بازیهای محبوب سری Red Dead Redemption عناوینی هستند که به جزئیات و دقت به تمامی مسائل معروف شدهاند. بدون شک نمیتوان این مسئله را انکار کرد چرا که بعد از انتشار هر دو بازی شاهد طرفدارانی بودیم که از تجربه بازی، دقت به جزئیات و استانداردهای جدیدی که معرفی کرده بود حیرت زده شده بوند.
اما چیزی که بیشتر از همه این مسائل طرفداران را درگیر بازیهای این سری میکند، پرداخت شخصیتهایی خاص و منحصر به فرد است. در بازی Red Dead Redemption شاهد چندین شخصیت غنی بودیم که که در کنار جان مارستون دوست داشتنی میتوانستند در شخصیت پردازی حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشند. این روند بسیار جذاب بود اما در سال 2018 با انتشار بازی Red Dead Redemption 2 شاهد چیزی بودیم که تا به حال تجربه نکرده بودیم. بازی Red Dead Redemption 2 بیش از 15 شخصیت غنی و کامل که اعضای گنگ وندرلیند به حساب میآمدند را به ما معرفی کرد. این در حالی بود که بسیاری از شخصیتهای دیگر نیز که عضوی از گروه نبودند شخصیت پردازی بسیار قدرتمندی داشتند و حتی پیش داستانی زیبا و قوی به آنها تعلق گرفته بود. در طی بازی شاهد بخش مهمی از زندگی این شخصیتها بودیم اما در بین دیالوگها و ماجراهای جذاب بازی متوجه شدیم که هر کدام از آنها داستانهایی غنی و گذشتهای منحصر به فرد دارند که میتواند بسیار جذاب باشد.
زمانی که داستان کامل یک شخصیت را بدانید، کمی از ازرش تجربه ماجرایش برایتان کاسته خواهد شد. بنابراین در میان تمامی این کاراکترها تعدادی وجود دارند که بخشی از داستانشان بدون توضیح باقی مانده است و میتواند مواد اولیه بسیار مناسبی برای ساخت یک بازی جدید یا بخش داستانی بازی Red Dead Redemption 3 باشد.
در این مطلب قصد داریم برخی از این شخصیتها را بررسی کنیم و ببینیم که چه پتانسلی برای تبدیل آنها به شخصیت اصلی وجود خواهد داشت. با ما همراه باشید.
خاویر اسکوئلا (Javier Escuella)
خاویر (با تلفظ دیگر هاویر) برای اولین بار در بازی Red Dead Redemption معرفی شد. در بخشی که جان مارستون محبوب برای گرفتنش به منطقه نوئوا پاراسیو مکزیک سفر میکرد. در این سفر که نقش جان مارستون را به عهده داشتیم با گذراندن مشکلات زیادی میتوانستیم خاویر را گرفتار کنیم و در نهایت تصمیم بگیریم که او را زنده تحویل قانون بدهیم یا بکشیم.
خاویری که در بازی مشاهده کردیم، شخصیتی بی پروا، بی ادب و نادان داشت که شاید در بازی مستحق مرگ بود. اما چیزی که در بازی Red Dead Redemption 2 شاهدش بودیم، فرسنگها با خاویر نسخه اول تفاوت داشت. خاویر در نسخه دوم یک انسان متمدن، هنرمند و یک مرد مودب بود که یکی از اعضای وفادار گروه داچ به حساب میآمد.
تفاوت خاویر اسکوئلا سال 1899 با خاویر سال 1911 آنقدر زیاد بود که بسیاری از طرفداران را گیج کرد. اما فاصله بین این سالها موقعیت مناسبی است که سازندگان بتوانند نحوه تبدیل شدن خاویر به مردی که در نسخه اول دیدیم را به ما نشان دهند. با ساخت یک بسته گسترش دهنده میتوانند بیشتر به بخش مکزیک بازی Red Dead Redemption 2 بپردازند. همچنین میتوانند مکانهای جذاب و جدیدی را به طرفداران ارائه دهند. با این حالت داستانی ویژه و پوچگرایانه را از بازی شاهد خواهیم بود، چرا که میدانیم سرنوشت خاویر در انتها چه چیزی خواهد بود اما با این حال تلاش میکنیم را او را نجات دهیم. ساخت چنین محتوایی از سوی راک استار میتواند روند سری Red Dead Redemption را کمی تغییر دهد و اینبار به جای نشان دادن رستگاری یک شخصیت دوست داشتنی نشان دهد که چگونه یک مرد شریف احساسی که از خاک مادریاش فرار کرده بود تا زنده بماند، بر اثر اتفاقات زندگی به زادگاهش بازمیگردد و توسط یکی از دوستان قدیمیاش به قتل میرسد. قطعا در این حالت باز هم داستانی بسیار غم انگیز و تلخ را شاهد خواهیم بود.
جک مارستون (Jack Marston)
ماجرای جک میتواند یکی از بهترین روندهای داستانی برای بازی Red Dead Redemption 3 باشد، البته بدون شک ریسکهای خودش را نیز خواهد داشت، چرا که زندگی جک از کودکی تا جوانیاش کاملا مشخص است. فرزند ابیگیل رابرترز و جان مارستون که در دل یک گروه خلافکار به دنیا آمد و بعد در سال 1899 به همراه خانوادهاش به کانادا سفر کرد، سپس در سال 1907 به آمریکا بازگشت، مدت زیادی را در کنار خانواده گذراند تا اینکه در سال 1911 پدرش توسط ماموران دولت به قتل رسید. بعد از این اتفاق که در واقع انتهای داستان بازی Red Dead Redemption است، کنترل جک مارستون جوان به بازیکنان داده میشد تا بتواند انتقام پدرش را از مامور راس بگیرد، مامور دولتی که از جان استفاده کرد تا تمام افراد زنده مانده از گروه یاغیان وندرلیند را بکشد و بعد از آن به سراغ جان رفت و او را نیز کشت.
اما زمانی که کنترل جک مارستون به ما داده میشود در سال 1914 هستیم و این درست زمانی است که جنگ جهانی اول در حال وقوع بود. بدون شک وجود عنصری مانند جنگ و از بین رفتن گروههای خلافکار اجازه نمیدهدد تا باز هم ژانر وسترن در بازی دنبال شود. توجه کنید در نسخه اول شاهد این بودیم که غرب وحشی از بین رفته است و بازماندگانش که اعضای سابق گروههای خلافکار هستند تک تک توسط دولت شکار میشوند. اما با این حال ژانر وسترن قابل اجرا بود. در بازی دوم نیز شاهد آغاز از بین رفتن گروههای یاغی و زندگی به سبک غرب وحشی هستیم و میبینیم که چگونه ژانر وسترن در این عنوان نیز به بهترین شکل جای میگیرد. اما سال 1914 فضای کمتری برای این ژانر وجود دارد.
البته روشی برای راک استار وجود خواهد داشت و آن هم تکرار روند دو بازی قبلی است. همانطور که در دو نسخه از بازی مشاهده کردیم، دنیا و سبک زندگی در حال تغییر بود. حالا با داستان جک در سال 1914 نیز میتوانیم شاهد همین موضوع باشیم که چگونه زندگی جک باز هم دست خوش تغییر میشود. البته همانطور که اشاره کردیم ریسک بسیاری وجود دارد و ممکن است تغییر نسبی ژانر بازی باعث شود تا نسخه سوم به اندازه بازی اول و دوم مورد استقبال قرار نگیرد.
در بازی اول و دوم شاهد بودیم که چگونه شخصیتی مانند داچ وندرلیند تمام تلاشش را کرد تا مانع از بین رفتن سبک زندگی قدیمیشان شود اما در نهایت موفق نشد.
داچ در یک جمله زیبا اینگونه اعتراف میکند: «تغییر خصلت طبیعت است و ما نمیتوانیم با طبیعت بجنگیم! اما مبارزه کردن با تغییر طبیعت نیز خصلت من است و من نمیتوانم با خصلت خود بجنگم»
با توجه به منطقی که بازیهای سری آن را دنبال میکنند، داستان جک نیز میتواند در راستای تغییر طبیعت باشد و از همان فرصت کوتاه ژانر وسترن استفاده کند تا تغییر دوباره زندگی مردم آمریکا و درگیری آنها با جنگ جهانی اول را به تصویر بکشد. بدون شک این بازی اگر به نحوی درست ساخته شود میتواند به عنوانی ماندگار و فراموش نشدنی مانند دو نسخه دیگر از سری تبدیل شود.
سیدی ادلر (Sadie Adler)
بدون شک شخصیت سیدی ادلر یکی از کاندیدههای اصلی برای بازی Red Dead Redemption 3 است و یکی از دلایل اصلیاش این خواهد بود که سری بازی Red Dead Redemption میتواند در نسخه سوم شخصیتی مونث مانند سیدی داشته باشد. قبلا در رابطه با این مسئله به صورت مفصل صحبت کردهایم که میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
اما حالا به پتانسیل سیدی از نظر داستانی برای تبدیل شدن به یک شخصیت اصلی میپردازیم. همانطور که میدانید سیدی یک شخصیت کاملا جدید در بازی Red Dead Redemption 2 بود که در ابتدای بازی به جریان اضافه شد. سیدی یک انسان معمولی بود که در کنار همسرش جیکوب در نواحی شمالی نقشه بازی زندگی میکرد، اما همسرش توسط افراد گروه اودریسکول به قتل رسیدند و از شانس خوبش، داچ، آرتور و مایکا در بدترین حالت ممکن پیدایش کردند و او را به گروه یاغیان وندرلیند دعوت کردند.
داستان سیدی تا این نقطه چیزی برای تعریف کردن ندارد. جریان سال 1899 و تبدیل شدن سیدی از یک زن خانه دار به یک یاغی بیرحم را هم در طی بازی Red Dead Redemption 2 مشاهده کردیم. اما درست جایی که گروه از هم پاشید، داستان مرموز سیدی آغاز خواهد شد. هیچ کس نمیداند بین سالهای 1899 تا 1907 چه اتفاقی رخ داده است و سیدی چگونه تبدیل به یک جایزه بگیر شده است. البته ماجرای سیدی ادلر دوست داشتنی حتی بعد از اتفاقات بخش پایانی بازی Red Dead Redemption 2 نیز یک ماجرای مرموز است که میتواند به راحتی برای ساخت یک داستان جدید استفاده شود.
با توجه به این که سیدی در انتهای بازی یک جایزه بگیر حرفهای باقی میماند میتواند پتانسیل بسیار جالبی برای ادامه داستان سری داشته باشد. چرا که با توجه به استانداردهای ژانر وسترن جایزه بگیرها همیشه در سفر هستند. پس این مورد میتواند باعث شود مکانها و محیطهایی کاملا جدید را علاوه بر نقشه اصلی بازی Red Dead Redemption (که حالا تلفیقی از نقشه هر دو بازی است) در دست داشته باشیم. تصور کنید این اتفاق برای بار دوم رخ دهد و در بازی Red Dead Redemption 3 بتوانیم باز هم به مکانهای آشنای دو بازی قبلی بازگردیم.
همانطور که در داستان خاویر به آن پرداختیم، بازی سوم میتواند با تمرکز روی شخصیت سیدی، داستانی متفاوت را تعریف کند و دیگر به سراغ رستگاری و ایستادگی مقابل تغییر نرود. درست برخلاف پتانسیل شخصیت جک مارستون برای یک دنباله جدید! بازی با محوریت شخصیت سیدی میتواند بسیار جالب باشد چرا که شخصیت سیدی ادلر در بازی جدید حاصل یک دگرگونی و تغییر بزرگ است. در دو بازی ابتدایی شاهد مقاومت در برابر تغییر رویه جهان بودیم! درست مانند همان جملهای که داچ گفته بود. اما با سیدی میتوانیم قبول کردن تغییر را تجربه کنیم. یک تجربه ناب و جدید.
حتی اینکه سیدی یک جایزه بگیر است نیز میتواند روایتی متفاوت را از جهتی جدید برایمان داشته باشد. چرا که در بازی اول ما بازیچه قانون بودیم. در بازی دوم مقابل قانون و در بازی سوم در حال استفاده از قانون برای رسیدن به اهداف خود خواهیم بود. به عنوان یکی از شخصیتهای فرعی بازی Red Dead Redemption 2، بدون شک سیدی ادلر بیشترین پتانسیل را برای تبدیل شدن به شخصیت اصلی بازی بعدی در این سری خواهد داشت. این کاراکتر میتواند درست مانند بازی Red Dead Redemption 2، بازیای را شکل دهد که در آن شاهد زاویه دید جدیدی از غرب وحشی و یاغیان در آن خواهیم بود.
لاندن ریکتز (Landon Ricketts)
با توجه به وجود بسیار زیاد و البته حیرت انگیز شخصیتهای فرعی درجه دو در بازی Red Dead Redemption 2، دنباله سری باز هم میتواند به عقب برگردد. در بازی شاهد حضور و یا حداقل نام بردن از بسیاری هفتیرکش قهار هستیم! شخصیتهایی مانند «بارت لاو»، «جیم بوی کالاوی» و یا حتی «لاندن ریکتز». اگر یادتان باشد، بسیاری از این هتیرکشهای قهار را در بازی به همراه آرتور ملاقات کردیم و دیدیم که جلوی آرتور حرفی برای گفتن ندارند. اما در این میان شخصیتی در سری وجود دارد که در سال 1899 و در بازی Red Dead Redemption 2 صرفا اشارهای کوچک به آن شده و در بازی اول نقشی فرعی داشته است.
این شخصیت که همان لاندن ریکتز است در بازی اول به ما معرفی شد. درست در اولین روزهای سفر جان به مکزیک و بعد از شلوغکاریاش در یکی از شهرها مشاهده کردیم که یک پیرمرد با او دوست شد و توضیح داد که در جوانیهایش ماجراهای بسیاری داشته است. اشارهای که در بازی Red Dead Redemption 2 به این شخصیت شد هم، این پیرمرد را به ماجرای تلخ دزدی از بلکواتر وصل میکند.
نتیجه گیری کنید، حالا یک شخصیت فرعی در سری داریم که در هر دو بازی حضور داشته و حتی در آغاز خرابکاریهای گروه یاغیان وندرلیند که همان دزدی از قایق تفریحی بلکواتر باشد نیز حضور داشته است.
لاندن ریکتز در بازی اول یک پیرمرد مسن است که در تیراندازی خطا نمیکند و حتی چند حرکت جدید نیز به جان یاد میدهد. در بازی دوم هم نام او را در بین هفتیرکشهای افسانهای خواهیم دید. پس میدانیم که ماجراهای قدیمی لاندن میتواند بسیار جذاب باشد. همچنین با دانستن این موضوع که لاندن در جوانی نخواهد مرد، باز هم بازی میتواند رویهای تازه به خود بگیرد و بار غم و اندوه را به گونهای دیگر به بازیکنان القا کند. همانطور که اشاره کردیم هر دو بازی به روزهای پایانی و نفسهای آخر غرب وحشی پرداختهاند و میتواند اینبار با بازگشت به عقب؛ داستانی را در روزهای طلایی یاغیان در غرب وحشی برایمان رقم بزند. تصور کنید این بار کنترل یک هفتیرکش افسانهای را در دست خواهید داشت که در سالهای 1870 تا 1880 روایت میشود. البته نباید فراموش کنیم که بازیهای سری Red Dead Redemption همیشه در نهایت جنبه سیاسی داشتهاند و شاید عقب رفتن دوباره در زمان، وارد کردن کنایهها سیاسی را برای سازندگان کمی سخت کند.
هوزهآ متیوز (Hosea Matthews)
هوزهآ متیوز یکی از دوست داشتنیترین شخصیتهای فرعی بازی Red Dead Redemption 2 است که در اواسط بازی با مرگی غم انگیز و ناعادلانه جانش را از دست میدهد. این کاراکتر دوست داشتنی که مغز متفکر گروه یاغیان وندرلیند به حساب میآمد، شخصیتی نسبتا مسن و با تجربه است که رهبری گروه را به داچ کاریزماتیک واگذار کرده است و به عنوان مشاور و دست راستش در گروه فعالیت میکند. همانطور که میدانید هوزهآ و داچ اولین کسانی بودند که گروه وندرلیند را شکل دادند و تجربه روزهای ابتدایی شکل گیری گروه وندرلیند میتواند بسیار جذاب تر از آنچه گمان میکنیم باشد. البته شخصیت پردازی عمیق و استیل خاص هوزهآ را نیز دست کم نگیرید. این کاراکتر دوست داشتنی سبک تیراندازی مختص به خودش را دارد و برعکس اکثر هفتیرکشها، دو هفتیر لوله بلند در دو سمت کمر خود قرار میدهد و هنگام تیراندازی به صورت ضربدری آنها را برمیدارد. همچنین بر اساس وقایع و ماجراهایی که در بازی Red Dead Redemption 2 مشاهده کردیم، هوزهآ بیشتر یک مبارز متفکر است تا یک مبارز فیزیکی. درست برخلاف آرتور که جثهای بزرگ داشت و قدرت بندی زیادی داشت. هوزهآ شخصیتی ظریف دارد و برای باز کردن مسیرش از ترفندهای خاصی مانند نمایش بازی کردن، استفاده میکند. اگر کمی توجه کرده باشید، صنعت بازیهای ویدیویی به سمتی رفته است که شخصیتهای اصلی اغلب باهوش هستند و جثه کوچی دارند و بر خلاف گشذته بیشتر به ذهنشان متکی هستند تا جثهشان! با این تفاسیر انتخاب هوزهآ متیوز برای شخصیت اصلی میتواند انتخابی بی نقص باشد.
در مقطعی از بازی شاهد هستیم که هوزهآ داستان دزدین یک مرغ را تعریف میکند و میگوید که چگونه بهخاطر دزدیدن یک مرغ نزدیک بود کشته شود تا اینکه شخصی به طناب دار شلیک کرد و همه چیز از آنجا آغاز شد. بازی Red Dead Redemption 3 میتواند باز هم با چهره کاریزماتیک داچ وندرلیند که با یک تیر طناب دار را پاره میکند آغاز شود و داستان هیجان انگیز شکل گیری گروه یاغیان وندرلیند و پیوستن تک به تک اعضای آن را در روزهای ابتدایی تعریف کند.
بازی Red Dead Redemption 2 در حال حاضر برای کنسولهای پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری اس، ایکس باکس سری ایکس و رایانههای شخصی در دسترس است.
بازی Red Dead Redemption نیز تنها روی کنسول پلی استیشن 3 و ایکس باکس 360 قابل تجربه است. بازیکنان میتوانند نسخهای ریمستر شده از بازی را روی کنسولهای ایکس باکس تجربه کنند. همچنین سرویس PS NOW به دارندگان اشتراک اجازه میدهد از تجربه این بازی لذت ببرند.
نظر شما در رابطه با بازی Red Dead Redemption 3 و شخصیت احتمالی آن چیست؟