برکسی پوشیده نیست که موفقیت سونی و پلی استیشن بهعنوان ناشر و توسعه دهنده داخلی در دوران مدرن روی دوش سری بازی Uncharted ساخته شده است. مجموعه اکشن ادونچر استودیو ناتی داگ در ابتدا با ترکیبی از عناصر کلاسیک سری بازی Tomb Raider و هیجان مدرن سری بازی Gears of War یک تجربه فوق العاده ارائه کرد. قسمت اول این مجموعه، بازی Uncharted: Drake’s Fortune، نمرات چندان بالایی از منتقدان نگرفت و حتی فروش چندان بالایی هم نداشت، درنهایت پایهریز بزرگترین مجموعه مدرن پلی استیشن شد. این مجموعه با بازی Uncharted 2: Among Thieves یک ماجراجویی سینمایی را با ترکیبی دقیق از سکانسهای کارگردانی شده هیجان انگیز ارائه کرد که انقلابی بزرگ در بازیهای اکشن ماجراجویی بود. بعد از انتشار این بازی، نام استودیو ناتی داگ تبدیل به نماد جدید استودیوهای پلی استیشن شد و بقیه استودیوهای سونی هم شروع به پیروی از روش جدید ناتی داگ کردند.

درنهایت، استودیو ناتی داگ سبک خود را با سری بازی The Last of Us یک پله ارتقا داد و با استفاده از تجربیاتی که از سری بازی Uncharted کسب کرده بود، یکی از بزرگترین نامهای پلی استیشن و صنعت بازیهای ویدیویی را خلق کرد. اما حتی بازی The Last of Us Part 2 که اوج هنر استودیو ناتی داگ در داستانسرایی، مبارزات، گرافیک و غیره را به تصویر کشید، در حال و هوا، تم داستان و طراحی بصری با مجموعه Uncharted تفاوتهای پایهای دارد. باوجود تمام شباهتهای این دو مجموعه، اگر بهدنبال تجربه شلوغ و هیجانانگیز جستجو برای گنج و پر از سکانسهای اکشن در یک دنیای شبهتاریخی فوق العاده تجربه کنید، احتمالا ابتدا به فکر تجربه بازی The Last of Us نخواهید افتاد.

سری بازی Tomb Raider یکی از منابع الهام مجموعه Uncharted و البته بسیاری از دیگر ماجراجویان دنیای بازیهای ویدیویی است که بهترین رقیب و نمونه مشابه نیتن دریک را در خود دارد. سهگانه جدید سری بازی Tomb Raider که داستان مجموعه را ریبوت کرد هم یکی از معدود بازیهای مشابه Uncharted محسوب میشود که میتواند در رقابت با آن سربلند باشد. جالب اینجاست که مجموعه Tomb Raider که خودش منبع الهام استودیو ناتی داگ بوده، با الهام از رویه جدید مجموعه Uncharted داستان جدید لارا کرافت (Lara Croft) را در سهگانه جدید Tomb Raider روایت کرد. با اینکه هیچکدام از بازیهای این سهگانه نتوانستند مثل بازیهای Uncharted بازیکنان را انگشت به دهان بگذارند، اما در نوع خود بازیهای فوق العادهای هستند که یک تجربه به یادماندنی برای بازیکن رقم میزنند.

مشکل اینجاست که سهگانه جدید Tomb Raider هم تجربههای قدیمی محسوب میشوند و در این سالها هم عناوین بزرگ زیادی در سبک اکشن ماجراجویی منتشر نشدند. حدود هفت سال از عرضه آخرین قسمت از سهگانه Tomb Raider میگذرد و بازی Uncharted 4: A Thief’s end هم در سال 2016 برای پلی استیشن 4 منتشر شده بود. در هفت، هشت سال اخیر که هیچ رقیب بزرگی برای این دو مجموعه منتشر نشده بود، طرفداران فقط تشنهتر شدند تا بالاخره اولین رقیب جدید و بزرگ آنها در زمان مناسب وارد میدان شود. بازی Indiana Jones and the Great Circle برگ برنده بزرگی برای مایکروسافت بود که با عرضه روی کامپیوتر و ایکس باکس سری ایکس و اس، روزهای بسیار خوشی را تجربه کرد و سریعا راه خود را به پلی استیشن 5 هم باز کرد. خوشبختانه مایکروسافت سیاستهای مولتی پلتفرمی خود را با جدیت دنبال میکند و دیگر دیدن بازیهای بزرگ ایکس باکس روی پلی استیشن 5 آنقدرها عجیب نیست. به همین سادگی، راه برای مجموعهای که خالق اصلی سبک ماجراجویی سینمایی است باز شد تا در لحظه طلایی وارد میدان شود.

استودیو MachineGames بعد از تجربههای دیوانهواری که در بازی Wolfenstein خلق کرد، وارد دنیایی متفاوت شده و گیمپلی کاملا متفاوت و نزدیکتری را در بازی Indiana Jones and the Great Circle خلق کرده است. یک تجربه اکشن ماجراجویی تکنفره شگفت انگیز که با دنیا و ظاهر باورکردنی، بازیکن را به سفری دور دنیا دعوت میکند. این بازی با مکانهای شبهتاریخی پر رمز و راز، داستانسرایی قدرتمند و البته گیمپلی لذتبخش، همان تجربه فوق العادهای که از بازیهای استودیو MachineGames انتظار داریم را ارائه میکند.

با تمام این تفاسیر، نمیتوان بازی Indiana Jones and the Great Circle را یک نمونه کاملا مشابه و رقیب Tomb Raider و Uncharted دانست. در قدم اول، این بازی اول شخص است و تجربهای کاملا متفاوت از ماجراجویی سهبعدی دو مجموعه دیگر خلق میکند. ایندیانا جونز در این بازی هم مثل فیلمها علاقه زیادی به خشونت و درگیری رو در رو با دشمنان ندارد و به همین دلیل، سکانسهای مبارزه و تیراندازی در این بازی بسیار کمتر از مجموعه Uncharted هستند.

بهجای مبارزه و سکانسهای اکشن، بازی Indiana Jones and the Great Circle تقریبا مثل عناوین ایمرسیو سیم طراحی شده و دست بازیکن را تا حد امکان باز میگذارد. بهجای فرستادن بازیکن به مسیری که او را به سمت پازل، مکالمه یا نقطه سینمایی بعدی هدایت میکند، این بازی بازیکن را در محیطهای سندباکس کوچک که حالت نیمه جهانباز دارند رها میکند و با دادن چند هدف کلی، تمام تصمیمگیریهای دیگر را برعهده خود بازیکن میگذارد.
در تمام مناطق بازی، ایندی باید با دشمنان مسلح زیادی سر و کله بزند، اما برای از بین بردن آنها به تیراندازی طولانی و بزرگ تکیه نمیکند. بهجای این کار، این بازی روی مخفیکاری و مبارزات تن به تن تمرکز کرده و درکنار آنها، از پازلها، کاوشگری و جستجوی گوشه و کنار بازی هم برای عمق دادن به تجربه باستانشناسی کمک میگیرد.
این یک تجربه کاملا متفاوت با چیزی است که در بازی Uncharted دیده بودیم. اگر بخواهید بازی Indiana Jones and the Great Circle را فقط برای تجربه ماجراجویی خطی سینمایی تجربه کنید، از ریتم اتفاقات تعجب خواهید کرد. این بازی تجربهای کاملا متفاوت ارائه میکند که باوجود داشتن رگههایی از بازی Uncharted، شما را وارد سایتهای باستان شناسی و جزئیات یافتن اشیای تاریخی میکند.

هر بازیای نمیتواند وارد رقابتی شود که یک سوی آن استودیو ناتی داگ و بازی Uncharted قرار دارد و با این حال بازهم حرفی برای گفتن داشته باشد. بازی Indiana Jones and the Great Circle اثری منحصر به فرد و فوق العاده است که میتواند رقیبی جدی برای سری Tomb Raider و Uncharted باشد. استودیو MachineGames فرصت خوبی برای گسترش جهان ایندیانا جونز دارد و اگر بتواند دنبالههای بیشتری برای این بازی توسعه دهد، یک مجموعه قدرتمند به رقابت باستانشناسان بازیهای ویدیویی اضافه خواهد شد.

درحال حاضر هیچ خبری از قسمت بعدی بازی Uncharted نیست و مشخص نیست که آیا استودیو ناتی داگ دوباره به این مجموعه باز میگردد یا خیر. خوشبختانه حالا یک بازی جدید و عالی با حالوهوای مشابه داریم، که یکی از دلایل دلچسب بودن آن، داشتن هویت خاص خودش است که آن را چندپله بالاتر از کپیهای ضعیف دیگر قرار میدهد. نسخه پلی استیشن 5 این بازی جای خالی دو غول سبک ماجراجویی را پر میکند و باتوجه به در دست ساخت بودن قسمت بعدی بازی Tomb Raider، احتمالا رقابت باستانشناسان و ماجراجویان در نسل نهم بسیار داغ خواهد شد.