از عرضه بازی Resident Evil Village چند هفته میگذرد و طرفداران این سری از آن استقبال خوبی کردهاند. البته بازی انتقاداتی را نیز دریافت کرد، از چیزهای ناچیز گرفته تا موارد کاملا آزار دهنده که ممکن است برای بعضی از بازیکنان ناخوشآیند باشد. این موارد قطعا از کیفیت کلی بازی کم نمیکنند، اما بدون شک برای بعضی از طرفداران سرسخت سری بازی Resident Evil آزار دهنده خواهند بود.
ممکن است این مطب بخشهایی از داستان بازی Resident Evil Village را فاش کند
آتش سوزی پرتنش روستا
در اولین آتش سوزی پرتنش بازی در روستا، ایتن (Ethan) در وضعیت دشواری نشان میدهد که برای زنده ماندن باید لایکنهای بیشماری را از سر راه بردارد. در ابتدا، این صحنه بسیار عالی بهنظر میرسد، زیرا شما باید همیشه درحال حرکت باشید، محیط اطراف خود را محکم کنید، از بشکههای انفجاری برای کشتن دشمنان استفاده کنید و از دست Uriaș فرار کنید، تا زمانی که زنگی به صدا در آید و حمله متوقف شود. با این حال، حمله همچنان ادامه مییابد و کاملاً مشخص نیست که این سکانس چگونه به پایان میرسد. آیا شما باید چیزی خاصی را جمعآوری کنید؟ آیا باید تعداد خاصی از لایکنها را بکشید؟ با مقدار مشخصی از مهمات باقیمانده زنده بمانید؟ بازیکنان مختلف شرایط گوناگونی را در متوقف شدن این حمله گزارش دادهاند که آنچه را که باید یک ادای احترام عالی به بازی Resident Evil 4 باشد را به یک موضوع گیج کننده تبدیل میکند.
مکانیک سنگربندی فراموش شده
در همین بخش از بازی، ایتن میتواند همانند شخصیت لیان (Leon) در بازی Resident Evil 4 از وسایل مختلف برای مستحکم کردن محیط استفاده کند. این مکانیک بااینکه جالب بهنظر میرسد، اما بهدلیل طراحی بهخصوص محیطها در ادامه بازی و سلاحهای قدرتمندی که با پیشروی در بازی بهدست میآورید، هرگز بهکار نمیآید. این امر ممکن است بهدلیل وجود انواع مختلفی از محیطها و مکانها باشد که هر یک ویژگی منحصر به فردی را ارائه میدهند. شاید هدف از ساخت این مکانیک تنها برای همان یک قسمت بوده است. در هر صورت، استفاده نشدن این مکانیک در مراحل جلوتر بازی، برای بسیاری از بازیکنان ناامیدکننده بوده است.
حالت عادی نامتعادل
هنگام شروع بازی، اولین غریزه شما این است که برای داشتن تعادل مناسب بین داستان و دشواری بازی، در حالت عادی بازی کنید. با این حال، حالت عادی بازی برای بازیکنان بسیار آسان است. بخشی از این امر به این دلیل است که مقدار مهمات پیدا شده در محیط زیاد است، که میتوان بهراحتی تقریباً همه دشمنان را نابود کرد. این مسئله بدون شک از المانهای بقای بازی کم میکند؛ زیرا بهجای اینکه از استفاده مکرر مهمات بپرهیزید و برای هر گلوله نقشه بریزید، میتوانید بدون نگرانی تمامی دشمنان را سلاخی کنید. آسانی این حالت حتی به شما اجازه میدهد تا پول (Lei) بیشتری را برای به ارتقای سلاحها به دست آورید که به نوبه خود شما را حتی قویتر میکند (بدون نیاز به انجام ماموریتهای اضافی برای بدست آوردن گنجینههای بیشتر). بااینکه این حالت ممکن است سرگرم کننده باشد، اما باعث کاهش احساس وحشت و بقا در یک بازی ترسناک میشود.
مقابله با لیدی دیمیترسک (Lady Dimitrescu)
بااینکه این بانوی تازه وارد به دنیای بازی Resident Evil شخصیت کاریزماتیک و سلطهگری دارد و در بیشتر پیشنمایشهای بازی بهعنوان یکی از شخصیتهای منفی اصلی بازی معرفی شد، اما تاثیر چندانی در بازی ندارد. گرچه بازیکن او را نسبت به کاراکترهای دیگر بازی مانند سالواتور مورو (SalvatoreMoreau) یا دانا بنوینتو (Donna Beneviento) بیشتر ملاقات میکند. ناامیدی طرفداران بازی از حضور کم این شخصیت شاید به خود آنها بازگردد؛ زیرا قبل از عرضه رسمی بازی، بسیاری از بازیکنان این شخصیت را در ذهن خود بیش از حد بزرگ کرده بودند. اگرچه بازی شخصیتهای خوب با ویژگیهای مختلف زیادی دارد، اما بدون شک همه طرفداران از حضور بیشتر لیدی دیمیترسک در بازی لذت میبردند. البته این مورد برای دختران او، بلا (Bela)، دنیلا (Daniela) و کاساندرا (Cassandra) نیز صدق میکند که حضور آنها در بازی بسیار کمرنگ است و بهراحتی شکست میخورند.
لیدی دیمیترسکو و اتاقهای امن در بازی
وقتی مستر اکس (Mr.X) نمیتوانست وارد اتاقهای امن بازی Resident Evil 2 Remake شود، به نوعی خنده دار بود. مشاهده این اتفاق در مورد لیدی دیمیترسک عجیب و غریب است و جالب است که کپکام راهی خلاقانه برای دور زدن این مسئله پیدا نکرده است. در بازی Resident Evil 2 Remake، اتفاقات بازی در اداره پلیس رخ میداد و وارد نشدن مستر اکس به اتاقهای امن کمی معقولانه بهنظر میرسید. در این بازی، این مکانهای امن در قلعه لیدی دیمیترسک هستند، که او و دخترانش اختیار كامل آنرا دارند و میتوانند آزادانه در آن حرکت کنند. از نظر گیمپلی، شاید این امر ضروری بهنظر برسد، اما از نظر وحشتناک بودن محیط بازی و خلق و خوی شخصیتها، اینکه یک کاراکتر تقریبا سه متری و قوی نتواند وارد یکی از اتاقهای قلعه خود شود معقولانه نیست.
نبود گزینه تنظیم میدان دید
نکته آزار دهنده دیگری که بلافاصله میتوان آنرا احساس کرد، محدوده دید کم بازی است. با توجه به محیط های بزرگ و نبردهای سریع بازی، محدوده دید بازیکنان در بسیاری از مواقع اجازه انجام برخی از فعالیتها، مانند فرارهای سریع و تیراندازی راحتتر را به بازیکن نمیدهد. این مشکل تنها مختص نسخه کنسولی بازی نیست و میدان دید بازی در نسخه رایانه شخصی نیز قابل تغییر نیست. در حالی که انجمن مدینگ بازی این مورد را در رایانههای شخصی مورد توجه قرار داده و راه حلهای مختلفی را ارائه دادهاند، بهتر بود که کپکام از قبل گزینهای را برای تنظیم میدان دید بازیکن در بازی قرار میداد.
شخصیت ایتن
بحث درباره این شخصیت جدید که در بازی Resident Evil 7: Biohazard معرفی شد، برای بازیکنان جالب بود. بسیاری از طرفداران از اینکه او تقریباً هیچ ویژگی شخصیتی خاصی ندارد و به سختی به برخی از لحظات مهم بازی واکنش نشان میدهد انتقاد کردهاند. او بهدلیل برخی دیالوگهای مبتدی یا نامیرا بودن در شرایط خاص یا دلایل دیگر، همچنان به شخصیت مورد علاقه طرفداران سرسخت این سری تبدیل نشده است. دلیل اصلی امر ممکن است بهخاطر صرف نکردن زمان کافی برای شناخت کاراکتر و زاویه اول شخص این بازیها باشد. سری بازی Resident Evil به داشتن شخصیتهای ثابتی مانند کریس ردفیلد (Chris Redfield) (که باوجود تبلیغات زیاد درباره حضور او در این بازی، فقط میتوان در مرحله آخر در نقش او بازی کرد) معروف است که بازیکنان زمان زیادی را صرف شناخت این شخصیتها کردهاند. بههمین دلیل بازیکنان همیشه انتظار شخصیتهای بهتری را از این مجموعه خواهند داشت.
زمان سپری شده در Reservoir
از بین مناطق مختلف بازی، زمان سپری شده در Reservoir نسبت به دیگر مکانهای بازی کوتاهتر است. سرقت فلاسک سالواتور مورو و مبارزه با او در یک چشم بههم زدن تمام میشود. از نظر سرعت روند داستان بازی، وجود این منطقه پس از رد کردن House Beneviento منطقی بهنظر میرسد. با این حال، Reservoir مانند پلکانی برای رسیدن به هایزنبرگ و نبرد نهایی علیه مادر میراندا است. بازیکنان بسیاری از طراحی سوال برانگیز مراحل پایانی بازی انتقاد کرده بودند که Reservoir یکی از آنها است. سه منطقه ابتدایی در بازی Resident Evil Village دارای طراحیهای عالی و دشمنانی ترسناک است. قلعه دیمیترسک با تزئینات و نورپردازی زیبا در پلی استیشن 5 و ایکس باکس سری اکس و اس چشم نواز است. اما متاسفانه این توصیفات را نمیتوان برای طراحی مراحل پایانی بازی نیز بهکار برد.
پایان بندی بازی
شاید برای بسیاری از طرفداران، دیدن گرگینهها، ماهیهای جهش یافته، خون آشامها و عروسکهای قاتل در مجموعه بازی Resident Evil غیرقابل قبول باشد، اما بازی Resident Evil Village باعث شد همه اینها به خوبی کنار یکدیگر کار کنند. قبل از بازی در نقش کریس ردفیلد و مرحله پایانی بازی، بازیکنان در نقش ایتن با هایزنبرگ (Heisenberg) مبارزه میکنند که به یک ماشین بزرگ تبدیل شده است. درحالی که برخی از بازیکنان از آشفتگی پایان بازی لذت بردند، اما عدهای دیگر از طرفداران پایان بازی را گیج کننده خطاب کردند.
عناصر مجهول در داستان بازی
عناصر داستانی شرح داده نشده، ویژگی جدیدی برای این مجموعه نیست. اما اتفاقات مختلف در بازی Resident Evil Village با سرعت زیادی رخ میدهند و در آخر، بسیاری از آنان منطقی بهنظر نمیرسند. برای مثال، بدن رز (Rose) چگونه دوباره شکل گرفت؟ چرا چهار لرد اصلی وقتی که فرصتش را داشتند، مستقیماً ایتن را نکشتند؟ (همانطور که مادر میراندا در پایان بازی این کار را انجام داد)، شخصیت دوک (The Duke) کیست؟، اگر ایتن شخصیتی با قدرتهای فراطبیعی است که میتواند پس از کنده شدن قلبش از قفسه سینه بازهم زنده بماند، چرا به وسایل مختلف برای بهبود زخمهایش احتیاج دارد؟ چرا کریس تا آخر بازی هیچ چیز را توضیح نمیدهد؟ چنین سوالهایی ذهن بازیکنان را درگیر خود میکند حتی اگر داستان به بهترین روش ممکن روایت شود.
نظر شما درباره این فهرست؟ آیا در تجربه این بازی لذت بردید؟ یا مانند بسیاری از طرفداران سرسخت این مجموعه، کمی ناامید شدید؟ نظرات خود را باما در میان بگذارید.