آیا Refresh Rate یا نرخ تازهسازیِ بالاتر برای بازیها خوب است؟ در این مطلب توضیح میدهیم که چرا نرخهای تازهسازی، که اغلب فکر میکنند به آن نیازی نیست، ممکن است در واقع مزایای فوقالعادهای به همراه داشته باشد. اگر میخواهید در مورد تفاوت وضوح بین 30 هرتز، 60 هرتز، 120 هرتز، 240 هرتز و حتی 540 هرتز را بدانید، پس در ادامه با ما همراه باشید.
در طول سالها، نظرات زیادی را طی آزمایشات مختلف روی مانیتورها و سخت افزارهای کامپیوتری شنیدهایم. برخی افراد میگویند که نرخ 60 فریم در ثانیه (یا حتی 30 فریم در ثانیه) برای بازیهای امروزی کافی است و هیچ مزیت واقعیای برای تجربه بازیها (بهویژه بازیهای تک نفره) با نرخ فریم یا تازه سازی بالاتر وجود ندارد. برخی حتی استدلال میکنند که بازی با نرخ فریم پایینتر کیفیت بصری بهتری دارد؛ زیرا تنظیمات گرافیکی بالاتری را امکان پذیر میکند. با این حال، نمیتوان گفت که همیشه چنین چیزی برقرار است. چنین گفتهای این واقعیت را نادیده میگیرد که بازی با نرخ تازهسازی بالاتر نه تنها روانتر است، بلکه در صفحهنمایشهای مدرن کمتر تار میشود. وقتی یک تصویرِ در حرکت کمتر تار باشد، زیباتر بهنظر میرسد؛ نکتهای که اغلب در بحثهای مربوط به گرافیک و نرخ فریم، یا مقایسه حالتهای کیفیت (Quality) با 30 فریم در ثانیه و حالت عملکرد (Performance) با 60 فریم در ثانیه در کنسولها نادیده گرفته میشود.
نرخ تازهسازیِ بالاتر در بازی به سه دلیل اصلی بهتر است: تأخیر ورودی، روان بودن و وضوح بصری. در این مطلب عمدتاً در مورد آخرین دلیل صحبت خواهد شد، اما اجازه دهید به سرعت به تأخیر ورودی و روان بودن بپردازیم؛ زیرا آنها نیز از مزایای بزرگِ نمایشگرهای با نرخ تازه سازی بالا بهشمار میروند. «روان بودن» با نرخ تازه سازی بالاتر افزایش مییابد؛ زیرا فریمهای بیشتری نشان داده میشود. چنین چیزی، خصوصا هنگامی که فیلمهایی با نرخ 30 فریم در ثانیه و 60 فریم در ثانیه را در کنار یکدیگر میگذارید، کاملا واضح است. هرچه تعداد فریمهای بیشتری نشان داده شود، تفاوت بین هر فریم در حرکت کمتر میشود و گیمپلی بازی روانتر اجرا میشود. برخی از توسعه دهندگان بازیهای ویدیویی سعی میکنند این موضوع را با تاری حرکت (Motion Blur) پنهان کنند و فریمها را با هم ترکیب میکنند تا تفاوت ظاهری در نرخ فریمِ پایین کاهش یابد. با این حال، اگر تاری حرکت را خاموش کنید، تفاوت روان بودنِ نرخ تازهسازی بالا و پایین مشخص میشود. مزایای روان بودنِ تصویر در نرخهای تازهسازی بیشتر از 60 هم مشاهده میشود. برای مثال، 120 هرتز به طور قابل توجهی روانتر از 60 هرتز است و 240 هرتز حتی روانتر از این دو است. میزان قابل توجه بودنِ این پیشرفتها به حساسیت شما نسبت به روان بودنِ یک بازی بستگی دارد.
مطالب مرتبط: مقایسه دو مانیتور گیمینگ VG27AQL1A و VG27AQ1A از کمپانی ایسوس
تأخیر ورودی با نرخهای تازهسازی بالاتر کاهش مییابد. این یعنی زمان بین ورودی از ماوس، صفحهکلید یا کنترلر و ظاهر شدن آن بر روی صفحهنمایش کوتاهتر میشود. در 60 هرتز، صفحه نمایش هر 16.7 میلی ثانیه به روز میشود، اما در 120 هرتز، این اتفاق هر 8.3 میلی ثانیه رخ میدهد. اگر ماوس شما هر 1 میلی ثانیه یک فرمان جدید به بازی ارسال کند، در صفحه نمایش 120 هرتزی تقریباً دو برابر سریعتر از صفحه نمایش 60 هرتزی ظاهر میشود. این بدان معناست که نمایشگر 120 هرتزی تاخیر ورودی کمتری دارد و باعث میشود که احساس پاسخگویی بیشتری داشته باشد، زیرا تاخیر بین ورودی و تازهسازی کوتاهتر است.
این به ویژه برای بازیهای چندنفره مهم است، چراکه تأخیر کمتر به هدفگیری شما کمک میکند. همین باعث میشود برخی از بازیکنان که از صفحهنمایشهای با نرخ تازهسازی کمتری استفاده میکنند، عملکرد ضعیفتری داشته باشند. بهطور مشابه، نرخ تازهسازی بالا به دیگر بازیکنان اجازه میدهد تا مهارتهای خود را به حداکثر برسانند. این موضوع حتی در بازیهای تکنفره هم مرتبط است؛ زیرا تأخیر کمتر منجر به حرکات و انیمیشنها و دوربین پاسخگوتر میشود و تجربه نهایی بازی لذتبخشتر میشود. علاوه بر این، باعث میشود بازیهای تکنفره برای کسانی که با اقدامات حساسی مانند هدفگیری یا زمانبندیهای دقیق دست و پنجه نرم میکنند، کمتر دشوار باشند.
مزایای «وضوح بصری» هنگام اجرای یک بازی با نرخ تازهسازی بالاتر، جنبههایی هستند که معتقدیم کمتر درک شدهاند و اغلب در بحثهایی درباره اینکه چرا باید برای بازی با نرخ فریم بالاتر روی نمایشگر با نرخ تازهسازی بالا سرمایهگذاری کرد، نادیده گرفته میشوند. این مزایا از نحوه عملکرد نمایشگرهای مدرن، مانند LCD و OLED ناشی میشود: این نمایشگرها هر فریم را در کل چرخهِ تازهسازی، بدون هیچ شکستگی یا فضای سیاه بین فریمها، نشان میدهند.
حین استفاده از چنین نمایشگرهایی، زمانی که چشمها شیء متحرکی را در سراسر صفحه ردیابی میکنند، مانند دشمن در یک درگیری با اسلحه یا یک شی جالب در محیطِ بازی، آن شی تار بهنظر میرسد. این به این دلیل است که چشمها برای ردیابی اشیا با سرعت ثابتی حرکت میکنند، در حالی که شی واقعی روی صفحه نمایش تنها در هر بار تازه سازی موقعیت خود را به روز میکند. هنگام فرآیند تازهسازی، چشمان شما به حرکت ادامه میدهند، اما جسم روی صفحه ثابت است و توسط نمایشگر در جای خود نگه داشته میشود. این پدیده باعث ایجاد تاری میشود. این مانند این است که دوربین متحرکی از یک جسم ساکن عکس بگیرد. مشخص است که در نهایت عکس تاری خواهید داشت. هرچه نرخ تازهسازی کمتر باشد، شی مدت بیشتری در همان موقعیت باقی میماند و میزان تاری بیشتر میشود. تازهسازیهای مکرر، تاری را در این نوع نمایشگرها کاهش میدهد، به همین دلیل است که نرخهای تازهسازی بالاتر تاری کمتری ایجاد میکند.
ما میتوانیم این را در عمل با استفاده از تست Blur Busters UFO مشاهده کنیم، روشی که از نظر علمی تأیید شده است که وقتی به درستی ثبت شود، تاریای را که هنگام ردیابی یک شی روی صفحه نمایش ایجاد میشود، شبیهسازی میکند. برای این مثالها، از مانیتور Asus ROG Swift Pro PG248QP برای نشان دادن تفاوتهای بین نرخهای تازهسازی مختلف، (حداکثر تا 540 هرتز که سریعترین نرخ تازهسازیِ موجود در بین مانیتورهای امروزی است) استفاده شده است.
این آزمایش، با سرعت نسبتاً آهسته یک جسم در لحظه شروع میشود. این سرعتِ آهسته نشان دهنده نوع حرکتی است که اغلب در بازیهای تک نفره دیده میشود. در نرخ تازهسازی 30 هرتز، حرکت بسیار تار است. متن بالا و پایین بشقاب پرنده (UFO) ناخوانا است و خود بشقاب پرنده را نمیتوان بهراحتی تعریف کرد. در واقع، توصیف موجود بیگانه در داخل کشتی هم بسیار دشوار است. به همین دلیل است که تجربه بازیها با نرخ تازهسازی 30 هرتز اغلب لذتبخش نیست.
افزایش نرخ تازهسازی تا 60 هرتز وضوح را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد، اما تصویر هنوز کمی تار است. متن را میتوان راحتتر خواند و UFO نیز واضحتر است. واضحترین تصویر هنگام ارتقا به 120 هرتز و 120 فریم در ثانیه مشاهده میشود، بهاین صورت که متن خواناتر است، خطوط UFO واضحتر هستند و میتوانیم شروع به دیدن جزئیاتی مانند چشمهای بیگانه کنیم. در مقایسه با 30 هرتز، این یک پیشرفت بزرگ در وضوح بهشمار میرود. افزایش کیفیت بصری که با نرخ فریم و نرخ تازهسازی بالاتر ارائه میشود، حتی با جسمی که تا حدودی آهسته حرکت میکند، واضح است.
120 هرتز اغلب برای بازیهای تک نفره کافی است، اما 240 هرتز حتی از آن هم بیشتر کیفیت بصری را بهبود می بخشد. وقتی نرخ تازهسازی را تا 240 هرتز افزایش میدهیم، متن کاملاً خوانا میشود و حتی کوچکترین جزئیات، مانند تعداد مربعهای سفید داخل بدنه قرمز UFO قابل مشاهده است. این جزئیات را نمی وان در فرکانس 30 یا 60 هرتز مشاهده کرد و فقط تا حدی در فرکانس 120 هرتز قابل مشاهده است. در 240 هرتز، میتوانیم بگوییم تصویر تاحدودی شفاف است.
اگر نرخ تازهسازی را حتی بالاتر ببریم و به 360 هرتز برسیم، بازهم وضوح بیشتری میبینیم. برای حرکت اجسام در سرعتِ کم، 360 هرتز وضوح تصویر تقریباً عالیای را ارائه میدهد. البته اگر بازهم نرخ تازهسازی را بالاتر ببریم و به 540 برسیم، مزایای کمتری میبینیم. مقایسه بین 360 هرتز و 120 هرتز نشان میدهد که دومی، اگرچه اغلب «کافی» تلقی میشود، اما درواقع کاملا تار است. وقتی به تصاویر روی صفحه نمایش 60 هرتز یا 30 هرتزی نگاه میکنید، تار به نظر می رسند، گویی یک افکت تار کننده یا Motion Blur بهآنها اضافه شده است. اما این تاری در واقع فقط یک نتیجه طبیعی از نحوه نمایش تصاویر این صفحه نمایشها است. آنها هر تصویر را برای کل چرخه بهروزرسانی روی صفحه نگه میدارند، که میتواند اشیاء با حرکت سریع را تار به نظر برساند. پس واضح است که نرخهای تازهسازی بالاتر فقط عملکرد را از طریق تأخیر کمتر و روان بودن افزایش نمیدهند، بلکه بهبودهای بصری قابل توجهی را ارائه میدهند.
اگر بخواهیم مثالی بزنیم که مزایای این وضوح را بهتر درک کنید، میتوانیم به پیاده روی یا دویدن در اطراف شهرِ یک بازی، با بیلبوردها و جزئیات بافت ظریف فراوان، اشاره کرد. در صفحه نمایش 30 یا 60 هرتزی، متنهای کوچک روی بیلبوردها به دلیل تاری خواندن سخت میشوند. در 120 هرتز، خواندن بیلبورد بدون مکث بسیار آسانتر است، و در 240 هرتز و به خصوص 360 هرتز، این عناصرِ درون بازی بسیار واضح به نظر میرسند.
حال، بیایید به حرکت متوسط نگاه کنیم، مانند مبارزاتی که در یک بازی تک نفره یا چند نفره با دشمنان متحرک رخ میدهند. در سرعتِ متوسط، همه چیز معمولی بهنظر میرسد. حرکت اجسام نسبتا سریع است اما خیلی سریع نیست. در فرکانس 30 هرتز، تصویر کاملاً تار میشود تا جایی که نمیتوانید جزئیات خاصی را ببینید و حتی ممکن است متوجه حرکت دشمن نشوید. در فرکانس 60 هرتز، احتمالاً میتوانید جای یک دشمن را در منطقه پیدا کنید، اما تصویر برای تعیین موقعیت دقیق دشمن یا پیدا کردن جزئیات خاص، بسیار تار است.
در 120 هرتز، میتوان به طور کلی آنچه را که به آن نگاه میکنیم، درک کنیم و ایده نسبتاً دقیقی از موقعیت UFO داشته باشیم. این یک پیشرفت بزرگ، خصوصا در بازیهای چند نفره محسوب میشود. با این حال، جزئیات دقیق تصویر همچنان بهخاطر Motion Blur مبهم است و متن عمدتاً غیرقابل خواندن است، اما این سطح از وضوح بدون شک لذتبخشتر از نرختازهسازیِ پایینتر است. در این نوع حرکت است که نرخ تازهسازی بالاتر خودی نشان میدهد و مشخص میشود که چرا نرخ تازهسازی در بازیهای اکشن و چند نفره اهمیت زیادی دارند. در 240 هرتز، در مقایسه با 120 هرتز، متن تا حدی خوانا میشود و ما جزئیات بسیار بیشتری را در UFO (مانند خطوط داخل بدنه قرمز آن) میبینیم. این وضوح بهبود یافته شناسایی دشمنان را در محیطهای به هم ریخته آسان تر میکند، زیرا می توانید جزئیات بیشتری را در اجسام متحرک ببینید.
بهبود وضوح در 240 هرتز متوقف نمیشود، چون در 360 هرتز و 540 هرتز بازهم تصاویر واضحتری را میبینیم. خواندن متن با این نرخهای تازهسازی بالاتر خیلی راحتتر است و جزئیات دقیقتراند. اینکه حتی بین 360 هرتز و 540 هم تفاوتی مشاهده میشود، خیلی جالب است. در چنین نرخهای تازهسازی بالایی، تصویرِ متحرک بسیار واضح به نظر میرسد، به خصوص در مقایسه با تاریِ 120 هرتز و به ویژه 60 هرتز. به همین دلیل است که بازیهایی که گیمپلی سریعی دارند، واضحتر بهنظر میرسند و با نرخ تازهسازی بالاتر سرگرمکنندهتر هستند.
مطالب مرتبط: مقایسه نمایشگرهای OLED، QLED، AMOLED و Mini LED
آخرین مثالی که داریم، حرکت دو برابر سریعتر از مثال قبلی است. این در اصل نشان دهنده حرکتهای سریع در یک بازی چند نفره است. به دلیل محدودیت سرعت واقعی حرکات چشم انسان در نمایشگری با این اندازه و وضوح، ردیابی هر چیزی سریعتر از این، به طور فزایندهای سخت میشود. در نرخ های تازه سازی 30 و 60 هرتز، چنین سرعتهای حرکتیای تصویر را تقریباً بیاستفاده میکند. در فرکانس 120 هرتز، تقریباً میتوانیم تشخیص دهیم که به نوعی UFO نگاه میکنیم، اما دیدن یا خواندن هر جزئیاتی تقریبا غیرممکن است. حتی در 240 هرتز، تصویر خیلی واضح نیست، اما موقعیت UFO مشخصتر (یا هدفگیری آسانتر) است.
در چنین سرعتهایی است که مزایای 360 هرتز و 540 هرتز مشخص میشود. این نرخهای تازه سازیِ بالاتر، به طور قابل توجهی واضحتر از حتی 240 هرتز هستند. به عنوان مثال، جهش از 240 هرتز به 540 هرتز تقریباً متن را خوانا میکند. این درحالی است که متن در 240 هرتز کاملا ناخوانا است. ما میتوانیم کنترلهای جوی استیک UFO را با این نرخهای تازهسازی بالاتر ببینیم، و تعداد خطوط در بدنه قرمز UFO را تشخیص دهیم. دیدن چنین جزئیاتی در سرعت های حرکتی بالا، با نرخ تازه سازی کمتر، بسیار دشوار است. گمان میشود که نرخ تازه سازی حتی بالاتر، مانند 1000 هرتز، مزایای بیشتری را به همراه خواهد داشت؛ فناوریای که قطعا در آیندهای نزدیک شاهد آن خواهیم بود.
همه چیزهایی که بحث کردیم و نشان دادیم برای مانیتورهای LCD و OLED صدق میکند و ممکن است روی مانیتورهای CRT یا LCD (با نور پسزمینه) چنین تجربهای نداشته باشید. فن آوریهایی مانند نور پس زمینه راههایی برای افزایش وضوح با استفاده از تداوم بینایی انسان هستند، موضوعی که در این مطلب به آن نمیپردازیم. با این حال، نور پس زمینه اغلب با مشکلات خاص خود همراه است، مانند تنظیم کردنِ مانیتور، سوسو زدن در نرخ تازه سازی پایین، احتمال خستگی چشم یا سردرد و ناسازگاری با ویژگیهایی مانند نرخ تازهسازی متغیر یا نرخ فریم متفاوت. البته اینها دیگر جای نگرانی ندارند؛ زیرا امروزه اکثر بازیکنان از مانیتورهای LCD و OLED استفاده میکنند.
امیدواریم در این مطلب به شما نشان داده باشیم که چرا نرخهای تازهسازی بالاتر برای بازی مهم است، و چگونه خرید نمایشگر با نرخ تازهسازی بالا میتواند تجربه بصری را برای بازیهای تکنفره و چند نفره بهبود بخشد. هرچه سرعتِ حرکت سریعتر باشد، مزایای نرخ تازهسازی بالا بیشتر حس میشود. به همین دلیل است که نمایشگرهایی با فرکانسهای ۲۴۰ هرتز، ۳۶۰ هرتز و ۵۴۰ هرتز اغلب برای بازیهای چندنفره رقابتی سریع توصیه میشوند.