با تنها چند ماه فاصله تا عرضه پلیاستیشن 5، ما بالاخره در حال دریافت جزئیاتی هستیم که نشان میدهد برنامههای پلیاستیشن برای دگرگون و متحول کردن سرگرمیهای تعاملی در نسل بعد چیست. در حال حاضر، کنترلر DualSense در مرکز توجهات است. این کنترلر، تحولی جسورانه نسبت به کنترلرهای افسانهای DualShock محسوب میشود و قطعا مهمترین چیزی است که سونی تا به حال از پلیاستیشن 5 به صورت رسمی افشا کرده است. ویژگیهای دوستداشتنی زیادی در کنترلر جدید قرار دارد، اما یکی از قابلیتهای آن نظر بسیاری از متخصصین صنعت بازیسازی را جلب کرده است: فناوری Haptic Feedback و استفاده از آن چه که سونی آن را «تریگرهای تطبیقپذیر» (Adaptive Triggers) در دکمههای L2 و R2 مینامد.
تقریبا همه ما تا چندین ماه آینده، نمیتوانیم یکی از کنترلرهای دوال سنس را در دستمان بگیریم و این ممکن است به یک مشکل جدی برای سونی تبدیل شود. درک درست و واقعی نوآوریهای سختافزاری که به ارتباطات حسی وابسته هستند، تا وقتی که خودتان آن نوآوری را حس نکردهاید، کار قطعا سختی است. در حال حاضر، میتوان به سادهترین شکل ممکن گفت که استفاده از فناوری Haptic Feedback در کنترلر پلیاستیشن 5 به معنای این است که سونی در حال برداشتن قدمهایی بلند برای ارتقا و تعریف استانداردهای جدید در حوزه کاربرد فناوری رامبل (لرزش و تکان خوردن کنترلر) است. همچنین، میتوان نتیجه گرفت که این کمپانی در حال سیگنال دادن به توسعهدهندگان بازی است تا به آنها بفهماند که حس کامل و واقعی از لمس دکمهها و عملکردها، اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نسلهای گذشته پلیاستیشن دارد.
اما برای رسیدن به یک درک درست از نحوه کارکرد تریگرهای تطبیقپذیر، بهتر است که به مایکروسافت و فناوری موردآزمایش آن در سال 2013 و هنگام عرضه ایکسباکس وان نگاهی بیندازیم. توسعهدهندگان زیادی از Xbox Game Studios توانستهاند در طول سالیان گذشته، به خوبی از این ویژگی استفاده کنند و آن را در بازیهای خود قرار دهند. در ادامه، نحوه استفاده از این فناوری و این که چطور میتوانند لذتبخشتر شدن تجربه شما از یک بازی شوند را با هم بررسی خواهیم کرد.
تریگرهای ضربهای ایکسباکس وان را به یاد دارید؟
مهمترین نوآوریها و خلافیتهای مایکروسافت در پایان نسل قبل، نهایتا به خاطر ایدههایی که مجبور به کنارهگیری از آنها شد، دیده نشدند. لازم نیست که اینجا هم درباره تصمیمات اشتباهی که بخش ایکسباکس برای رونمایی از ایکسباکس وان در سال 2013 گرفته بود اشاره کنیم، اما کاملا مشخص است که این تصمیمات بیشتر از این که به نفع ایکسباکس تمام شوند، به ضرر این کنسول تمام شد. یکی از بزرگترین تلفات این تصمیمها، نادیده گرفتن تریگرهای ضربهای (Impulse Triggers) کنترلر ایکسباکس وان در غوغای رسانهای پس از اتفاقات مراسم رونمایی بود. متاسفانه حتی امروز هم، این ویژگی آن طور که باید و شاید، شناختهشده نیست.
تریگرهای ضربهای که از زمان عرضه کنترلر ایکسباکس وان در دسترس بودند، نسخهای تحولیافته از فناوری Haptic Feedback (البته درکی که از این فناوری در آن زمان داشتیم.) محسوب میشدند. کنترلر ایکسباکس وان به جای این که همانند بسیاری از کنترلرهایی که از زمان عرضه اولین کنترلر DualShock در سال 1997، صرفا یک سری پالسهای لرزشی در کفت دست بازیکن ایجاد کنند، باعث تحول این فناوری شد و کاری کرد که سازندگان بازیها بتوانند از طریق تریگرها، احساسات بیشتری به بازیکنان منتقل کنند و این کار را از طریق فرستادن پالسها به نوک انگشتان آنها انجام دهند.
کنترلر ایکسباکس وان میتواند چنین کاری انجام دهد چون درون هر کدام از تریگرها، نوعی موتورهای کوچک رامبل قرار داده شده که به طور مستقل و بدون نیاز به اتکا به دیگر تریگرها، میتوانند کار کنند. این یعنی توسعهدهندگان بازیها میتوانند لرزههای جهتدهی خاصی برای بازیکن ایجاد کنند تا فیدبکهای لمسی متفاوتی به او منتقل شود.
برای این که بهتر متوجه کاربرد این فناوری شوید، چند مثال خواهیم زد. بازی Sunset Overdrive از گستره وسیعی از اسلحههای مختلف بهره میبرد که به لطف نحوه اجرای لرزشها توسط تریگرها، هر کدام نوعی «حس قابللمس» متفاوت داشتند. در بازی Halo 5 نیز شما نوعی لرزش جهتدهی دریافت میکردید که جهت تیراندازی دشمنان را به شما نشان میداد و حتی میتوانستید به نوعی، وزن اسلحهها و خودروهای معروف فرنچایز را زیر انگشتان خود حس کنید. در بازی Gears 5، لرزش خزیدن به یک کاور را روی مچ دستتان حس میکردید و هر وقت که مهمات اسلحه تمام میشد هم یک لرزش کوچک در مچ دستتان ایجاد میشد که نشاندهنده خالی بودن اسلحه بود. در بازیهای Forza Motorsport، وقتی که بیش از حد به یک خودرو گاز وارد میکردید، قفل شدن تایرها و ADS را حس میکردید: اگر چرخهایتان از مسیر پیست خارج میشد، لرزش آن را زودتر از آن چه که در تلویزیون ببینید، میتوانستید روی دستتان حس کنید. این موضوع نه تنها باعث لذت بیشتر بازی و حس این که واقعا در جهان بازی قرار دارید میشد، بلکه با استفاده از این فناوری میتوانستید خیلی زودتر اصول و قواعد بازی را بلد شوید.
نتیجه استفاده از تریگرهای ضربهای همانند استفاده از نشانههای صوتی، بسیار زیرکانه است و در نبود آن است که واقعا متوجه اهمیتش میشوید. برخی از کارشناسان معتقدند که بازیهای انحصاری پلیاستیشن در طول سالیان گذشته، اگرچه طراحی و ایدههای فوقالعادهای داشتهاند و دقت به جزئیات در آنها به طرز عجیبی بالا بوده است، اما از نوعی حس بیوزنی توجیهناپذیر رنج میبردهاند. شاید این حس به خاطر نبود یک فناوری همانند Haptic Feedback بوده است که به بازیکن این حس را القا میکند که درون دنیای بازی قرار دارد و به غیر از زدن چند دکمه که در واقع خودش به کنترلر و کنسول وارد میکند، خروجیهایی نیز وجود دارد که کنسول و کنترلر آن به او القا میکند.
برای درک هر چه بهتر این تفاوت فقط کافی است از تجربه طولانیمدت عنوانی انحصاری برای ایکسباکس وان مثل بازی Forza Motorsport به سراغ بازی DriveClub (از عناوین انحصاری پلیاستیشن 4) بروید. واقعا میتوانیم فقط حدس بزنیم که عناوینی مثل بازی The Last of Us، بازی Spider-Man، بازی Horizon Zero Dawn و یا بازی GT Sport با بهرهبری از این فناوری، چقدر متفاوت و بهتر میشدند. البته میتوانیم امیدوار باشیم که با عرضه بازیهای بعدی این فرنچایزها برای پلیاستیشن 5، دیگر لازم نیست که حدس بزنیم و میتوانیم آنها را واقعا حس کنیم: حس واقعی مشت زدن به یک دشمن، شوک سقوط از یک ساختمان بلند یا لذت گاز دادن روی آسفالت. اضافه شدن تریگرهای تطبیقپذیر به کنترلر DualSense واقعا مهم است و همه ما باید مشتاق باشیم تا ببینیم که سونی و توسعهدهندگان بااستعداد آن، چطور میتوانند از این تکنولوژی در دوران پلیاستیشن 5 استفاده کنند.
تریگرهای تطبیقپذیر DualSense باعث تحول خواهند شد
میتوانیم با قاطعیت بگوییم که تریگرهای تطبیقپذیر، نوآوری مهم و تحسینبرانگیزی از فناوری Haptic Feedback خواهد بود. این فناوری از سال 2013 تغییرات زیادی داشته داشته، اما ایده اولیه و اساسی آن یکسان باقی مانده است. «هیدئاکی نیشینو» (Hideaki Nishino)، قائممقام ارشد سونی در بخش برنامهریزی و مدیریت پلتفرمها، درباره نوآوریهای سونی در نسل جدید میگوید: «ما فرصت بزرگی با پلیاستیشن 5 و کنترلر جدید آن برای خلاقیت داشتیم و میتوانستیم به بازیسازها این قابلیت را بدهیم که بتوانند حس بازیکنان از حضور در دنیای بازیها را ارتقا دهند. به همین خاطر است که از فناوری Haptic Feedback استفاده کردیم. این فناوری باعث میشود که در هنگام بازی کردن، با رنج وسیع و متنوعی از احساسات مختلف، مثل راندن خودرو در یک مسیر گِلی مواجه شوید. ما همچنین از تریگرهای تطبیقپذیر برای دکمههای L2 و R2 استفاده کردیم که شما میتوانید با استفاده از آنها، حس تنش و هیجان تمام کارهای خود در درون بازی را احساس کنید، مثل وقتی که در حال کشیدن یک تیر درون تیرکمان هستید.»
کنترلر DualSense از رامبلهای پیشرفتهتری بهره خواهد برد. یعنی از این به بعد و هنگام تجربه بسیاری از بازیهای پلیاستیشن 5، حس واقعی بسیاری از اعمال خود را متوجه خواهیم شد. به لطف استفاده از فناوریی Haptic Feedback، حسی که موقع تیراندازی، گاز دادن، مشت زدن و یا پرتاب کردن جسمی در بازی تجربه خواهیم کرد، متفاوت خواهد بود. با توجه به این که سونی در بخشهای دیگری مثل قابلیتهای صوتی و لمسی کنترلر و کنسول نیز پیشرفتهای بسیار قابلتوجهی داشته است، میتوانیم منتظر یک تجربه گیمینگ کاملا جدید و فوقالعاده در نسل نهم باشیم. البته فراموش نکنیم که همچنان، این تریگرهای تطبیقپذیر هستند که سازندگان میتوانند با استفاده از آنها، حسی بسیار واقعیتر به بازیکنان خود منتقل کنند و تفاوت واقعی را رقم بزنند.
همانند بازیهای کمی که از قابلیتهای مختلف تاچپد کنترلر پلیاستیشن استفاده و پشتیبانی کردند، استودیوهای Third-Party بسیار کمی قابلیت تریگرهای ضربهای ایکسباکس وان را درون بازیهای خود قرار دادند. شاید آنها توجیهی منطقی نیز داشتند: چرا زمان و منابع بیشتری روی قابلیتی بگذارند که فقط یک کنسول میتواند از آن بهره ببرد؟
اکنون که هم سونی و هم مایکروسافت روی این فناوری سرمایهگذاری کردهاند، استفاده از آن نیز احتمالا بین تمام سازندگان بازیهای این دو پلتفرم رایج خواهد شد. این موضوع اگرچه به خودی خود خوشحالکننده است، اما یک بُعد مهمتر نیز دارد: با گذشت زمان و استفاده توسعهدهندگان بیشتر از این فناوری، شاهد متحول شدن و پیشرفت حتی روزبهروز تریگرهای جدید و Haptic Feedback نیز خواهیم بود چون سازندگان بیشتری به دنبال آزمایش و اجرای ایدههای جدیدتر و جسورانهتر با تریگرهای تازه خواهند بود.
فاصله کمی با نسل جدید داریم و اگرچه همچنان مدت زمان قابلتوجهی باقی مانده است تا بتوانید تریگرهای تطبیقپذیر پلیاستیشن 5 را امتحان کنید، اما میتوانید تا آن موقع، حس و حال شبیه به آن را با یکی از بازیهای انحصاری ایکسباکس وان و کنترلرهایی که از تریگرهای ضربهای بهره میبرند، تجربه کنید.