در قسمت اول از مطلب ۲۰ دنباله فراموش شده و ناامیدکننده، ۱۰ دنباله ناامدی کننده یا فراموش شده که برای عناوینی موفق عرضه شده بودند را به شما معرفی کردیم، در این قسمت از مطلب، لیستی از ۱۰ دنباله ناامید کننده بعدی تهیه کردهایم. در ادامه مطلب همراه ما باشید تا به 10 بازی فراموش شده و ناامید کننده که قرار بود دنبالههایی موفق باشند، نگاهی بیندازیم.
بازی Mega Man X7
اگر قرار باشد در فرانچایز Mega Man یک عنوان را به نام محبوب معرفی کنیم بدون شک به سراغ بازی Mega Man X7 نخواهیم رفت. سایر بازیهای سری Mega Man تعادل بیشتری در همه جوانب دارند و لذت بخشتر هستند. در واقع چهار عنوان اول در این سری بازیهای بسیار خوبی هستند اما زمانی که به شماره Mega Man X5 میرسد، افت سری شروع خواهد شد. بازی Mega Man X5 و بازی Mega Man X6 چندان بد نبودند اما در رابطه با بازی Mega Man X7 نمیتوان نکته مثبتی گفت. همه چیز برای بازیکنان پلی استیشن 2 بد شد چرا که همان زمانی که بازی برای پلی استیشن عرضه شد شروع به افت کرد.
بازی Mega Man X7 یک شخصیت جدید را به بازیکنان معرفی کرد و گیم پلی را به فضای سه بعدی تغییر داد. همچنین صداگذاری بازی هم تغییر کرد. همه چیز قرار بود شکل و شمایلی جدید به خود بگیرد اما حدس بزنید در نهایت چه شد!
بازی Shadow Of The Tomb Raider
سری Tomb Raider از آن بازیهایی است که اگر تمام عناوینش را تجربه کرده باشید باید یک کاپ بخرید و به خودتان اهدا کنید. در سری قدیمی از بازی Tomb Raider هم عنوانی وجود داشت که بسیار ناامید کننده ظاهر شده بود و در نهایت موجب بسته شدن فرانچایز به مدت محدود شد. اما همانطور که میدانید سری Tomb Raider در سال 2013 ریبوت شد و لارا کرافت جدیدی به همه معرفی شد. نسخه اول یک بازی خوب و دوست داشتنی بود، نسخه دوم یک بازی خوب و تکراری بود اما نسخه سوم که همان بازی Shadow Of The Tomb Raider باشد، از خصوصیات قبلی، فقط تکراری بودن را داشت. تیم جدید ساخت بازی نتوانست آنطور که باید این بازی را توسعه دهد. قطعا این بازیها به هیچ عنوان فراموش شده نیستند و همه تا سالها یادشان خواهد بود که ریبوت بازی The Tomb Raider چگونه به مرور از یک بازی خوب تبدیل به یک بازی بد شد.
بازی Pokémon Ruby/Sapphire
بدون شک بازی Pokémon Red and Blue یکی از بهترین تجربیات در سری Pokémon بود و حتی دنبالهاش یعنی بازی Pokémon Gold/Silver بهتر از نسخه اول بود. این بازی ها نه تنها بهتر از نسخه ابتدایی بودند، بلکه مکانیکهای بازی اول را بهبود بخشیده و چالشهای نسخه قبلی را دوباره با روشی جدید و مکانیکهای نو در اختیارمان قرار میدادند. در انتهای این عنوان باید در مقابل خودتان مبارزه میکردید، چنین ایدهای حتی در نسل جدید هم اجرا نشده است.
در نهایت ساخت بازیهای خوب، انتظارات را افزایش داد و همه با بازی Pokémon Ruby/Sapphire منتظر یک ماجراجویی جدید بودیم. اما متاسفانه هیچ چیز خوب پیش نرفت و این بازی بدون شک قدمی به عقب بود.
بازی Sonic Lost World
حالا که در حال صحبت کردن از بازیهای بد و ناامید کننده هستیم، بیایید با هم صادق باشیم، بعد از بازی Sonic Adventure روی کنسول Dreamcast ، هیچ یک از عناوین سری سونیک انتظارات را برآورده نکردند یا حداقل میتوان گفت بعد از این عنوان، تعداد بازیهای بد سری از بازیهای خوبش بیشتر بوده است. اما دلیل اینکه در بین بازیهای بد سری سراغ بازی Sonic Lost World رفتیم، این است که طرفداران قبل از انتشار این عنوان هیجان زده بودند. همه چیز در بازی به صورتی بود که گمان میکردید بازی Super Mario Galaxy را با حضور سونیک تجربه خواهید کرد.
مانند سایر بازیهای لیست، متاسفانه هیچ چیز بازی Sonic Lost World شبیه انتظاراتمان نبود و هیچ تفاوتی با بازیهای قبلی در سری نداشت.
بازی Resident Evil 6
به عنوان شماره ششم از لیست، بریم به سراغ ششمین شماره از سری Resident Evil. تقریبا همه طرفداران به صورت همزمان میتوانند به توافق برسند که بهترین بازی در این سری کدام شماره است. بارها در سراسر مقالات و ویدیوها تاکید شده که محبوب ترین عنوان سری، بازی Resident Evil 4 است. بدون شک این عنوان روح تازهای به فرانچایز دمید . بعد از آن بازی Resident Evil 5 منتشر شد. نسخه پنجم افت کرد حتی با وجود حالت دو نفرهای که داشت. اما باز هم عنوانی دوست داشتنی بود.
اما زمانی که نوبت به بازی Resident Evil 6 رسید افت سری شدت گرفت. ایده چند شخصیت و حالت دونفره بسیار جذاب بود و شاید بتوان گفت تنها چیزی بود که بازی را سرپا نگه میداشت. به طور کلی به نظر میرسید کپکام طی ساخت بازی دچار کمی سردرگمی شد، چرا که همه چیز در بازی پتانسیل بسیار زیادی داشت اما به نحو بسیار ضعیف اجرا شد. داستان و ماجرای بازی Resident Evil 6 قابلیت تبدیل شدن به دو بازی خوب را داشت اما در نهایت تبدیل به یک بازی بد شد.
بازی Crash Bandicoot: The Wrath of Cortex
سری بازی دوست داشتنی و خاطره انگیز Crash Bandicoot تا زمانی که دست خالقانش بود، بی نقص بود. زمانی که تیم سازندگان بازی تغییر کردند و روش جدیدی را برای ساخت بازی روی پلی استیشن 2 از سر گرفتند، ریشههای بازی دچار لغزش شد. بازی به طور کلی مشکل چندانی نداشت اما میدانید وقتی یک بازی سازندگان اصلیاش را از دست میدهد چه بر سرش میآید، انگار که شما در حال تجربه یک نسخه تقلبی بسیار زیبا از بازی هستید. متاسفانه بازی Crash Bandicoot: The Wrath of Cortex لودینگهای بسیار طولانی داشت و حداقل هر بار که نیاز بود بازی لود انجام دهد باید بین یک تا دو دقیقه صبر میکردید. صبر کردن برای بازی بسیار عذاب آور است، آن هم زمانی که خود بازی مجبورتان میکند صبر کنید.
بازی Valkyria Chronicles II
پلی استیشن 1 و پلی استیشن 2 هر دو کنسولهای بی نظیری بودند و در کنار اینکه باعث پیشرفت صنعت بازی سازی شدند، برای ما خاطرات بسیار زیبایی ساختند. در آن زمان بازیهای نقش آفرینی در حال رونق گرفتن بودند و هر کسی که طرفدار این عناوین بود از اوقات فراغتش بسیار لذت میبرد. بعد از اینکه نسل پلی استیشن 3 روی کار آمد سرعت تولید بازیهای نقش آفرینی کم شد. اما در نهایت با انتشار بازی Valkyria Chronicles در سال 2008 بالاخره یک عنوان خوب نقش آفرینی ساخته شد و به دنبالش همه به سراغ ساخت این سبک رفتند. بازی Valkyria Chronicles عنوانی زیبا و خاص بود و درون مایههایی جدید به سبک نقش آفرینی اضافه کرد. بالاخره همه این عنوان را تجربه کردند و نوبت به دنباله بازی رسید. نسخه دوم مخصوص کنسول دستی PSP بود، دستگاهی که فقط در کشور ژاپن طرفدار داشت و در سایر کشورها از آن استقبال خوبی نشد. همین موضوع باعث شد تا بازی Valkyria Chronicles II چندان شناخته نشود. علاوه بر آن تمرکز بازی روی یک گروه از بچههای دبیرستانی بود و در آن زمان در سایر کشورها بازی Pesona با محوریت چند بچه دبیرستانی بسیار معروف بود.
در نهایت همه این مسائل دست به دست هم دادند تا بازی Valkyria Chronicles II به عنوانی فراموش شده تبدیل شود.
بازی Ratchet And Clank All Four One
سری Ratchet And Clank که چند سالی است دوباره جان تازهای گرفته برای اولین بار در سال 2002 شروع شد. اولین نسخه از این عنوان یک شاهکار بود و بدون شک استودیو Insomniac میدانست که ساخت یک بازی در این سبک چگونه است چرا که در آن زمان هیچ کس نمیتوانست عنوانی بهتر از این بازی بسازد. حتی بعد از آن همکاریهایی هم شکل گرفت تا سری Ratchet And Clank معروف و معروف تر شد و هیچ کدام از این بازیها ناامید کننده نبودند.
در این میان یک بازی ناامید کننده منتشر شد. بازی Ratchet And Clank All Four One قول داده بود تا تجربهای خارقالعاده از بازی چهارنفره را به طرفدارانش ارائه دهد. خوشبختانه همه چیز خوب از آب در آمد و بازی یک تجربه فوقالعاده را به بازیکنان ارائه داد، اما این تجربه وجه اشتراکی با بازی LittleBigPlanet 3 داشت. هر دو بازی آنقدر باگ و مشکلات فنی داشتند که تجربه اولین بار را به راحتی خراب میکردند.
بازی Kingdom Hearts Dream Drop Distance
مانند تمام عناوین لیست، سری Kingdom Hearts هم با دنبالههای ضعیف بسیاری داشت. درست مانند بازی God of War، سری Kingdom Hearts هم درگیر پیش درآمدها و عناوین فرعی بسیار زیاد شد که به جز افزایش تعداد بازیها با پسوند Kingdom Hearts هیچ سود دیگری برای سری نداشتند. بازی Kingdom Hearts II در سال 2006 به صورت جهانی برای پلی استیشن 2 منتشر شد و بازی Kingdom Hearts III در سال 2019 برای کنسولهای نسل هشتمی منتشر شد. بین این دو بازی حدود 13 سال اختلاف وجود دارد دقیقا به اندازه عمر فعلی بازی LittleBigPlanet.
در بین تمام این سالها نسخههای فرعی و پیش درآمدها با نام Kingdom Hearts منتشر شدند و بخاطر اسمهای عجیبشان نتوانستند مخاطبهای معمولی و کسانی که سری را نمیشناسد به سمت فرانچایز بکشانند. در نهایت از تعداد طرفداران این سری دوست داشتنی کم شد و حتی بعد از 13 سال نسخه سوم هم نتوانست آنقدر که باید و شاید خوب ظاهر شود.
در بین تمام این عناوین فرعی ، بازی Kingdom Hearts Dream Drop Distance با نام سخت و عجیبش به عنوان بدترین بازی در سری شناخته میشود و در جایگاه شماره دو لیست، به عنوان بدترین دنباله در صنعت بازیهای ویدویی انتخاب میشود.
بازی Onimusha Dawn Of Dreams
در سال 2021 سری Onimusha دقیقا 18 سال سن دارد و شاید سنش از بسیاری فعالان در صنعت بازیهای ویدیویی بیشتر باشد. اما همه این عنوان را نمیشناسند.
برای شماره اول در لیست، بازی Onimusha Dawn Of Dreams را به عنوان فراموش شدهترین بازی معرفی میکنیم. سری Onimusha تجربهای فوقالعاده بود، پس چرا باید آخرین عنوان از سری تا این حد فراموش شود؟ بگذارید در چند خط توضیح دهیم.
در سال 2006 بازی Onimusha Dawn Of Dreams برای کنسول پلی استیشن 2 منتشر شد و این در حالی بود که کنسولهای نسل بعد یعنی ایکس باکس 360، پلی استیشن 3 و Wii عرضه شده بودند و با خود تکنولوژی HD را ارائه میدادند. دلیل اصلی فراموش شدن بازی Onimusha Dawn Of Dreams این است که از زمان خودش عقب مانده بود در حالی که کنسولها، نسل جدیدی از تکنولوژی را ارائه میدادند.
نظر شما در رابطه با دنبالههای نه چندان جذاب ساخته شده برای بازیهای موفق چیست؟