شاید تصمیم گرفته باشید چند بازی ترسناک که تا به حال امتحان نکردهاید را بازی کنید و امیدوار هستید که تجربهای هیجانانگیز برای شما رقم بزنند. با وجود آن که بازیهای سبک ترسناک کم تعداد نیستند، بازیهای ترسناکی که واقعا خوب باشند بسیار سخت پیدا میشوند. برای هر بازی ترسناک با فضاسازی و اتمسفر پرتنش و ترسناک، تعداد زیادی بازی ترسناک بدون خلاقیت و بیهدف وجود دارد که حتی پایهایترین ترسها را نیز به شما منتقل نخواهد کرد.
همانند فیلمهای ترسناک، بازیهای این سبک نیز از خیلی خوب تا خیلی بد متغیر هستند. با استفاده از امتیازات داده شده در وبسایت متاکریتیک (Metacritic) در این لیست ۱۰ عنوان آماده کردهایم که بدترین میان بدترین محسوب میشوند. بازیهایی که ترسناکترین موضوع مربوط به آنان این است که موفق شدهاند راه خود را به کنسولهای مختلف یا کامپیوتر باز کنند.
بازی Don't Knock Twice که در سبک اول شخص ترسناک برای VR منتشر شده است با استفاده از هدست PSVR، Oculus Rift و یا HTC Vive به سختی قابل تحمل است. نسخههای کنسول پلی استیشن 4 و کنسول ایکس باکس وان نیز کاملا فراموش شدنی هستند اما بدترین نسخه منتشر شده از این بازی قطعا متعلق به پورت مخصوص کنسول Nintendo Switch آن است.
به عنوان یکی از اولین عناوین سبک ترسناک که برای کنسول نینتندو سوییچ (که عموم بازیهای آن مناسب خانواده و کودکان است) منتشر شده بود، بازی Don't Knock Twice را میتوان بابت تلاش برای اهمیت دادن به گروهی از دارندگان این کنسول که عموما به آنها بیتوجهی میشود مورد تحسین قرار داد اما متأسفانه مشکلات متعدد تکنیکی که در این بازی وجود دارد تجربهای که در میتوانست «متوسط» باشد را به «خیلی بد» تغییر داده است.
مطالب مرتبط:
15 بازی فضایی مورد انتظار 2022 و فراتر از آن
بهترین بازیهای رقابتی کنسولهای ایکس باکس
بازیهای چندنفره مورد انتظار سال 2022 و فراتر از آن
سری Ju-On یکی از سریهایی است که در برابر نابودی کامل مقاومت میکند. هر دو فیلم ژاپنی و آمریکایی را اگر با هم در نظر بگیرید، این سری ۱۳ عنوان منتشر کرده است که The Grudge آخرین آن در سال ۲۰۲۰ است. با آن که بعضی از فیلمهای منتشر شده از این سری واقعا بد بودند اما بدترین عنوان منتشر شده با این نام قطعا متعلق به بازی ویدیویی آن که در سال ۲۰۰۹ با اقتباس گرفتن از این سری فیلم ساخته شده است.
بازی Ju-On: The Grudge که تنها برای کنسول Wii منتشر شده قرار بود به عنوان تجلیلی برای تمام سری باشد. با آن که قدم گذاشتن در این جهان در نگاه اول جالب به نظر میرسد، این بازی ترسناک خسته کننده در تک تک کارهایی که تلاش میکند خوب انجام دهد شکست میخورد. کنترل سفت و سخت بازی باعث میشود راه رفتن در محیط زشت بازی یک عمل خسته کننده باشد و ظاهر بازی نیز حتی برای کنسول Wii بسیار بد محسوب میشود.
از آن جایی که دایناسورها و زامبیها از قبل توسط کمپانی کپکام استفاده شده بودند، شرکت Spike به ایده عالی بعدی برای تولید یک بازی سبک ترسناک به صورت انحصاری برای کنسول Wii روی آورد: حشرات (Bugs).
بازی Escape from Bug Island که در جهانی بعد از جهان بازی Resident Evil 4 اتفاق میافتد، حتی در دوره کنسول GameCube نیز قدیمی و از رده خارج محسوب میشد. هرگونه شانس برای ترسناک بودن یا هیجان داشتن بازی نیز توسط کنترل مشکلدار و گرافیکی که به طرز خندهداری بد است نابود شده است. بازی Escape From Bug Island پتانسیل دارد و ایده آن برای یک فیلم سطح دو تقریبا خندهدار به نظر سرگرمکننده میرسد و اگر گیمپلی بازی متوسط بود این بازی احتمالا ارزش اجاره کردن را داشت.
این بازی هزینه تولید خود را توسط یک کمپین مردمی Kickstarter که تمرکز زیادی روی طراحی شخصیتهای ترسناک اما تاثیرگذار داشت به دستآورد. بازی Agnoy قول یک سفر تاریک و مخوف در جهنم را به بازیکنان داده بود. یک تجربه پر خشونت که اهمیتی به سلیقه خوب نمیدهد. در تئوری یک بازی ترسناک بیش از حد خشن و مخوف که برای بازیکنان بزرگسال ساخته شده به نظر جالب میرسد اما برای آن که بتوان یک بازی را تجربه کرد، باید مکانیکهای اصلی بازی به خوبی کار کنند. بازی Agony تنها به ظاهر اذیتکننده خود اکتفا میکند تا گیمپلی حوصله سربر خود را در طی کمپین بسیار طولانی بازی تحمل پذیر کند اما بعد از مدتی، نسبت به ظاهر بازی بیحس خواهید شد و تنها چیزی که برای شما باقی میماند یک بازی سبک مخفی کاری ترسناک بسیار بد است که هیچ ویژگی مثبتی ندارد.
به نظر میرسد واقعیت مجازی برای سبک بازیهای ترسناک اختراع شده باشد. با آن که خیلی از ژانرها میتوانند از غرق شدن در جهان مجازی که هدستهای واقعیت مجازی ارائه میدهند استفاده زیادی بکنند، سبک ترسناک ذاتا یک تجربه شخصی است که هدف اصلی آن ترساندن بازیکنان به اندازهای که شخصیت داخل بازی میترسد است. بازی Weeping Doll کمی بیشتر از یک مثال از آینده واقعیت مجازی است. هدستهای واقعیت مجازی کمپانی سونی با قیمت به صرفه خود بازیهای ترسناک به نسبت خوبی دارد اما بازی Weeping Doll که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است کوتاهتر از آن است که چیزی بیش از یک ایده جالب باشد.
باید اعتراف کنیم که این بازی بیشتر یک بازی سبک اکشن-تیراندازی است تا ترسناک اما با توجه به آن که این بازی مرتبط با فیلم ترسناک Land of the Dead ساخت جورج رومرو است، تصمیم گرفتهایم بازی Road to Fiddler's Green را در این لیست بیاوریم.
داستان بازی Road to Fiddler's Green که قبل از داستان فیلم اتفاق میافتد، شروع پاندمی زامبیها را تعریف میکند. موضوعی که توسط بسیاری از سری بازیهای ترسناک به آن پرداخته شده است. متأسفانه این بازی سبک اول شخص تیراندازی ساخت 2005 حتی به عنوان یک بازی تیراندازی که جهان ساخت رومرو را گسترش دهد نیز نمیتواند مفید باشد و گیمپلی خسته کننده و غیر پایا آن نیز تیر خلاصی برای این بازی بسیار بد است.
یک بازی نظامی تیراندازی که تلاش میکند ترسهای روانی جنگ ویتنام را به تصویر بکشد. بازی ShellShock 2: Blood Trails به علت داشتن جاهطلبی بیشتر از رقیبان خود لیاقت اندکی احترام را دارد اما باعث ناراحتی است که نتیجه نهایی انقدر در ارائه آنچه در نظر داشتند ضعیف و بد عمل کرده است.
بازی Blood Trails به عنوان یک بازی تیراندازی از نبود گیمپلی روان و تند و تیزی که اکثر بازیهای سبک اول شخص تیراندازی (حتر در سال ۲۰۰) دارند رنج میبرد و به عنوان یک بازی ترسناک، طراحی مراحل بسیار بد و پیادهسازی ضعیف زامبیها در داستان هرگونه پتانسیلی که ممکن بود بازی ShellShock 2 داشته باشد را به کلی نابود کرده است.
بازی Vampire Rain هنگامی که قرار بود برای کنسول پلی استیشن ۳ پورت شود، با نام جدید Vampire Rain: Altered Species معرفی شد. شاید به این علت که میخواست خودش را از نسخه ضعیف منتشر شده برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ جدا کند و با توجه به این که امتیازات این نسخه از بازی حتی از نسخه کنسول ایکس باکس ۳۶۰ نیز ضعیفتر بود، به وضوح این رویکرد نتیجه نداده است.
بازی Vampire Rain که به شدت تلاش میکند نسخهای ترسناک از بازی Metal Gear Solid یا بازی Splinter Cell باشد کاملا بدون ایدههای جالب نیست. در نگاه اول ایده پرسه زنی در خیابان در حالی که تلاش میکنید از خونآشامهایی که خود را مخفی کردهاند دور بمانید به نظر جالب میرسد اما بازی Vampire Rain در قسمتهای تکنیکال بازی حتی اندکی نیز موفق عمل نکرده است. یک بازی سبک مخفی کاری با هوش مصنوعی بسیار بد نتیجهای به جز فاجعه به بار نخواهد آورد و این موضوع حتی تنها ضعف بازی Vampire Rain نیز نیست.
بازی Amy (کنسول Xbox 360) با امتیاز ۲۵
بازی Amy آنقدر بد است که به این بد بودن معروف شده است. تمام کمپین بازی یک ماموریت محافظت طولانی است که در آن بازیکنان Lana را کنترل میکنند که تلاش میکند فردی که عنوان بازی از او گرفته شده، یعنی Amy، را از داخل یک شهر آلوده شده عبور دهد. با وجود آن که این بازی در سال ۲۰۱۲ منتشر شده، بازی Amy حس آن را منتقل میکند که باید در اواخر دوره پلی استیشن ۲ در سبد بازیهایی که کسی آنها نمیخواهد قرار میگرفت.
حتی با مقایسه بازی Amy با بازیهایی که یک دهه قبلتر منتشر شدهاند (بازیهایی که بازی Amy به وضوح الهام زیادی از بعضی از آنان گرفته است) این عنوان ساخت ۲۰۱۲ از بعضی بازیهای سطح متوسط دهه قبل نیز ضعیفتر عمل میکند.
بازی Alone In The Dark: Illumination (برای PC) با امتیاز ۱۹
روزی روزگاری بازی Alone in the Dark با خود احترام به همراه داشت. نسخه اصلی سال ۱۹۹۲ که برای PC منتشر شده بود هنوز به عنوان یکی از بهترین بازیهای ترسناک دوره خود شناخته میشود. بازی که به درستی یکی از نقاط مهم تاریخ این عرصه را مشخص کرده است. با آن که این سری بازی مدت زیادی بود که در حال تلاش برای احیا خود بود (با احتساب نسخه Reboot بسیار بد منتشر شده در ۲۰۰۸) سری بازی Alone in the Dark در سال ۲۰۱۵ و با نسخه Illumination تمام احترامی که با خود به همراه داشت را از دست داد.
بازی Illumination که به صورت انحصاری برای PC منتشر شد، یک بازی سبک وحشت و بقا co-op بود که در آن هدف یافتن تعدادی آیتم مشخص برای روشن کردن مرحلهای که در آن هستید است تا بتوانید به هیولاهای آن مرحله صدمه بزنید و شباهت این بازی با باقی بازیهای سری Alone in the Dark در همین جا به پایان میرسد و بقیه بازی تماما ایدههای خام و درهمی است که نه در ظاهر و نه در پیادهسازی جالب نیستند.