بازی های برتر نسل هشتم که نباید از دستشان داد - قسمت سوم

بازی های برتر نسل هشتم که نباید از دستشان داد - قسمت سوم

آرمان دانه واش آرمان دانه واش
3 سال و 7 ماه و 10 روز پیش

در سومین قسمت از بازی‌های نسل هشتمی که نباید از دست دهید، به ادامه معرفی چند عدد از خاص‌ترین و جالب‌ترین بازی‌‌های نسل فعلی می‌پردازیم و علاوه بر آن مجموعه‌ای ارزشمند و غنی را بررسی خواهیم کرد که گنجینه‌ای از خاطرات را در خود گنجانده است.

 

بازی Nier: Automata برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و رایانه شخصی

کارگردان خاص بازی‌های کامپیوتری، یوکو تارو (Yoko Taro)، همیشه مورد توجه مخاطبان نبوده است. بازی‌های اخیر او، از جمله بازی اصلی Nier و سری بازی‌های Drakengard، داستان‌های تاریک و اگزیستانسیالیستی را تعریف می‌کردند ولی شاید این بازی‌ها موفق به تحویل گیم پلی نبودند که لحظه به لحظه مخاطب عام را درگیر کند. به همین دلیل این بازی‌ها معمولا هوادارانی محدود ولی به شدت وفادار داشتند. تارو هنگام تولید بازی Nier: Automata بهترین همکاری ممکن را با استودیوی Platinum Games ایجاد کرد و توانست بازی‌ای تولید کند که علاوه بر شیوه داستان‌گویی محشرش، دارای سیستم مبارزه بسیار خوبی باشد و مخاطبان جدیدی را به خود جذب کند.

 

این بازی مبارزه‌های نزدیک و جنگ‌هایی تفنگی را با هم ترکیب می‌کند و علاوه بر آن، جا را برای مبارزه‌های هوایی عظیم و ماجراجویی‌های متنی باز می‌کند. تمام قسمت‌های این بازی سر جای مناسب خود قرار گرفته‌اند و هر کدام به نحوی به داستان بازی که هر لحظه تاریک‌تر می‌شود، خدمت می‌کنند. در داستان دلگیر این بازی به تدریج از بیهوده بودن جنگی از راه دور بین انسان‌ها و موجودات فضایی پرده‌برداری می‌شود. ربات‌هایی که شبیه انسان هستند و ماشین‌های ابتدایی دیگر علت جنگیدن با هم را نمی‌دانند، فقط می‌دانند که باید به این جنگ ادامه دهند.

 

بازی Nier: Automata بخش بزرگی از شاهکار بودنش را مدیون ساختار خود است، برای درک کامل پایان‌بندی این پروژه باید چندین بار این بازی را از ابتدا تا انتها بازی کرد. در واقع می‌توان گفت در این بازی محتویات تکراری‌ وجود ندارد، به همین دلیل شروع کردن دوباره بازی و رفتن از راه دوم به این معنا است که می‌توانید داستان بازی را با دید کاملا تازه‌ای پیش ببرید و از دشمنانی که با آن‌ها می‌جنگیدید اطلاعات و پیش‌زمینه جدید و مهمی بدست آورید. تمامی این راه‌ها به پایان‌بندی هیجان‌انگیزی ختم می‌‌شوند که باعث شده است که این بازی، محبوب بسیاری از بازیکنان شود.

 

این بازی در نهایت با خوش‌بینی‌ای کوچک در جهانی به پایان می‌رسد که دائما شهروندانش را به پوچ‌گرا بودن و ناامیدی دعوت می‌کند. ممکن است چنین داستانی در ابتدا ابلهانه به نظر برسد ولی نویسندگی تارو به اندازه‌ای متمرکز و قوی است که حتی کسانی را که با این کارگردان آشنا نیستند، هم به خود جذب می‌کند. اگر این دلایل برای ترغیب کردن شما کافی نبودند باید گفت که این بازی دارای ساندترک فوق‌العاده‌ای است که کیچی اوکابا (Keiichi Okaba) وظیفه ساخت آن را بر عهده داشته است. حتما سری به این بازی بزنید.

 

بازی Outer Wilds برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و رایانه شخصی

ممکن است بازی Outer Wilds دارای گرافیکی خیره‌کننده یا دنیای جهان‌باز گسترده‌ای نباشد، ولی این بازی مستقل که سال ۲۰۱۹ منتشر شد نوآوری جالب دیگری داشت: داستانی کاملا خاص و فراموش نشدنی که هنگام گشت و گذار دنیای بازی کم کم به صورت چند خطی کامل میشد.

بازی Outer Wilds (با بازی Outer Worlds که پارسال منتشر شد اشتباه گرفته نشود) پروژه‌ای مبنی بر گشت و گذار در فضا است که به شدت روی خط داستانی خود تکیه می‌کند. این بازی در سیاره Timber Hearth آغاز می‌شود، شما آخرین سربازی هستید که در برنامه‌ای به نام Wilds Ventures شرکت کرده است. وظیفه شما ساده است: منظومه شمسی را بررسی کنید و رازهای آن را برملا کنید. برخلاف سربازان قبلی، شما دارای ابزار جدیدی هستید که به شما اجازه ترجمه نوشته‌های کهنی را می‌دهد که Nomai، جامعه‌ای عجیب که قبلا در منظومه شمسی زندگی می‌کرد، آن را از خود به جا گذاشته است.

بازی Outer Wilds دارای هیچ سلاح، زره ارتقا یافته و درخت مهارت‌های مختلف نیست. شما با چند لباس فضانوردی و چند ابزار که به گشت و گذارتان کمک می‌کنند به تنهایی داخل سفینه‌ خود هستید. مسیر ساده‌ای را پشت سر نخواهید گذاشت ولی پس از اینکه سفرتان به فضا را آغاز می‌کنید، در قلب معمای بازی Outer Wilds با پدیده‌ای عجیب روبرو خواهید شد: حلقه‌ زمانی‌ای که هر ۲۲ دقیقه دوباره تکرار می‌شود و شما را دوباره به همانجایی که در سیاره Timber Hearth بودید باز می‌گرداند.

در بازی Outer Wilds، ارزی که رد و بدل می‌شود دانش است و همین دانش شما را در مسیر یاری می‌کند، به سمت خرابه‌های مخفی‌ای که در موردش خوانده‌اید راهنمایی می‌کند و یا باعث می‌شود بتوانید سینگال عجیبی را که دریافت کرده‌اید، دنبال کنید. برخلاف بازی‌هایی که در آن باید در زمان و مکانی خاص سرنخ خاصی را پیدا کنید، هنگام تجربه این بازی در تاریکی کامل هستید و همه چیز بر عهده خودتان است. تولید چنین بازی‌ای واقعا جسورانه است و ممکن است باعث شود حوصله بازیکنانی که داستانی خطی و مشخص را ترجیح می‌دهند سر برود، ولی با وجود اینکه در آغاز با بازی‌ای بی حد و مرز روبرو می‌شویم، این پروژه تمام معماهای خود را به طرزی قابل تحسینی به هم مربوط می‌سازد و پایان‌بندی‌ای به شدت لذت‌بخش و احساسی را تحویل مخاطبان می‌دهد. این پایان‌بندی باعث می‌شود جایگاه خود در جهان را زیر سوال ببرید.

با وجود اینکه این بازی توسط یک تیم مستقل ساخته شده و در ابتدا قرار بوده است پروژه‌ای دانش‌آموزی باشد، بازی Outer Wilds که پارسال منتشر شد نقدهای گسترده مثبتی دریافت کرد و حتما اثری بلندمدت روی بازی‌هایی که بر خط داستانی خود تکیه می‌کنند خواهد داشت، چرا که این بازی احتمالات و گزینه‌های بیشتری برای نحوه داستان‌گویی بوجود آورده است.

 

بازی Persona 5 Royal برای پلی استیشن 4

بازی Persona 5 Royla بازی گسترده و بزرگی است، ولی یکی از جذاب‌ترین بازی‌های گسترده‌ای خواهد بود که با آن روبرو می‌شوید. این پروژه که نسخه گسترده‌تر و ارتقا یافته بازی Persona 5 محسوب می‌شود، شامل بیش از ۱۳۰ ساعت زمان بازی کردن خواهد بود. چنین زمان زیادی ممکن است تازه‌وارد‌ها را بترساند، پس تنها افراد شجاعی که تا انتها به این بازی ادامه می‌دهند از آن لذت خواهند برد. به محض اینکه پردازش داستان بازی آغاز شود، زمان به سرعت برای شما خواهد گذشت. بازی Persona 5 Royal به طرز ماهرانه‌ای استعاره‌های روان‌شناختی پیچیده را به داستانی امیدوارانه در مورد دوستی و ارزش فردی پیوند می‌دهد، و تمامی این اتفاقات در زمینه محیطی پر زرق و برق و پیچاپیچ سیاه‌چاله‌ای می‌گذرند. این بازی پروژه‌ای زیبا، پیروزمندانه و پرهیاهو است که در توکیو و قصرهای ذهنی افراد رخ می‌دهد.

گروهی از اراذل دبیرستانی ژاپنی که خود را «دزدان شبحی» می‌نامند، دارای قدرت «دزدیدن قلب‌ها» هستند (بازی از این اصطلاح برای اشاره به تغییر ادراک افراد استفاده می‌کند)، آن‌ها از این قدرت برای ایجاد عدالت و اجبار افراد خلافکار به ابراز پشیمانی استفاده می‌کنند. هر شخصیت بازی دارای مشکلات فردی عمیقی است که او را وارد این گروه کرده است.

البته تمام بازی در مورد این مسائل احساسی و عمیق نیست، گشت و گذار و شناخت مکان‌های مختلف توکیو از راه دور واقعا جذاب است. به محض اینکه بتوانید با افراد معتمدی ارتباطات قوی برقرار کنید، می‌توانید دوستان خاصی را به قرارهای کوچکی دعوت کنید. همچنین در این بازی گربه‌ای سخنگو وجود دارد که در کیفتان، شما را همراهی می‌کند، از میز کلاستان به شما توصیه‌های گستاخانه ارائه می‌دهد و در سیاه‌چاله‌ها همراه شما می‌جنگد. همه چیز در این بازی دوست‌داشتنی است.

تک تک قسمت‌های بازی Persona 5 Royal از نظر زیباشناختی بی‌نظیر هستند، از منوی این بازی گرفته تا انیمیشن‌های آن، تا حتی آهنگ‌های جذابش که هیچ‌گاه تکراری نمی‌شوند. ممکن است عجیب به نظر بیاید ولی بازی کردن به جای یک نوجوان ژاپنی یکی از بهترین تجربه‌های ممکن را برای شما به ارمغان می‌آورد. این بازی را از دست ندهید.

 

بازی Quantum Break برای ایکس باکس وان و رایانه شخصی

تا به حال بازی‌ای تولید نشده که طبیعت آن بیشتر از بازی Quantum Break حال و هوای نسل امروزی را داشته باشد. این بازی به سفر در زمان می‌پردازد و دارای سبک اکشن است. پروژه استودیو Remedy که ابتدا قبل از انتشار ایکس باکس وان معرفی شد، بخشی از برنامه مایکروسافت برای یکی کردن بازی با کنسول و تماشای تلویزیون بود. بازی Quantum Break هسته این برنامه محسوب می‌شد: بازی که به طور پیوسته از سریالی تلوزیونی مختص ایکس باکس به یک بازی تبدیل شود. (ایده دیگر مایکروسافت تولید همچین محتوایی برای بازی Halo به کارگردانی استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) بود که هنوز تولید آن محقق نشده است.) برای تولید این پروژه عظیم افراد بزرگ و مشهوری به خدمت گرفته شدند، از جمله این افراد می‌توان به شاون اشمور (Shawn Ashmore) از فیلم‌های The Following و X-men و لنس ردیک (Lance Reddick) از سریال The Wire و فیلم John Wick اشاره کرد. تک تک بخش‌های این پروژه به نظر صورت‌بندی‌ای مناسب و جذاب برای آغاز فعالیت مایکروسافت در تلویزیون به نظر می‌رسیدند.

البته باید گفت که ایده پیوند تلویزیون و بازی در نهایت واقعا رخ نداد. برنامه‌های تلویزیونی مایکروسافت به تدریج از بین رفتند و هنگامی که بازی Quantum Break منتشر شد، این بازی ترکیبی عجیب به شمار می‌رفت که در آن تولیدکنندگان، قسمت‌های تلویزیونی خود را به شکاف‌های داستان استاندارد اکشن بازی چسبانده بودند. داستان این بازی اشکالات زیادی داشت ولی با این حال این بازی قسمتی مهم و جذاب در ابتدای نسل این‌ گونه بازی‌ها است، نسلی که در آن برنامه‌های انتشار کنسولی جدید رها شده بودند و استودیو Remedy مجبور بود با استفاده از ایده‌های بزرگ تولیدکننده کنسول هر چه که در توان دارد را برای تولید یک بازی به نمایش بگذارد.

جدا از این مسائل، بازی Quantum Break بازی‌ای بزرگ و زیبا، با مبارزه‌هایی جذاب و داستانی پیچیده و هوشمند در مورد سفر در زمان است. علاوه بر آن بازیگری هنرمندان این پروژه خیلی خوب است و این بازی گاهی واقعا عجیب می‌شود. می‌توان گفت این بازی به نحوی نمونه اولیه بازی Control (یکی از محبوب‌ترین بازی‌های سال ۲۰۱۹) محسوب می‌شود. بازی Control پروژه‌ای است که ایده‌های بازی Quantom Break را به نحوی بهتر اجرا کرده است. اگر می‌خواهید قبل از اینکه ایکس باکس چرخش بزرگی در مسیر خود انجام دهد، در جریان آخرین قسمت از نگرش ترکیب تلویزیون و بازی ایکس باکس قرار بگیرید، این بازی را از دست ندهید.

 

مجموعه Rare Replay برای ایکس باکس

در حالی که سونی به وضوح پلی استیشین 5 را به عنوانی جهشی بین نسلی از پلی استیشن 4 معرفی می‌کند، مایکروسافت همچنان موضع خود در مورد ایکس باکس سری ایکس را بین کنسولی نسل جدید و کنسولی با قابلیت کتابخانه قابل بازگشت (Backwards-Compatible Library، این قابلیت به بازیکنان ایکس باکس اجازه می‌دهد که برخی از بازی‌های کنسول‌های قدیمی را روی کنسول‌های جدید هم اجرا کنند.) مشخص نکرده است. به همین دلیل احتمالا بازیکنان ایکس باکس باید قبل از انتشار کنسول جدید مایکروسافت نسخه‌ای از مجموعه Rare Replay – مجموعه‌ای بی‌نظیر از بازی‌های نسل قبلی کلاسیک ایکس باکس – را امتحان کنند.

استودیو Rare یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین استودیو‌های صنعت بازی‌سازی محسوب می‌شود، و می‌توان سابقه بالای این استودیو را در مجموعه دوست‌داشتنی Rare Replay به بهترین شکل مشاهده کرد. در این بسته مجموعه‌ای ۳۰ ساله از بهترین، مهم‌ترین و معروف‌ترین بازی‌های این استودیو را مشاهده خواهیم کرد، و این مجموعه با آرشیوی با مقدار قابل توجهی از ویدئوهای نقد و بررسی این استودیو، مستندهای طراحی مشاهده نشده و نگاه‌های پشت پرده‌ای دیگر به روند تولید این بازی‌ها، تکمیل شده است. این مجموعه شامل آیتم‌های مختلف و متنوعی است.

البته که بهترین قسمت این مجموعه خود بازی‌ها هستند که ۳۰ عدد هستند، و از سابقه ۳۰ ساله Rare گلچین شده‌اند. تمام این بازی‌ها شاهکار نیستند و حتی برخی از بهترین بازی‌ها به دلیل مشکلاتی که با گواهی پخش ایجاد شده بود حذف شده‌اند؛ احتمالا در این مجموعه شامل بازی‌ای که استودیو Rare را معروف کرد یعنی بازی Donkey Kong Country و قسمت‌های بعدی آن روی سیستم ایکس باکس نخواهیم بود. (البته این بازی اخیرا برای نینتندو سوییچ در دسترس قرار گرفت.) با این حال، حدودا تمام بازی‌های دوست‌داشتنی استودیو Rare در این مجموعه جمع شده‌اند، از بازی‌های اولیه‌ای مانند بازی Jetpac یا بازی Battletoads تا عنوان‌های اصلی این شرکت مانند بازی Banjo-Kazooie و بازی Perfect Dark. این مجموعه بهترین راه برای آماده شدن برای بازی حماسی بعدی استودیو Rare این مجموعه است. با بازی کردن بازی‌های این مجموعه می‌توانید ببینید که این استودیو و صنعت بازی‌سازی چقدر طی سال‌ها پیشرفت کرده‌اند.

برچسب ها: 10 برتر
0 نفر این پست را پسندیده اند. این مطلب را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
مشاهده موارد بیشتر
نظر کاربران
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.