برای بازیبازها همواره عرضه یک بازی در
سبک ترس، هیجان زیادی به همراه دارد. شاید قسمتی از آن به خاطر یادآوری تجربه
شیرین مجموعه بازی Resident
Evil
و یا بازی Silent
Hill
باشد. آثاری که توانستند ما را با دریچه جدیدی از سبک ترس و بقا آشنا کنند. آثاری
که باعث میشد لحظاتی از شدت هیجان قلبمان از سینهمان بیرون بزند. آثاری که به ما
یاد دادند از مهمات و سلاحهایمان به نحو احسن استفاده کنیم و هر جا اگر جعبه
خشابی دیدیم، مطمئن باشیم که چند دقیقه بعد قرار است حسابی زامبی بکشیم. زامبیها
بخش جدانشدنی این آثار هستند. موجوداتی بیجان و بیحس که به دلیل پخش شدن یک
ویروس ناشناس، به این روز افتادهاند. تقریبا اکثر بازیهای سبک ترس و بقا از
المان زامبی برای به وحشت انداختن مخاطبانشان استفاده میکنند. موجودی که میتواند
در اندازههای مختلف جلوی شما ظاهر شود و استرس را به وجودتان القا کند. اما زامبیها
تنها بخشی از مونوپولی سبک ترس و بقا است. یک داستان خوب میتواند باعث میخکوب شدن
مخاطب، حتی با وجود صحنههای ترسناک شود. اما در ادامه به 10 بازی برتر سبک وحشت و
بقا در تمام تاریخ میپردازیم. آثاری که باعث شدند این صنعت، در برابر آثار سینمای
هالیوود، چندین قدم جلوتر بیافتد.
10. Resident Evil 7
بازی Resident Evil 7 دقیقا همان چیزی بود که کپکام برای احیای
دوباره مجموعه Resident
Evil
به آن نیاز داشت. حفظ المانهای این مجموعه در کنار روایت فوق العاده، باعث شد تا
بازیبازان و منتقدان باری دیگر به مجموعهResident Evil روی خوش نشان دهند و به
تجربه این قسمت بپردازند. قسمتی که باید در آن با دقت تمام جعبههای اطرافتان را
چک کنید تا مبادا یک آیتم مهم را از دست بدهید. نگهداری و استفاده بهینه از مهمات،
فرارکردن از دست یک خانواده عجیب و موجودات مرموزی که اینبار هیچ شباهتی به زامبیها
ندارند، جزء جدانشدنی این بازی است. بازی Resident Evil 7 با یک اتفاق عجیب آغاز میشود. ویدئویی از طرف نامزد شخصیت اصلی
بازی برای وی ارسال میشود. ویدئویی که لحظات آخر آن خبرهای بدی برای شخصیت اصلی
داستان دارد. بازی شباهتهای بسیاری به بازی P.T.، پروژه کنسل شده هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) دارد. یکی از این شباهتها، دقیقا محیطی
است که بازی در آن روایت میشود. خانهای متروکه، اما با این تفاوت که میتوانید
از آن خارج نیز شوید. در کل میتوان Resident Evil 7 را جزء 10 بازی برتر در لیستمان قرار دهیم و مطمئن باشید که از
تجربه آن ناامید نخواهید شد.
9. SOMA
در بازی SOMA دیگر خبری از زامبیها نیست؛ بلکه قرار است اینبار
با یک هوش مصنوعی درگیر شوید. داستان بازی درباره شخصیتی به نام سایمون جرت (Simon Jarrett) است که بعد از یک تصادف، با صدمه مغزی رو
به رو میشود. صدمهای که باعث شده سرش همیشه دچار خون ریزی شود و به همین دلیل به
مرکز تحقیقاتی به نام PACE برای درمان صدمهای که دیده است میرود. در
یکی از اسکنهای مغزی، شخصیت اصلی بازی به ناگهان از هوش میرود و 100 سال بعد به
هوش میآید. اتفاقی که آرزوی بسیاری از آدمهاست برای او یک راه بی برگشت است.
مانند مجموعه Fallout، شخصیت اصلی داستان به دلیل اینکه در یک
پایگاه زیرزمینی بوده، از بخورد شهاب سنگ به زمین مصون مانده است. شاید تا به
اینجا، داستان به نفع شخصیت اصلی باشد. اما کمی بعد متوجه میشوید که یک هوش
مصنوعی به دنبال از بین بردن تمام انسانهای باقی مانده در این پایگاه است و از
همینجا داستان هیجان انگیز و دلهره آور بازی SOMA آغاز میشود. در نهایت میتوان گفت که اگر
از بازیهای ترسناکی که در آن زامبیها نقش القاکننده ترس را دارند خسته شدهاید؛
میتوانید به سراغ بازی SOMA بروید.
8. Amnesia: The Dark Descent
بازی Amnesia: The Dark Descent را میتوان درمیان بازیهایی دانست که در
کشور ما به شدت مورد استقبال قرار گرفت و با طیف وسیعی از مخاطب رو به رو شد. در
این بازی باچند المان اساسی از سبک ترس و بقا رو به رو هستیم. شخصیتی که نمیدانیم برای چه و
چرا به یک باره در یک قلعه متروکه به هوش میآید. شخصیتی که با توجه به روایت
داستانی بازی، بیماریهای روانی نیز دارد. در کنار یک شخصیت روانی، اتمسفر بینظیر
بازی و صداگذاری بینقص آن، باعث شده است که بازی Amnesia: The Dark Descent در لیست ده بازی برتر سبک ترس و بقا در تمام
تاریخ قرار بگیرد. تنها سلاح شما برای در امان ماندن از نیروهای تاریکی، مخفی شدن
است و به جزء مخفی شدن، هیچ چیز دیگری برای مقابله با آن ندارید. اگر به دنبال
بازی هستید که حتی با شنیدن صدا در آن بترسید، به سراغ بازی Amnesia: The Dark Descent بروید.
7. Silent Hill
در بازی Silent Hill شاهد دو المان مهم و اساسی سبک ترس هستیم: «هیولای
بزرگ و دیوانه» و یک مغز «متوهم». این دو المان به خوبی کمک کردند تا باعث شوند
بازی Silent Hill و در کل میتوان گفت مجموعه Silent Hill به یکی از بزرگترین مجموعههای تمام تاریخ
سبک ترس و بقا تبدیل شوند. در بازی، ما با شهری به نام سایلنت هیل (Silent Hill) رو به هستیم که به نظر میرسد حتی آجرهای
آن نیز دارای پیشینه ترسناکی باشند و هر لحظه ممکن است به شما حملهور شوند. یکی
دیگر از ارکان اصلی این بازی، استفاده از «مه» است. ما در این بازی شاهد فضاهای
مه آلود زیادی هستیم، که خیابان یکی از مهمترین آنهاست. با اینکه بازی بر روی
پلیاستیشن 1 منتشر شد، اما سازندگان تمام توان خود را برای القای یک محیط ترسناک
به کار گرفتند. اگر خواستید یک بازی در سبک ترس و بقا انجام دهید، بیاید به بزرگترها
و ریش سفیدهای این سبک احترام بگذارید و به سراغ بازی Silent Hill بروید و ببینید که در آن زمان، چه اثر نفس
گیر و روانشناختی ساخته و عرضه شده است.
6- Dead Space
مجموعه بازی Dead Space را میتوان جزء بزرگترین ساختههای شرکت
الکترونیک آرتز (EA) دانست. اثری که از هر دقیقه آن ترس و
اضطراب میچکد و هیچگاه تجربه آن تکراری نمیشود. بازیباز باید در یک فضای
لاینتهایی با زامبیهایی که وارد پایگاه شدهاند مبارزه کند. داستانی که شاید
تکراری به نظر برسد، اما به بهترین شکل ممکن با بهره گیری از پیشینههای شخصیت اصلی بازی
روایت میشود. به نحوی که میتوان سه گانهDead Space را جزء موفقترین سه گانه تاریخ
بازیهای ویدئویی معرفی کرد. با اینکه قسمت سوم این مجموعه با سیاستهای بد الکترونیک
آرتز نتوانست آنطور که باید و شاید موفق عمل کند؛ اما باز هم نباید از تاثیری که
این بازی بر روی این صنعت گذاشت چشم پوشی کنیم. حال خبرهای ضد و نقیض زیادی از
سازندگان این مجموعه به گوش میرسد که خواهان ساخت قسمت چهارم آن هستند. تجربه این
بازی را با VR تصور کنید. بینظیر خواهد بود!
5- Resident Evil 4
خودمان را گول نزنیم، بازی Resident Evil 4 را میتوان باعث و بانی آشناییمان با مجموعه
Resident Evil بدانیم. اثری که حق زیادی بر گردن تاریخ
بازیهای سبک ترس دارد. ما در این بازی شاهد تغییرات زیادی بودیم که یکی از مهمترین
آنها تغییر زاویه دید دوربین به سوم شخص بود. از دیگر تغییرات اساسی در این قسمت،
تغییراتی بود که در سیستم تیراندازی شکل گرفته بود. تمام این تغییرات نشان میداد
که شنیجی میکامی (Shinji
Mikami)
به خوبی بلد است که حتی با تغییرات اساسی در هسته اصلی بازی، بازهم ترس را مهمان
بازیبازان کند. داستان بازی در مورد شخصیتی به نام لئون اسکندی (Leon S. Kennedy) است که بعد از اتفاقات راکون سیتی (Raccoon City)، به یک ماموریت ویژه از سوی دولت آمریکا
اعزام شده است. ماموریتی که باید در آن دختر رییس جمهوری وقت آمریکا که دزدیده شده
است را پیدا کند و به همین دلیل راهی روستایی در اسپانیا میشود.. بازی Resident Evil 4 را میتوان به یک رهبر تشیبه کرد که سبک ترس
و بقا را به بهترین شکل ممکن به شکل و شمایلی که باید باشد، هدایت کرد. نسخه
بازسازی شده این بازی هماکنون برای رایانه شخصی و کنسولهای نسل هشتمی در دسترس
است و میتوانید بعد از 15 سال، باری دیگر با تجربه این بازی، ترس را در وجودتان
احساس کنید.
4- Resident Evil
با اینکه اولین قسمت از مجموعهResident Evil در
سال 1996 به صورت انحصاری برای پلیاستیشن منتشر شد، اما بیشتر کارشناسان زمان
شروع تاریخچه مجموعه Resident
Evil را سال 2002 میدانند، زمانی که کپکام به دلیل شهرت
بسیار بازی، این اثر را بر روی تمام پلتفرمهای موجود در آن زمان عرضه کرد. شنیجی
میکامی (Shinji
Mikami)
را میتوان پدرسبک ترس دانست. کارگردان و خالقی که باعث شد بازیبازان وارد فاز
جدیدی از دنیای ترس و بقا شوند. دنیایی که در آن هیچ چیز بر وفق مرادشان نیست و
زامبیها هر لحظه ممکن است از راه برسند. داستان این بازی در سال 1998 روایت میشود.
جایی که تیمی برای بررسی پرونده یک قتل مشکوک، به سمت راکونسیتی (Raccoon City) راهی میشوند و در آنجا مورد حملات سگهای
وحشتی قرار میگیرند. همین حمله باعث میشود که به یک قلعه متروکه پناه ببرند.
قلعهای که سایه ترس و مرگ در گوشه کنار آن حس میشود. نسخه بازسازی این اثر در
سال 2015 منتشر شد. بازسازی که به نحوی شروع پروژه بازسازی قسمت بعدی این مجموعه
شد. حرکتی که میتوان گفت موفقیت آمیز بوده است و ما در قسمت اول و دوم، به خوبی
همان حس و حال ترس را میتوانیم در اتمسفر بازی حس کنیم.
3. P.T.
از عجیبترین، غیر قابل باورترین،
بیهودهترین و نابخوشدنیترین تصمیمهایی که در تاریخ صنعت بازیهای ویدئویی گرفته
شده است، میتوان به کنسل شدن پروژه P.T. اشاره کرد. پروژهای که به خاطر درگیری بین خالق آن یعنی هیدئو
کوجیما (Hideo
Kojima)
و کونامی به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شد. شاید بگویید که چطوری یک بازی که کنسل
شده است، به یک آرزو دست نیافتنی تبدیل شد. جواب این سوال دمویی است که از بازی
منتشر شد. دمویی که 15 الی 30 دقیقه برای تمام کرد آن وقت لازم بود و ما را وارد
یک خانه متروکه میکرد. خانهای که تمام ویژگیها و نکات موردنیاز برای ایجاد یک
اتمسفر ترسناک را داشت. از بازیسازی مانند کوجیما، که پیش از این در کارنامهاش
مجموعه موفق Metal
Gear
را داشته است؛ ساخت یک اتمسفر ترسناک، واقعا بعید بود. شاید همین عامل باعث شد که
از همان روزهای نخست عرضه دمو، بازی P.T. طرفداران زیادی را به خود
جذب کند. دمویی که به تیتر یک خبرگذاریها تبدیل شد. در این دمو در کنار خانه
متروکه که پیشتر به آن اشاره کردیم؛ با رخدادهای عجیبی روبهرو میشدیم. از داستان
یک جنین که در وان است تا پازلهایی که برای پیشبرد داستان باید آنها را حل کرد.
P.T. نام رمزی بازی Silent Hills بود که قرار بود توسط
هیدئوکوجیما ساخته شود؛ اما هرچه بود، داستان و اتفاقات زیادی را به خود دید و
باعث جدایی یکی از مهمترین خالق بازیهای ویدئویی از یک کمپانی بزرگ شد.
2. Resident Evil 2
در قسمت دوم مجموعه Resident Evil ما شاهد پیشرفتهای چشمگیری در قسمتهای
مختلف بازی بودیم. از طراحی بهتر دشمنان تا یک داستان جذاب و درگیرکنندهتر. به
طور حتم بیشتر بازیبازان یا نسخه اصلی این بازی که در سال 1998 منتشر شد را تجربه
کردند و یا نسخه بازسازی آن که سال گذشته منتشر شد را تجربه کردهاند. هر دو نسخه،
شاهکارهای تمام عیار در سبک وحشت و بقا هستند. در بازی ما باری دیگر با لئون اسکندی
(Leon S. Kennedy) همراه میشویم. شخصیتی که اینبار به عنوان یک
پلیس تازهکار در حال رانندگی درجادههای شهر است که به یک پمپ بنزین عجیب برخورد
میکند، پمپ بنزینی که در آن باری دیگر با زامبیها رو به رو میشود و بعد از فرار
و تصادف در راه، جای بهتری جزء اداره پلیس راکون سیتی برای مخفی شدن پیدا نمیکند.
ادارهای که به نظر میرسد در آنجا از شر زامبیها راحت است و میتواند با نیروی
کمکی تماس برقرار کند، اما طولی نمیکشد که زبانههای ورود زامبیها به این مکان
برایش آشکار میشود. بازیResident
Evil 2 را میتوان جزء بهترین آثار ساخته شده در سبک
ترس و بقا و بهترین قسمت از مجموعه آن دانست.
اگر به معنای واقعی کلمه، میخواهید ضربان قلبتان به شماره بیافتد و نفستان
در سینه حبس شود به سراغ بازی Resident
Evil 2
بروید.
1.Silent Hill 2
برخلاف فیلمهای هالیوودی که در آن
دنبالههای قسمت نخست اغلب به یک شکست تجاری بزرگ تبدیل میشود، تاریخچه بازیهای
ویدئویی ثابت کرده است که قسمتهای بعدی یک بازی به مراتب میتواند موفقیت آمیزتر
و بهتر از قسمت نخست عمل کند. بازی Silent
Hill 2
نیز از این قاعده مستثنا نیست. کونامی باری دیگر با ساخت یک شهر کابوسوار، توانست
یک داستان احساسی و موثر را روایت کند. ترس جستجو در ساختمانها و محیطهای خرابه،
داستان و سناریویی بینظیر که مبتنی بر المانهای روانشاختی است؛ همگی باعث شده که
بازیSilent Hill 2 از
هر جنبه به یک اثر موفق و خاطره انگیز تبدیل شود. داستان این بازی در قسمت دیگری
از شهر سایلنت هیل روایت میشود. در کابوسی، جیمز ساندرلند (James Sunderland) –
شخصیت اصلی بازی – نامهای از همسر خود که سه سال
پیش فوت کرده است دریافت میکند که در آن ماریا (Maria) –
همسر شخصیت اصلی بازی – میگوید که در مکان مخصوصمان،
در شهر سایلنت هیل منتظر تو هستم. همین عامل باعث میشود که وی به دنبال سرنخهایی
دراین شهر بگردد که او را به همسرش برساند. در بازی Silent Hill دیگر خبری از زامبیها نیست؛ بلکه دشمنان،
گناهان و پشیبمانیهایی هستند که به شکل موجودات جهنمی در آمدهاند. بازی Silent Hill 2 را میتوان یکی از روانشناسانهترین اثار در
میان بازیهای ویدئویی دانست. اثری که به هیچ وجه از تجربه آن ناامید نمیشوید. بازی
Silent Hill 2 از 6 پایان مجزا بهره میبرد. پایانهایی که
هرکدام بسته به انتخاب شما در طول بازی است. اگر هنوز نتوانستهاید این اثر را
تجربه کنید؛ میتوانید نسخه بهینه شده آن را تهیه و از تجربه آن لذت و ترس کافی را
بهرهمند شوید.