۱۰ بازی ناامید کننده ۲۰۱۹

۱۰ بازی ناامید کننده ۲۰۱۹

ایلیا امینی ایلیا امینی
4 سال و 4 ماه و 20 روز پیش

در سال ۲۰۱۹ مخاطبان شاهد عرضه بازی‌های فوق‌العاده زیادی بودند، عناوین تحسین شده‌ای نظیر نسخه بازسازی بازی Resident Evil 2 که در اوایل امسال عرضه شد توانست انتظارات را بالا ببرد و مخاطبین را بیش از پیش به تجربه یک سال پویا امیدوار کند. همچنین بازی Devil May Cry 5 با عرضه موفقیت آمیز خود باعث شد تا این فرانچایز جان تازه‌ای بگیرد و هواداران دوآتیشه این سری بازی‌ها به نسخه‌های آینده این بازی همچنان امیدوار بمانند. در اواخر امسال نیز استودیو Obsidian توانست با بازی The Outer Worlds خود را بار دیگر به‌عنوان یک مرجع در امر ساخت بازی‌های RPG به مخاطبان ثابت کند و در سمتی دیگر شرکت نینتندو توانست یک سال موفقیت آمیز و بدون دغدغه دیگری را پشت سر بگذارد.

در هر حال، در سالی‌که گذشت مخاطبان شاهد عناوینی نیز بودند که اصلا با تریلرهای باشکوهی که از خود در همایش‌های مختلف به‌نمایش می‌گذاشتند هم‌خوانی نداشتند و در آخر تنها ناامیدی را برای هواداران باوفای خود برجای گذاشتند. لیستی که در ادامه قرار است به آن بپردازیم شامل عناوینی می‌شود که نتوانستند به وعده‌ها و قول‌هایی که در زمان معرفی خود به مخاطبان داده بودند، عمل کنند. پس این شما و این لیستی از ۱۰ بازی بزرگ که در سال ۲۰۱۹ عملکرد ناامید کننده‌ای داشتند.

Crackdown 3


جدیدترین عنوان در فرانچایز محبوب Crackdown بازی Crackdown 3 به‌شمار می‌رود. این بازی نیز همانند عنوان قبلی که به‌آن اشاره داشتیم، به‌دلیل نبود یک روند توسعه منطقی در استودیو سازنده بازی، از مشکلات زیادی رنج می‌برد و عملکرد بسیار ناامید کننده‌ای داشت و در آخر نیز به لیست ما اضافه شد. بازی Crackdown 3 ابتدا در سال ۲۰۱۴ معرفی شد و مایکروسافت در اولین نمایش از بازی سعی کرد تا تکنولوژی جدید خود را برای همگان به‌نمایش بگذارد. در آن نمایش ما شاهد استفاده این بازی از محاسبات و سرورهای ابری در مایکروسافت بودیم که می‌توانستند به میزان تخریب‌ها و انفجارهایی که در دنیای این بازی اتفاق می‌افتادند رنگ و لعاب دیگری ببخشند و همه‌چیز را در ظاهر هیجان ‌انگیزتر جلوه دهند.

اما این ایده جدید هیچ‌وقت به واقعیت نپیوست، بازی Crackdown 3 در زمان توسعه خود چندین بار با تاخیر مواجه شد و حتی اعضای مهمی از تیم توسعه‌دهنده بازی نیز از استودیو جدا شدند تا نگرانی‌های مخاطبان به حداکثر برسد. در انتها نیز تمام مسئولیت‌های توسعه و انتشار بازی به استودیو Sumo Digital منتقل شد، و این درحالی بود که این استودیو تنها یک سال زمان برای اتمام کار این بازی داشت. محصول نهایی، در عین حال که توانسته بود هسته گیم‌پلی خود را حفظ کند و تغییر ندهد، اما هیچ نکته مثبت و رو به رشد دیگری در این بازی نسبت به عناوین قبلی این فرانچایز به‌چشم نمی‌آمد. مهم‌تر از همه موارد، جلوه‌های بصری بازی درکل هیچ پیشرفت و یا تغییر بزرگی را نسبت به اولین نسخه بازی که ۱۲ سال گذشته انتشار یافته بود، نشان نمی‌داد و نمایان‌گر این حقیقت تلخ بود که مخاطبان برای تجربه چنین بازی نه چندان خوشایندی پنج سال صبر کرده بودند.

Rage 2


درحالی‌که بازی Rage 2 در ظاهر تمام المان‌هایی که یک بازی برای موفقیت باید داشته باشد را دارا بود، اما محصول نهایی باعث شد تا بسیاری از منتقدین و بازیکنان با یک احساس ناخوشایند این بازی را به‌پایان برسانند. مسئله این است که بازی Rage 2 عنوان بد یا ضعیفی به‌حساب نمی‌آید، بلکه نکات مثبت زیادی در بخش‌هایی مانند مبارزات این بازی وجود دارد، اما به‌مانند این است که بازی هیچ حرکت خلاقانه و شجاعانه‌ای را انجام نمی‌دهد تا مخاطبان در طول بازی به وجد بیایند و در انتها این بازی چیزی جز المان‌های قرض گرفته‌ از دیگر بازی‌های شاخص برای ارائه ندارد. جای تاسف دارد که باتوجه به حضور دو استودیو بازی‌سازی در روند توسعه، یعنی استدیوهای id Software و Avalanche که در این پروژه سهیم بوده‌اند، به‌هر حال در آخر، بازی این‌گونه به بازار عرضه شده است.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بازی Rage 2 را می‌توان، نبود شخصیت‌پردازی قوی و خلاقانه برای کاراکترهای اصلی بازی عنوان کرد و در کنار این موضوع، طراحی جهان بازی نیز کاملا خسته کننده و بی‌معنی به‌نظر می‌رسد که کاملا غیرقابل قبول است. اگر بخواهیم اختصاصی به طراحی جهان بازی بپردازیم، در حالی که وسیع و بدون محدودیت است، اما خالی از معنا و همچنین بدون هیچ کاربرد خاصی به‌نظر می‌آید و ماموریت‌های بازی نیز اغلب تنها به بدست آوردن مناطق و یا ساختمان‌ها از دست دشمنان خلاصه شده است. این ضعف‌ها در کنار مشکلات فنی فراوان باعث شده است که بازی Rage 2 به یک عنوان متوسط که هیچ لحظه و یا شخصیت ماندگاری ندارد، در خاطر بازیکنان باقی بماند.

Wolfenstein Youngblood


بازی Wolfenstein Youngblood به‌عنوان یک بازی کاملا مستقل و اسپین‌آف از فرانچایز ماندگار و تاریخی Wolfenstein که در سبک اول شخص تیراندازی است، محسوب می‌شود.

و به‌نظر همین فاصله و جدا بودن از مجموعه اصلی این فرانچایز، باعث شده است که این بازی در چند موضوع مهم مشکلات عمیقی را تجربه کند. در اول و به‌عنوان بزرگ‌ترین مشکل می‌توان این موضوع را بر شمارد که این بازی به‌شما این امکان را می‌دهد که ماموریت‌های داستانی بازی را بدون نیاز به هیچ دستور و یا ترتیبی تجربه کنید و همین موضوع باعث می‌شود که داستان بازی در کمترین درجه اهمیت قرار بگیرد. شاید شما هیچ‌گاه درنیابید که در قامت دخترهای دوقلو شخصیت افسانه‌ای این فرانچایز یعنی B.J. Blazkowicz درحال تجربه این بازی هستید.

در زمان انتشار بازی مملو از مشکلات فنی و باگ‌های گوناگون بود که در بعضی مواقع حتی این مشکلات باعث می‌شدند که بازیکنان امکان ادامه بازی را نداشته باشند. با وجود قابلیت تجربه این بازی به‌صورت دو نفره اما سیستم Matchmaking این بازی به‌صورت فاجعه باری برای بازیکنان نفرات را انتخاب می‌کرد و در این انتخابات هیچ توجهی به سطح و توانایی‌های نفرات برگزیده صورت نمی‌گرفت و همین باعث می‌شد تا در مواقعی دو بازیکن که تفاوت‌های زیادی نسبت به یکدیگر داشتند باهم در یک تیم قرار بگیرند. در کنار این موضوع، سطح دشواری بازی نیز به‌نظر برای تجربه با فردی دیگر طراحی شده است، زیرا اگر شما بخواهید به‌صورت تک نفره به تجربه بازی بپردازید قطعا سختی بیش از حد بازی شما را کلافه خواهد کرد. در آخر مشکلی که به‌تازگی برای آثار توسعه یافته در استودیوهای شرکت بتزدا وجود دارد در این بازی نیز حاضر است، که مشکل پرداخت‌های درون برنامه‌ای بدون منطق و حریصانه بتزدا به‌شمار می‌آید. همانند بازی‌ Fallout 76 شما در این بازی نیز وادار به خرید ارزهای مختلف برای بروزرسانی آیتم‌های خود خواهید بود.

Jump Force


برای اکثر مخاطبان، بازی Jump Force حاصل تبلیغات و هایپ‌های غیرواقعی است که توسط شرکت سازنده بازی انجام شده است. بازی اگر هنگام زمان انتشار در بسیاری بخش‌ها عملکرد خوبی نیز داشته باشد، اما برای مطابقت نداشتن محصول نهایی با تبلیغات، مخاطبان از بازی ناراضی و در نهایت ناامید خواهند بود. روی کاغذ، بازی Jump Force به‌نظر یک عنوان رویایی برای عاشقان انیمه به حساب می‌آید و بسیاری از شخصیت‌های مشهور نظیر Dragon Ball, Bleach, Naruto, One Piece و بسیاری دیگر نیز در این بازی حضور دارند. اگرچه این نام‌ها هیجان انگیز به‌نظر می‌رسند، اما محصول نهایی از یک داستان‌سرایی ابتدایی و بدون روح رنج می‌برد و در کنار این موضوع، زمان بسیار زیادی که آماده سازی هر مرحله از این بازی نیاز دارد، باعث شده است تجربه این بازی ناخوشایند باشد. از لحاظ گیم‌پلی نیز این اثر با مشکل بالانس نبودن شخصیت‌های بازی مواجه است و برای بسیاری از مشکلات دیگر بازی نیز تا به امروز هیچ بروزرسانی منتشر نشده است.

Ghost Recon: Breakpoint


قبل از عرضه، بازی Ghost Recon: Breakpoint به‌نظر می‌آمد که توانسته است به فرمول خوبی دست پیدا کند و باتوجه به تجربیات و نقاط قوتی که عناوین قبلی این سری برخوردار بودند، انتظار می‌رفت تا شاهد تلفیق این تجربیات با تکنولوژی‌های جدید و نوآوری باشیم که متاسفانه شاهد این‌گونه نتایج نبودیم. و در آخر مخاطبان تنها شاهد عرضه عنوانی بودند که همان حس و گیم‌پلی خسته کننده عناوین پیش از خود را همراه داشت، داستان بازی در بهترین حالت ناامید کننده است و در بازی ده‌ها مشکل فنی و باگ‌های اساسی وجود دارد که حتی تا به امروز نیز یوبی‌سافت قادر به برطرف کردن ‌آن‌ها نبوده است. همچنین پرداخت‌های درون برنامه‌ای در این بازی به‌صورت گسترده‌ای وجود دارد و در بسیاری از مواقع بازیکن را وادار به پرداخت پول می‌کند که به‌نظر یک استراتژی جدید از سوی شرکت نه‌چندان خوش نام یوبی‌سافت به‌شمار می‌آید.

از زمانی‌که این بازی عرضه شده است، میزان بسیار پایین فروش این عنوان حتی مدیران بالا رده یوبی‌سافت را نیز نگران کرده است، و همین موضوع باعث شده است تا دیگر عناوین بزرگ این شرکت تا چند ماه برای توسعه بهتر با تاخیر مواجه شوند.

Far Cry: New Dawn


بازی Far Cry: New Dawn همانند بازی Wolfenstein Youngblood، قصد ارائه تجربه یک عنوان متفاوت نسبت به فرانچایز خود را داشت که متاسفانه سرنوشت هر دو بازی مانند یکدیگر رقم خورد. اگرچه روایت داستانی این بازی ۱۷ سال بعد از اتفاقات بازی Far Cry 5 جریان دارد، اما بازی درواقع هیچ تغییری نکرده است و به‌نوعی یک بازیافت از نسخه قبلی خود محسوب می‌شود. اگرچه که این بازی به‌عنوان یک اثر مستقل رونمایی و عرضه شد، اما بازی Far Cry: New Dawn به‌نظر یک نسخه ساخته شده از بازی Far Cry 5 به‌شمار می‌آید که بودجه محدودتری نسبت به نسخه اصلی داشته است. و تنها تغییری که در این بازی نسبت به نسخه قبلی صورت گرفته است را می‌توان تغییر اتمسفر بازی عنوان کرد که از یک اتمسفر تاریک به محیطی شاد با دیالوگ‌های نزدیک به ژانر کمدی روایت می‌شود.

اگرچه این بازی را بسیاری جوانب می‌توان با بازی Far Cry 3 نیز مقایسه کرد، اما شخصیت‌های منفی این بازی به‌مراتب در سطوح پایین‌تری قرار دارند و گیم‌پلی نیز تعریفی ندارد. در پایان این بازی با یک عملکرد بسیار ضعیف در زمینه فروش و همچنین نظرات مخاطبان، به‌عنوان یکی از ناامید کننده‌ترین بازی‌های امسال به‌حساب می‌آید.

The Surge 2


قبل از پرداختن به این بازی باید بگوییم که بازی The Surge 2 تقریبا یک قدم رو به جلو نسبت به نسخه پیشین خود محسوب می‌شود ولی در انتها این پیشرفت‌ها برای قرار نگرفتن این بازی جزو این لیست کافی نخواهند بود. شاید بتوان دلیل اصلی این تصمیم را به‌این صورت بیان کرد، بازی The Surge 2 هیچ‌گاه به جایگاه بازی‌هایی که منبع الهام این عنوان بوده‌اند، نرسید.

بازی The Surge 2 از گیم‌پلی کند و آهسته‌ای تشکیل شده است و با پیشرفت بازیکن در بازی سطح سختی بازی نیز افزایش پیدا می‌کند، در این سیستم گیم‌پلی شما باید با تمرکز روی یک دشمن سعی کنید موانع را از پیش‌روی بردارید اما با توجه به وجود چندین دشمن در مراحل مختلف، بازی ابزار مناسب برای گسترش مبارزات را مهیا نمی‌کند و همین موضوع باعث می‌شود تا شما در حین تجربه بازی، میزان مورد توجهی از زمان خود را معطوف به مبارزات بالانس نشده‌ای بکنید که هیچ لذت و یا سرگرمی را برای شما به ارمغان نخواهند آورد. در سوی دیگر مشکلات فنی و باگ‌ها باعث می‌شوند تا شما در بعضی مواقع حتی نتوانید به بازی ادامه دهید.

Shenmue 3


فرانچایز Shenmue در دیدگاه بسیاری از مخاطبان به‌عنوان یکی از ماندگارترین و بهترین عناوین کنسول سگا دریم‌کست محسوب می‌شود، و با توجه به مشکلات سگا در دهه‌های گذشته، سازندگان این بازی مجبور شدند تا پایان بندی عجولانه‌ای را برای این بازی در نظر بگیرند.

در همایش E3 2016، هواداران وفادار این فرانچایز یک شب به‌یاد ماندنی را در این همایش تجربه کردند، خالقان اصلی فرانچایز Shenmue با به صحنه آمدن و اعلام قصد خود برای ساخت نسخه سوم این بازی، باعث شدند تا مخاطبان دست از پا نشناسند و برای کمک به توسعه این بازی حتی کمک‌های شخصی را نیز در نظر بگیرند.  بعد از چندین مرتبه تاخیر در زمینه انتشار بازی، بالاخره بازی Shenmue 3 در ماه نوامبر سال جاری به بازار آمد.

نظر منتقدان در مورد این بازی به‌شدت مختلف بود، در حالی‌که این بازی هواداران قدیمی و باوفای خود را تا حد قابل قبولی خوشنود ساخته بود، اما بازیکنان جدید که برای اولین بار به تجربه این فرانچایز پرداخته بودند، به‌دلیل محدودیت‌های بازی از لحاظ بصری و همچنین گیم‌پلی نه چندان شبیه به بازی‌های امروزی، تجربه زیاد خوشی را در این بازی سپری نکردند. و همانند بازی Crackdown 3 ما شاهد این موضوع هستیم که این بازی هیچ‌گونه قدم رو به پیشرفتی نسبت به نسخه‌های قبل‌تر از خود برنداشته است و تقریبا تمامی المان‌ها و جنبه‌های گیم‌پلی بازی تغییری نسبت به 18 سال گذشته نکرده‌اند. 

بازی Shenmue 3 توانسته است حس نوستالژیک مخاطبان قدیمی خود را برای بار دیگر برانگیزد و این درحالی است که این بازی در نگاه مخاطبان بروز بازی‌های ویدیویی، یک اثر تاریخ مصرف گذشته و منسوخ محسوب می‌شود.

Marvel Ultimate Alliance 3: The Black Order


فرانچایز Marvel Ultimate Alliance دارای مخاطبان پرشور و وفادار زیادی است، و زمانی‌که نسخه جدید این بازی معرفی شد، این هوادران امیدوار شدند که صبر طولانی آن‌ها برای تجربه یک عنوان جدید در این فرانچایز بالاخره به انتها رسیده باشد. اما برای اولین بار در این فرانچایز، نسخه جدید بازی Marvel Ultimate Alliance تنها برای کنسول نینتندو سوییچ عرضه شده است که باعث ناامیدی بسیاری از هوادران این بازی شد که کنسول نینتندو سوییچ را در اختیار نداشتند.

در حالی‌که بازی Marvel Ultimate Alliance 3: The Black Order سعی در حفظ سبک ریشه‌های خود دارد، اما این بازی باتوجه به مشکلات عمیقی که دارد نتوانست با انتظاراتی که مخاطبان قبل از عرضه این عنوان از این بازی داشتند برابری کند، دوربین بازی در اغلب لحظات بازی سردرگم به‌نظر می‌رسد و سیستم مبارزات بازی نیز سطحی کار شده است به‌صورتی‌که شما در حین تجربه بازی مدام باید بین شخصیت‌های مختلف تعویض کنید تا بتوانید با سطح دشواری دشمن‌های متفاوت برابری کنید.

بدتر از همه مشکلات دیگر، در این عنوان شاهد هستید که برخلاف نسخه‌های گذشته، این بازی سعی دارد تا روایت داستانی دنیای سینمایی مارول را پیش بگیرد و دیگر از داستان‌های کمتر شنیده شده کتاب‌های مصور غنی این شخصیت‌ها خبری نیست بلکه داستان شناخته شده شخصیت تانوس و دست‌کش جادویی او بر داستان‌های جدید و خلاقانه کتاب‌های مصور ارجحیت داده شده است.

Anthem


به‌جدیت می‌توان بزرگ‌ترین و در عین حال ناامیدکننده‌ترین بازی سال را به آخرین ساخته استودیو بایوور یعنی بازی Anthem اختصاص دهیم. این بازی که در سبک لوترشوتر و به‌صورت Live Service توسعه یافته است، تا قبل از انتشار خود در سه ماهه اول سال ۲۰۱۹، توانسته بود مخاطبین زیادی را جذب خود کند و بسیاری از بازیکنان خود را آماده غرق شدن در دنیای وسیع این بازی کرده بودند. اما همان‌طور که در اخبار و نقدها متوجه شدید، عملکرد و درون مایه این بازی اصلا در حد و اندازه‌های تبلیغات این استودیو نبوده است.

در اصل سازندگان این بازی قصد داشتند تا عنوانی را به بازار عرضه کنند که بتواند چکیده‌ای از بهترین عناوین در سبک لوتر شوتر را به‌همراه یک روایت داستانی درگیر کننده که استودیو بایوور در آن تبحر دارد، به هم آمیزند و پکیجی را به مخاطبین ارائه دهند که بتواند برای ماه‌ها آن‌ها درگیر این بازی کند.

متاسفانه در آخر بازیکنان با عنوانی رو به رو بودند که فاصله بسیار زیادی با نمایش‌های خود در همایش‌هایی مانند E3 داشت. بازی Anthem در تمامی جنبه‌های وعده داده خود شکست خورد و دلایل این شکست را نیز می‌توانیم به طراحی بد و خسته کننده ماموریت‌‌ها، سیستم پاداش‌دهی بی منطق، پشتیبانی ضعیف و نبود برنامه خاصی برای انتشار محتویات بیشتر برای بازی و مشکلات فنی عدیده این بازی، اظهار داشت. در ادامه سال ۲۰۱۹ و گذشت چندین ماه از عرضه بازی Anthem ما همچنان شاهد بودیم که هیچ نوع محتوای تازه و یا پشتیبانی از این بازی دیگر صورت نگرفت و تیم مسئول این بازی در استودیو بایوور یا این استودیو را ترک کرده‌اند و یا درحال کار روی پروژه‌های دیگری در این استودیو هستند. با تاسف باید اعلام کرد که این سرنوشت یکی از مورد انتظارترین بازی‌های سال ۲۰۱۹ است، که با بی‌برنامگی و بی هدف بودن استودیو بایوور در طی هشت سال دوره توسعه خود در انتها توانست ناامید کننده ظاهر شود.

برچسب ها: ۱۰ برتر
0 نفر این پست را پسندیده اند. این مطلب را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
مشاهده موارد بیشتر
نظر کاربران
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.