بازیهای نقش آفرینی یا همان RPGها، سبکی دوست داشتنی و محبوب را دنبال میکنند، چرا که اغلب این سبک توانایی دارد تا از عناصر سایر سبکها نیز بهره ببرد و به طور کلی یک ژانر لذت بخش به حساب میآید که دائما در حال رشد و تکامل است. هر سال میتوانید یک نمونه جدید از بازیهای نقش آفرینی را مشاهده کنید که به طور کلی با هر آنچه میشناختیم تفاوت دارد اما همچنان یک عنوان نقش آفرینی درجه یک محسوب میشود.
در این بین از جوانب بسیار متفاوتی به این بازیها نگاه کردهایم و میتوانید در این زمینه بهترین بازیهای نقش آفرینی با سیستم مبارزههایی درجه یک را مطالعه کنید.
جدای از این مسئله باید اشاره کنیم که بازیهای نقش آفرینی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول بازیهای معمولی که دوست داران سبک و حال و هوای بازی میتوانند به آنها بپردازند. درجه بعدی به بازیهای نقش آفرینی سخت تعلق میگیرد که باز هم هر بازیکنی میتواند آن را تجربه کند و لذت ببرد، اما نیاز است تا با بازی مقداری آشنا شود و سپس به سراغ سختترین دشمنانش برود. اما درجه سوم به بازیهای بیرحم تعلق خواهد گرفت که مبحث امروز ما خواهند بود.
همانطور که میدانید بازیهای این سبک شما را در نقش یک شخصیت قرار خواهند داد و به شما امکان پیشرفت میدهند. در بازیهای معمولی این پیشرفت تنها روی شخصیت داخل بازی تاثیرگذار خواهد بود اما در بازیهای بیرحم نقش آفرینی نهتنها روی کاراکتر بلکه روی بازیکن نیز تاثیرگذار است. زمانی که تجربه چنین عناوینی را آغار میکنید یک بازیکن معمولی خواهید بود، اما در انتهای تجربه خاصتان، صبر و حوصلهای پولادین خواهید داشت و بسیار محطاتانه رفتار خواهید کرد، چرا که میدانید پیشرفت کردن پر زحمت است و بی پروا به دست نخواهد آمد.
اما تصور نکنید که این بازیها شما را آزار خواهند داد، نه! این عناوین از گیمپلی و داستانی بینظیر برخوردارند و همین است که شما را با تمام سختیهایش به تجربه بازی دعوت میکند. اکثر عناوینی که در ادامه به سراغشان خواهیم رفت، مکانیکهای مبارزه درجه یک و داستانهایی عمیق و راضی کننده خواهند داشت.
با توجه به وسعت بینظیر سبک نقش آفرینی سعی کردهایم تا از تمامی سبکهای متفاوت زیر مجموعه ژانر نقش آفرینی بازیهایی سخت و طاقتفرسا را جمع آوری کنیم تا بتوانید در نهایت عنوان مورد نظرتان را پیدا کرده و برای یک چالش مناسب خودتان را آماده کنید. پس با معرفی ۱۱۰ بازی نقش آفرینی سخت که نظیرشان وجود ندارد با ما همراه باشید.
بازی Nioh
سال ۲۰۱۷ استودیو تیم نینجا تصمیم گرفت تا یک بازی نقش آفرینی سخت را با الگوبرداری از عناوین نامآشنای استودیو فرام سافتور ساخته و منتشر کند. استودیو تیم نینجا هیچ سابقهای در ساخت چنین سبکی از بازی نداشت و اکثر طرفداران گمان کرده بودند که این عنوان در نهایت یک شبیهسازی بد از عناوین استودیو فرامسافتور خواهد بود. اما استودیویی که به ساخت بازی Dead or Alive و سری بازی Ninja Gaiden معروف است توانست با تغییراتی جذاب در فرمول فرامسافتور یک عنوان سولزبورن بسیار جذاب و سخت را توسعه دهد که در عین شباهتش به سری Dark Souls، به خودی خود شخصیت داشت.
انتشار بازی Nioh و موفقیتش موجب شد تا استودیو در ساخت این سبک به رسمیت شناخته شود و در نتیجه در سال ۲۰۲۰ نیز نسخه دوم از بازی، یعنی بازی Nioh 2 را منتشر کرد که با استقبال مناسبی روبهرو شد. جالب است بدانید به دنبال این اقدام استودیو تیم نینجا بسیاری دیگر از سازندگان نیز سبک سولزبورن را تجربه کردند و حالا این سبک یکی از محبوبترین سبکهای ژانر نقش آفرینی به حساب میآید.
بازی Nioh و نسخه دوم آن یعنی بازی Nioh 2 هر دو آمیخته شده با اساطیر و موجودات افسانهای ژاپن هستند و ماجرای بسیار سخت و طاقتفرسایشان را در دوران ژاپن فئودالی برایتان تعریف خواهند کرد، پس اگر از شمشیر زدن در ژاپن لذت میبرید حتما به سراغ این دو بازی بروید.
بازی Bloodborne
بازی Bloodborne عنوان انحصاری پلی استیشن 4 که توسط استودیو FromSoftware در سال ۲۰۱۵ عرضه شد. فرمول این بازی بسیار ساده است، همان سبک سولزبورن معروف استودیو اما اینبار با تفاوتهایی بسیار دوست داشتنی و جذاب. سازندگان برای این که چیزی متفاوت بسازند، از قرون وسطی دور شدند و دوره ویکتوریایی انگلستان را برای الگوبرداری انتخاب کردند و در نهایت توانستند شهر یارنام و محیطهای اطرافش را شکل دهند. بدون شک با نگاهی ساده به بازی میتوانید حس کنید که این عنوان ترسناک است و قطعا درست حدس زدهاید. بازی Bloodborne با الگوبرداری از آثار اچ پی لاوکرافت عناصر بسیار وحشتناکی را به سبک اضافه کرده است و در نتیجه محیطهایی ساخته است که علاوه بر سختی زیاد ترس را نیز به همراه دارند.
اما تفاوتهای این بازی در حال و هوایش خلاصه نمیشود، بازی Bloodborne در گیمپلی نیز تفاوتهایی خاص دارد که بسیار دوست داشتنیاند. در این بازی شما یک شکارچی هیولا به حساب خواهید آمد، بنابراین تشنه به خون هستید و باید شکار کنید. بدین ترتیب به سپرتان تکیه نخواهید کرد و پشتک زدنهای کند نیز در بازی وجود ندارند، شما مانند یک شکارچی سریع حرکت میکنید و در نهایت شکارتان را با خشونت خواهید کشت. جالب است بدانید که سازندگان با هوشمندی زیاد، مکانیکی آوردهاند که شما را به حمله کردن دعوت میکند. اگر در بازی Bloodborne ضربه بخورید میتوانید با ضربه زدن به حریف خونتان را پس بگیرید.
اما در نهایت بازی عنوانی بسیار سخت است و میتواند در مواقعی شما را به شدت عصبانی کند، پس حواستان به کنترلرتان باشد!
بازی Pillars Of Eternity
از زیرمجموعه سولزبورن خارج شویم و به سراغ سبک CRPG برویم، سبکی که در آن کنترل چند شخصیت متفاوت را به عهده دارید و در نقش تمامی آنها بازی خواهید کرد. اغلب زمانی که صحبت از این سبک میشود تمامی افراد، بازی Pillars Of Eternity را به یاد خواهند آورد. اما اینها همان افرادی هستند که بازی را تمام کردهاند و یادشان رفته چه سختیهایی را به جان خریدند.
بازی Pillars Of Eternity یک عنوان انقلابی در این سبک به حساب میآید که تغییراتی اساسی را ایجاد کرد. بنابراین در ابتدا برای بازیکنان گیج کننده خواهد بود و تا زمانی که نتوانید مفهوم اصلی گیمپلی بازی را درک کنید بازی برایتان عذاب آور است. اما این تغییرات دقیقا چه چیزهایی هستند.
بازی Pillars Of Eternity کنترل شش شخصیت متفاوت را به شما واگذار میکند در حالی که یک بازی نوبتی نیست و به صورت همزمان جریان دارد، بنابراین شما باید به صورت همزمان و در لحظه شش شخصیت مجزا را کنترل کرده و آنها را به سمتی پیش ببرید که بتوانید پیشرفت کرده و در مبارزات پیروز شوید. البته امکاناتی در بازی وجود داشت که میتوانستید به کمک آن مقداری ذهنتان را آرام کنید، اما با این حال بازی عنوانی بسیار سخت به حساب خواهد آمد. بدین ترتیب اگر آن را به بهترین نحو ممکن تمام کرده باشید یک قهرمان به حساب خواهید آمد.
البته این سبک از گیمپلی در بازی Pillars Of Eternity مورد انتقادات شدیدی قرار گرفت و در نتیجه دنباله بازی که بازی Pillars of Eternity 2: Deadfire نام داشت، مبارزات را به حالت نوبتی در آورد.
بازی Divinity: Original Sin 2
بازی Divinity: Original Sin 2 کمی با سایر بازیها فرق دارد. این بازی، مبارزههایی جذاب سرگرم کننده اما خشن و سخت دارد. به این معنی که در هنگام مبارزه کردن دست و پاهایتان از ترس و ابهت دشمنانی که مقابلتان ایستادهاند، نخواهد لرزید اما همچنان شکست دادن دشمنان کار سادهای نخواهد بود. در این عنوان شما و دشمنان علاوه بر نوار سلامتی، نوار زره نیز خواهید داشت که به عنوان یک نوار سلامتی جانبی عمل خواهد کرد و همین مسئله میتواند باعث شود مبارزات بسیار طولانی شوند. جالب اینجاست که این نوار زره میتواند به مرور دوباره پر شود. همین موضوع شما را مجبور خواهد کرد تا هر چه در چنته دارید را در نوبتتان رو کنید تا بتوانید دشمنان را شکست دهید.
از طرف دیگر حریفهایتان اغلب حرکات و فنون بسیار قدرتمندی دارند که بسیار غیر منتظره خواهد بود و میتواند در اکثر مواقع ضربات شما را خنثی کند.
به طور کلی بازی Divinity: Original Sin 2 علاوه بر اینکه سخت است، میتواند طولانی و خسته کننده نیز شود، البته اگر از تجربه آن لذت نبرید.
بازی Final Fantasy Tactics
شاید در ابتدا تصور کنید که بازی Final Fantasy Tactics هم درست مانند سایر نسخههای سری Final Fantasy یک داستان جذاب بر اساس کریستالهای قدرتمند دارد و گهگاهی شما را با دشمنان قدرتمندش آشنا میکند. متاسفانه یا خوشبختانه بازی Final Fantasy Tactics اینگونه نیست و این مسئله را میتوان به راحتی با نگاهی ساده به نام بازی متوجه شد. بازی Final Fantasy Tactics تمرکز ویژهای روی مبارزات نوبتی و کلاسیک این سری دارد و سعی میکند تا جایی که شده این مبارزات را به گونهای طراحی کند که برای پیروز شدن در آنها باید حسابی فکر کرده و نقشه بچینید.
جالب اینجاست که همین مسئله موجب شد در روزهای ابتدایی عرضه بازی، بسیاری از طرفداران سری نسبت به بازی جبهه بگیرند، چرا که انتظار چیزی دیگر را داشتند. بازی در ابتدای کار تمام امکانات را در اختیارتان قرار نخواهد داد و این موضوع باعث میشود تا شما به عنوان بازیکن احساس ضعف کنید. این مسئله برای طرفداران سری چندان قابل قبول نبود و بسیاری از آنها در روزهای اول بازی را کنار گذاشتند. غافل از اینکه با چند ساعت تجربه بازی میتوانستند به تجربهای بسیار بهتر و جذابتر برسند.
سری بازی Shin Megami Tensei
اگر بخواهیم به سراغ سری بازی Shin Megami Tensei برویم، نمیتوانیم یکی از نسخهها را به عنوان سختترین شماره از سری نام ببریم، چرا که بی شک تمام آنها سخت هستند و درجه سختیای بسیار مشابه خواهند داشت.
بسیاری از بازیکنان نقشآفرینیها غربی و البته بازیکنان نسلهای جدید، سری بازی Shin Megami Tensei را به خوبی نمیشناسند، اما در عوض با زیرمجموعه این سری که حالا از خود سری معروفتر شده است به خوبی آشنا هستند. یعنی سری بازی Pesrona!
اما همانطور که اشاره شد، سری بازی Shin Megami Tensei خالق سبکی بود که حالا در سری Persona شاهدش هستیم، سبکی که در آن با کنترل چند شخصیت به رهبری یک کاراکتر اصلی، مبارزاتی نوبتی و البته سخت را انجام خواهیم داد. پیدا کردن نقطه ضعف دشمنان و استفاده از این نقطه ضعفها در فضاهایی شبیه آخرالزمانی، چیزیست که در سری بازی Shin Megami Tensei شاهدش هستیم و همین مسئله است که مبارزات سخت سری را برای ما جذاب خواهد کرد. البته یادمان نرود که هرچه استودیو Atlus میسازد، از داستانی درجه یک نیز برخوردار است.
بازی Dark Souls
و اما برویم به سراغ یکی از معروفترین بازیهای نقش آفرینی سختی که میشناسیم. بی شک تا قبل از انتشار بازی Dark Souls عنوانی را مشاهده نکرده بودیم که بتواند پیچیدگی داستانی را با فضاهایی بسیار غریب و ترسناک ادغام کند و در کنارش سیستم مبارزتی بسیار ساده و سخت را ارائه دهد و همچنان نزد بازیکنان محبوب باشد.
همین مسئله است که موجب شده تا این سری از محبوبیت بسیار زیاد و البته بازیکنان زیادی برخوردار باشد و در نتیجه در نزد عموم تبدیل به سختترین بازی تاریخ شود! لقبی که مستحقش است.
اما دقیقا چهچیزیست که موجب میشود بازی Dark Souls دوست داشتنی باشد؟ یکی از دلایل این است که در بازی مرگ و مردن برای شما مانند کسب تجربه به حساب خواهد آمد و از طرفی دیگر میتواند شما را بسیار عصبی کند. شما برای پیشرفت در بازی نیاز دارید تا ارواح هیولاها را جمع آوری کنید. این در حالی است که مرگ میتواند ارواحتان را از شما بگیرد و باعث درجا زدن شما بشود.
همه این عناصر موجب میشود تا شما به درکی درست از بازی برسید و راه و روش پیشرفت را یاد بگیرید، البته با مردنهای متعدد.
نکته جالب این است که بسیاری از بازیکنان معتقدند تجربه بازی Dark Souls و پیشرفت در آن، همهاش به ارتقای قدرتهای شخصیتتان وابسته نخواهد بود و در عوض اکثر آن مربوط به پیشرفت شما و کسب مهارت شما به عنوان بازیکن است، چرا که پس از اتمام بازی میتوانید بدون دریافت ارتقای سطح با مهارتهایی که به دستآوردهاید بازی را دوباره تمام کنید.
بازی Gothic
جادو و تم فانتزی دو چیزی هستند که در بازیهای نقش آفرینی به بهترین نحو ممکن کاربرد دارند و بسیاری از بازیسازان از آنها استفاده میکنند. اما در این میان، عناوین بسیار کمی هستند که تواسنتهاند این عناصر را مانند بازی Gothic در سبک نقش آفرینی جای دهند.
فضای بازی Gothic برخلاف نامش گاتیک و قرون وسطیای نیست و بیشتر به سبک ترسناک خواهد رفت. چرا که انسانها در تلاشاند تا با پیدا کردن سنگها و جواهر جادویی بتواند در مقابل اورکها بجنگند و در نتیجه نسل بشر را نجات دهند.
متاسفانه همهچیز به درستی پیش نمیرود و برخی از معدنچیها تلاش میکنند تا با سنگهای جادویی دست به فرار بزنند. در این میان برخی از آنها گرفتار خواهند شد و شما یکی از آنها هستید. نکته جذاب ماجرا اینجاست که بازی کردن در نقش یک انسان درست کار در بازی Gothic چندان خوشآیند نخواهد بود چرا که عواقب دیدنیای خواهد داشت.
همه اینها در حالی است که گیمپلی و مبارزات در بازی بسیار طاقت فرسا هستند. این را هم در نظر داشته باشید که مکانیکهای بازی نسبت به عناوین مدرن بسیار قدیمی و سخت به حساب میآیند.
بازی Darkest Dungeon
بازیهای سبک Dungeon-crawling اغلب عناصر بسیار زیادی را از بازیهای نقشآفرینی اکشن قرض میگیرند و در این مورد بدون شک بازی Darkest Dungeon الگوگیریهای زیادی از بازی Diablo کرد است. اما به طور کلی با تمام الگوبرداریها، بازی Darkest Dungeon عنوانی کاملا متفاوت است که به خودی خود سبکی مجزا را دنبال میکند! سبکی بسیار سختتر و البته تاکتیکیتر.
بازی Darkest Dungeon عنوانی بسیار سخت است و بسیاری از بازیکنان به همین دلیل آن را تمام نکردهاند. اما اگر قصد داشته باشید بازی را به اتمام برسانید، سختی و جذابیتش را به جان خواهید خرید. درست مانند بازی XCOM، در این عنوان هم شما سربازانی دارید که از قابلیتهای خاص بهره خواهند برد و میتوانید به انتخاب خودتان آنها را به ماموریت بفرستید. اما باید مراقب باشید، چرا که اگر آنها را از دست بدهید، دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود.
در کنار سختی مبارزات و مرگ دائمی شخصیتها، عناصری مانند سلامتی روان شخصیتها نیز وجود دارد که باید حواستان به آن هم باشد. به طور کلی بازی Darkest Dungeon عنوانی بسیار سخت و دشوار اما دلچسب است.
بازی Wizardry IV: The Return Of Werdna
به عنوان آخرین مورد میرویم به سراغ بازی Wizardry IV: The Return Of Werdna. عنوانی که بدون شک سختترین بازی نقش آفرینی تاریخ است و برخلاف سایر بازیهای درون لیست این کار را بی منطق انجام میدهد و لذت چندانی به همراه ندارد.
بازی Wizardry IV: The Return Of Werdna با یک تغییر اساسی، کنترل شخصیت شرور سه نسخه قبلی را به شما واگذار میکند و این در حالی است که کاراکتر جدید دقیقا همان قابلیتهای کاراکتر قبلی را دارد.
جدای از این مسئله مبارزات بازی به شدت سخت و بی منطق هستند و هیچگونه پاداش مناسبی به شما ارائه نخواهند کرد. البته ایده قرار دادن بازیکن در نقش شخصیت منفی داستان یک ایده جذاب بود، اما متاسفانه به درستی کار نشد و موجب شد تا بازی Wizardry IV: The Return Of Werdna با شکستی بزرگ مواجه شود.
مطلبهای دیگری که شاید برایتان جذاب باشد:
10 مورد که بازیهای FromSoftware را دوستداشتنی میکنند
بررسی ارتباط جهان بازی Deathloop و بازی Dishonored
10 ویژگی آزاردهنده بازیهای جهان باز
نظر شما در رابطه با بازیهای درون لیست چیست؟
کدام عناوین در لیست غایب هستند؟