با بازخورد مثبتی که بازی Final Fantasy VII Remake به خود دید، همه به این فکر انداخت که چه بازیهای دیگری از این ناشر میتوانند نتیجهی مشابهای در صورت ریمیک شدن داشته باشند. تا اینجای کار، هدف اصلی این کمپانی منتشر کردن بخشهای بعدی بازی Final Fantasy VII Remake تا چند سال آینده است، اما عرصه ویدیو گیم از آن فراتر نیز میرود.
در این باره، ریمیکی که کمپانی Square Enix منتشر کرده تقریباً به عنوان محبوبترین بازی درحال حاضرشان شناخته میشود، و ثابت میکند که افراد زیادی وجود دارند که منتظر چنین ریمیکهایی هستند. حال با اینکه این استراتژی هوشمندانهای است، اما میتوان گفت که آثار ناموفق تر این کمپانی هستند که بیشترین سود را از بازسازی شدن میبرند. خواه بازسازی یک عنوان کلاسیک یا شانسی دوباره برای یک عنوان شکست خورده که از تمام پتانسیلاش استفاده نشده باشد، در اینجا به 10 مورد از بازیهای (غیر از سری Final Fantasy) که کمپانی Square Enix میتواند به بازسازی آنها روی آورد میپردازیم.
بازی Drakengard
موفقیت بازی NieR: Automata راه را برای برند ویژه و نابغانانه آقای Yoko Taroباز کرد تا آثار خود را برای افراد بیشتری به نمایش بگذارد. هرچند نباید از سیستم مبارزه بازی NieR: Automata از استدیو PlatinumGames هم چشمپوشی کنیم، اما به هر حال این داستان به یادماندنی بازی است که تاج موفقیتی برای این عنوان قلمداد میشود.
به عنوان نامی که شروع کننده این سری بوده، بازی Drakengard بدیهی ترین نامزد برای یک ریمیک است، مخصوصا بدین خاطر که بازی Nier به قدری جدید هست که بتوان با یک ریمستر هم با آن کنار آمد.
بازی Drakengard در یک جهان فانتزی تاریک به نام میدگارد اتفاق میافتد، که در آن به روایتِ داستانی با تمهای متفاوت و تکامل یافته میپردازد. بخش داستانی این عنوان تقریبا قوی ترین در بین این مجموعه است از طرف دیگر گیمپلی و گرافیک بصری، برای یک عنوان 2004 بسیار بد و ضعیف بوده و بازی میتواند به شدت از یک ریمیک کلی بهره ببرد.
بازی Dragon Quest III
از لحاظ فنی بازی Dragon Quest III تا به حال بارها بازسازی شده است، اما این اثر کلاسیک 1988 هنوز هم نیازمند یک ریمیک جامع و کامل است. در واقع، شایعات مبنی بر این بود که کمپانی Square Enix به فکر بازدید دوبارهای با این عنوان باشد، اما تاکنون تنها پورتهای ساده کنسول Nintendo Switch هستند که دیده شدهاند.
بازی Dragon Quest XI: Echoes of an Elusive Age ثابت کرد که در مقیاس جهانی علاقهمندانی به این مجموعه وجود دارد، پس بازسازی یکی از بهترین نسخههای این مجموعه کار منطقیای به حساب میآید.
بازی The Bouncer
با رویکردی نسبتاً متفاوت به این عنوان میپردازیم. بازی The Bouncer یک اثر مرغوب نیست. با کنارگذاشتن دنبالههای سؤال برانگیز این مجموعه، این بازی کنسول PlayStation 2؛ به قطع یقین جزو ناامید کننده ترین عناوین کمپانی Square Enix قرار میگیرد.
این اثر در ژانر beat 'em up با پیشبردی که بیشتر متکی بر داستان است تا گیمپلی، یک ورودی بیمانند در ژانر خود بوده و موسیقی متنی خارقالعاده و داستانی مناسب را به مخاطب ارائه میدهد.
همانطور که عناوینی همچون بازی Asura's Wrath ثابت کردهاند، این نوع از بازیها جواب میدهند؛ متأسفانه، مبارزات در بازی The Bouncer ناامید کننده تر از آنند که بتوان بی توجه از آنها لذت برد و سطحی تر از آنند که مخاطب را مجذوب خود کنند. یک بازسازی تنها نیازمند آن است که هسته اصلی مبارزات را در این بازی تغییر دهد تا این اثر مهمل را به یک اثر موفق تبدیل کند.
مطالب مرتبط:
بدترین و بهترین الگوبرداریها از سری GTA
بازیهای فراموش شده اکتیویژن بلیزارد که مایکروسافت باید آنها را احیا کند
معرفی 10 بازی پلی استیشن 1 که بازسازی شدهاند
بازی Parasite Eve
بازی Parasite Eve تلاش کمپانی Square Enix برای ساخت یک بازی ترسناک به مانند بازی Resident Evil بود، مادام اینکه عناصر نقشآفرینی بهخصوص خودش را در آن حفظ کند. نتیجه نهایی بی نقص نبود اما بازیای بود با روایت داستانیای جذاب، شخصیتهای بهیاد ماندنی، و گیمپلیای نهچندان جالب.
اِلِمانهای نقش آفرینی همچون تقویت و بهروزرسانی اسلحهها و مقدار مناسبی از اکتشافات به طور شگفتآوری به خوبی در این عنوان نئو-نوآر از آب درآمدهاند، اما نمیتوان این را در مورد برخوردهای تصادفی و مبارزات pseudo-turn-based هم گفت. خواه کمپانی Square Enix ترجیح دهد تا بازی Parasite Eve را به عنوان یک اثر ترسناک سنتی بازسازی کند یا عناصر نقشآفرینی را تغییر دهد تا مبارزات لذت بخش تر گردند؛ این بازی استحقاق یک ریمیک را دارد.
بازی SaGa Frontier
با ریمسترهایی که بازیهای Romancing SaGa 2 و 3 Romancing SaGa برای کنسول نینتندو سوییچ دریافت کردند، منصفانه است که بازی SaGa Frontier هم شانسی برای درخشش داشته باشد.
یک اثر تفرقهانداز در ژانر JRPG با داستانی غیرخطی که ازهفت پروتاگونیست بهره میبرد، بازی SaGa Frontier یک پروژه جاهطلبانه است که زیر وزن خودش خم میشود؛ بااینوجود، موارد زیادی برای لذت بردن از این عنوان تقریبا فراموش شده وجود دارد.
اگرچه بعید است عنوانی با چنین جایگاه ویژهای ریمیکی به مانند بازی Final Fantasy VII دریافت کند، یک بهروزرسانی متواضعانه، میتواند برای جذب توجهای که بازی SaGa Frontier سزاوارش است کافی باشد.
بازی Treasure Hunter G
از جهات متفاوتی، بازی Treasure Hunter G محتوای منحصربه فرد خیلی کمی برای عرضه دارد. مبارزات grid-based در مقایسه با بازیهایی همچون Shining Force،Tactics Ogre و Fire Emblem دوام نمیآورد، مادامیکه داستان خیلی زیاد از طرح اولیهای که توسط بازی Dragon Quest معروف شده، منحرف نمیشود. همینطور در بازی توجه زیادی بر اکتشاف و ماجراجویی شده است اما مکانها خیلی اَولیه و ساده هستند
.
پس چرا همچین عنوان غیرخلاقانهای را پیشنهاد میدهیم؟ زیرا حتی با اینکه بیشتر اجزای سازنده آن درعناوین دیگر هم یافت میشود، بازی Treasure Hunter G تمامی آن اجزا را به خوبی در خود پیادهسازی کرده است.
تاسف آور است که بازی Treasure Hunter G بهدلیل در انحصار کنسول 1996 Super Famicom بودن و تنها در ژاپن انتشار یافتن، کمتر دیده شده و از یادها رفته است. بااینحال که موارد ذکر شده ساخت ریمیکی به بزرگی بازی Final Fantasy VII را برای این عنوان توجیه نمیکند، ولی یک پورت کمخرج برای کنسول Nintendo Switch هم میتواند خوب باشد.
بازی Xenogears
اگر یک اثر باشد که لایق ریمیکی همانند بازی Final Fantasy VII باشد، آن بازی Xenogears است. باقی ماندهای از سری بازیهای Xenoblade Chronicles، این اثرِ سال 1998 هنوز هم یکی از بهترینهای این مجموعه بوده و یک JRPG خالص با ترکیبی عالی از پرداخت شخصیتی، داستان، گیمپلیای روان ولی عمیق و مکانیک خوب را به مخاطب ارائه میدهد.
یک ریمیک برای بازی Xenogears میتواند خیلی کارساز باشد، از آنجائیکه ضعیف ترین جنبه این اثر، در معرفیاش بوده است.
بازی Brave Fencer Musashi
باتوجه به اینکه کمپانی Square Enix در سالهای اخیر اولویت کاریاش را به ژانر اکشن نقشآفرینی تخصص داده، ساخت یک ریمیک از بازی Brave Fencer Musashi بیش از حد منطقی به نظر میرسد. با داستانی بانشاط تر و سبکی ماجراجویانه، بازی Brave Fencer Musashi یک تغییرخوشامد در بین دیگر عناوین کمپانی Square Enix در سال ساختش بود.
سیستم مبارزات این بازی را میتوان پیشدرآمدی بر عناوینی همچون سری Kingdom Hearts و متعاقباً سری Final Fantasy دانست و میتوان گفت که در آنزمان تقریبا بهتراز آنها عمل کرده بود.
بازی Vagrant Story
علیرغم اینکه یکی از بهترینهای ژانر JRPG در زمان PlayStation 1 بود، بازی Vagrant Story خیلی دیرتر از آن چه باید منتشر شد و نتوانست برخلاف عناوینی همچون Final Fantasy VII، برای خود شهرت و اعتباری کسب کند. واقع در جهانی تاریک و قرون وسطایی، این بازیِ شخصیت محور، داستان حماسی یک مرد را بیان میکند که به دنبال رهبر یک فرقه افراطی است.
با روایتی تک نفره که مقصودانه عاری از هرگونه شوخی و خندهای است، این اثر تجربهای متفاوت را نسبت به دیگرعناوین ژانر JRPG این کمپانی به ارمغان میآورد و این حتی در مبارزات و سیستم پیشرفت بازی نیز دیده میشود، که بیشتر به کارایی و بازدهی نسبت به استایل و شمایل پرداخته است.
بازی Vagrant Story به خودی خود یک شاهکار است ولی با یک ریمیک میتوان این اثر نادیده گرفتهشده را به گیمرهای جدید بیشتری نیز معرفی کرد.
بازی Treasure of the Rudras
یک اثر انحصار ژاپنی دیگر، که این عنوان در ژانر RPG آخرین بازی کمپانی Square Enix برای کنسول Super Famicom بوده است. بازی Treasure of the Rudras با الهام گیری از فرهنگ هندوستانی، داستانی را تعریف میکند که در آخرین روزهای زندگانی انسانها، پیش از پاکسازی آنها برای آغازی جدید در دنیا، اتفاق میافتد.
حقیقتاً یک پورت انگلیسی از این بازی میتواند کافی باشد، اما سیستم شخصیسازی بخش جادوگری این عنوان بیش از حد دلیل خوبی برای توجیه یک ریمیک مناسب است. شانس این که همچین اثری بهجای بقیه عناوین Final Fantasy توسط کمپانی Square Enix بازسازی شود خیلی کم است، اما چیزهای عجیبتر از این هم در گذشته اتفاق افتاده است!