نیازی به گفتن نیست که پلی استیشن از همان روزی که در اواخر 1994 از ژاپن سر برآورد، یکی از غولهای بزرگ صنعت بازیهای ویدیویی بوده است. پلی اسیتشن از همان روز اول خود را به عنوان یکی از بازیکنان بزرگ میدان شناساند و سالهاست که با موفقیتهای بزرگ و پیشرفتهای بسیار، ثابت کرده که شایسته تمام تعریف و تمجیدهایی است که روانهاش میشوند. البته که پلی اسیتشن هم همانند هر شرکت دیگری اشتباهات و روزهای بد خود را هم داشته. سونی در چند سال اخیر تصمیمهای نادرست یا سوال برانگیزی هم گرفته که چندان در میان کمپانیهای بزرگ چیز جدیدی نیست؛ اما اگر همین الان دستاوردهای پلی استیشن را در یک کفته ترازو بگذارید و آن را با دیگر شرکتها مقایسه کنید، برند یا کمپانیهای زیادی نخواهند بود که حتی بتوانند به میزان محبوبیت و موفقیت پلی استیشن نزدیک شوند.
سوال اینجاست که دلیل این موفقیتهای دنبالهدار چیست؟ چرا پلی استیشن توانسته در طول نسلهای متمادی روی پای خود بایستد و مثل بسیاری شرکتهای دیگر حضورش را کمرنگتر نکرده؟ چرا بعد از این همه سال هنوز هم نوآوری و خلاقیت در استودیوهای پلی اسیتشن و محصولات این کمپانی به چشم میخورد و انگار هنوز هم ادامه خواهد داشت؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات قطعا نمیتوان یک یا دو دلیل آورد و باید به دنبال بررسی ابعاد و بخشهای مختلفِ کارِ این شرکت باشیم؛ و البته که باید نگاهی هم به تاریخچه پلی استیشن داشته باشیم و ببینیم که این کمپانی چه فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته تا به این جایگاه و مقام برسد؟
مستند داستان تولد پلی استیشن - قسمت اول
مستند داستان تولد پلی استیشن - قسمت دوم
برای مثال اگر به دهه اخیر نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بزرگترین نقطه قوت پلی استیشن محتوای انحصاری از جانب استودیوهای داخلی خودش بوده است. بازیها و محتوای انحصاری همیشه از نقاط قوت پلی استیشن و کنسولهایش بودهآند، در طول تمام نسلهایی که این برند در صنعت گیم حضور داشته. در دوران پلی استیشن 1 این محتوای انحصاری از جانب شرکتهای شخص ثالث (ثرد پارتی) تامین میشد. این نوع قراردادها در آن زمان به وفور یافت میشدند، برای مثال بازی Metal Gear و بازی Final Fantasy. در آغاز دوران پلی استیشن 2 سونی کم کم شروع به ساخت بازیهای انحصاریِ خود کرد و توانست بازی God of War، بازی Jak and Daxter، بازی Ratchet and Clank و بازی Sly Cooper را ساخته و منتشر کند که هر یک به موفقیت بزرگی رسیدند. دوران پلی استیشن 3 شاهد هیچ تغییر خاصی نبود و رشد بزرگی در سیاستهای پلی استیشن شاهد نبودیم، اما این شرکت همچنان به ساخت عناوین انحصاری با استودیوهای داخلی خود ادامه داد و بازی Killzone، بازی inFamous و بازی Uncharted را برای کنسول پلی استیشن 3 عرضه کرد.
شروع دوره پلی استیشن 4 نشان میداد که سونی قصد دارد یکی از سیاستهای خود را شدیدا قویتر کند و آن هم عرضه بازیهای انحصاریِ بیشتر و بیشتر، با کیفیت بالا و بودجه زیاد بود. مشخصا این تصمیم بعد از موفقیت بازی The Last of Us و بازی Uncharted در اواخر دوران پلی استیشن 3 اتخاذ شد، و بعدتر دیدیم که همین مقدار سرمایهگذاری و بودجه دادن به استودیوها چقدر به نفع پلی استیشن تمام شد. در سال 2015 بود که بازی Bloodborne منتشر شد (که واقعا یک عنوان فرست پارتی نیست اما توسط سونی عرضه شده است) و توانست به موفقیتی دست یابد که هنوز هم در سال 2022 طرفداران زیادی دارد که خواهان نسخه بعدی آن هستند. در سال 2016 بازی Uncharted 4 عرضه شد و سال بعد نیز بازی Horizon Zero Dawn مهمان پلی استیشن 4 بود. در سال 2018 بازی God of War و بازی Spider-Man عرضه شدند که یکی توانست تبدیل به بهترین بازی سال شود، و دیگری هم یکی از بهترین آثار ابرقهرمانی صنعت گیم شد. در سال 2019 بازی Death Stranding عرضه شد و سال 2020 که آخرین سالِ پلی استیشن 4 بود، بازی The Last of Us Part II و بازی Ghost of Tsushima را به کاربران هدیه داد.
معرفی ویدیویی بازی The Last of Us Part 1
در حال حاضر سونی استودیوهایی زیر دست خود دارد که برخی از آنها به عنوان ماهرترینها در حوزه تخصصی خود شناخته میشوند، و تعداد زیادی فرنچایز هم در اختیار پلی استیشن است که شاید چندان نزد منتقدین محبوب نبوده باشند، اما آنقدر در بازار موفق ظاهر شدهاند که باعث شدهاند پلی استیشن به جایگاههای والایی دست پیدا کند و تقریبا از فروش تضمینی بازیهای انحصاری خود مطمئن شود. این تمرکزِ زیادی روی عناوین انحصاری قماری بود که پلی استیشن به جان خرید و بعد از چند سال در حال دیدنِ مزایای آن است؛ مزایایی که انگار تمامی ندارند و حتی موفقیت بازیهای بعدی این کمپانی را هم تضمین کردهاند.
پس میتوان با خیال راحت گفت که مهمترین دلیل موفقیت پلی استیشن تمرکز روی ارائه بازیهای انحصاری باکیفیت و AAA بوده، و این روند همچنان هم ادامه خواهد داشت، چرا که توانسته تبدیل به بخش اعظمی از سودآوریِ شرکتِ مادر یعنی سونی شود و در دهه اخیر درآمد زیادی برای آنها به همراه داشته باشد.
در کنار این، یکی دیگر از دلایل بزرگ موفقیت پلی استیشن این بوده که برای ناشرهای شخص ثالث نیز همانند خانه امن ایفای نقش میکرده و همیشه میزبان بازیهای آنان بوده است. بدون پشتیبانی خوب از بازیهای شخص ثالث و ثرد پارتی، کنسول شما عمر چندانی نخواهد داشت، اگر در این مسئله شک دارید میتوانید از نینتندو بپرسید! نینتندو با اینکه انحصاریهای خوبی داشت، اما اصلا پشتیبانی مناسبی از بازیهای غیرانحصاری نداشت و همین باعث شد کنسول Wii U تبدیل به یکی از بدترین تجربههای نینتندو در زمینه کنسولهای بازی شود. بعد از آن شاهد ظهور نینتندو سوییچ بودیم که توانست تقریبا تبدیل به موفقترین کنسول گیمینگ جهان شود، چرا که نینتندو نه تنها انحصاریهای خوبی برای این سیستم عرضه میکرد، بلکه بهترین پشتیبانی از آثار غیر انحصاری در تاریخ کاری خود را هم خرجِ نینتندو سوییچ کرد.
تریلر بازی God of War: Ragnarok مکانیکهای جدید مبارزه را نشان میدهد
حتی خود سونی هم ثابت کرده که اگر در زمینه پشتیبانی از بازیهای غیر انحصاری کمکاری داشته باشید، با مشکل رو به رو خواهید شد. کنسول پلی استیشن 3 که شاید به شکل عجیبی بدنامترین سختافزار پلی استیشن برای توسعه بازی باشد، باعث شد سونی مدتی با افول مواجه شود و در آن دوران بیشتر بازیهای مولتی پلتفرم روی ایکس باکس 360 منتشر میشدند. در همین دوران بود که بازیهای مختلفی از انحصار پلی استیشن بیرون آمدند و برای ایکس باکس 360 هم عرضه شدند، که بزرگترینِ آنها سری Final Fantasy بود. بیدلیل نیست که پلی استیشن 3 در میان کنسولهای سونی، کمتر از بقیه موفق بوده، و یکی از دلایل این اتفاق ناگوار نیز مرتبط به همان قضیه پشتیبانی از بازیهای شخص ثالث است.
بهجز همین دوره، شاید بتوان با اطمینان گفت که پلی استیشن همیشه پشتیبانی خوبی از عناوین شخص ثالث داشته و توانسته ناشرها و سازندههای مختلفی را سمت خود جذب کند. در چند سال اخیر سونی تلاش داشته سازندگان مستقل را هم به سمت پلی استیشن بیاورد که نتیجهاش چیزی جز تنوع و باز بودن دست مشتری نیست، نتیجهای که هم به نفع مخاطب است و هم سازنده.
این تعادل که پلی استیشن توانسته بین ارائه محتوای انحصاری و غیر انحصاری ارائه دهد، از بزرگترین دلایلی بوده که باعث شده بسیاری از گیمرها برای بازی از کنسولهای سونی بهره ببرند. اگر باقی کمپانیها را در این زمینه با پلی استیشن مقایسه کنیم، میبینیم که نینتندو چندان در پشتیبانی از بازیهای شخص ثالث موفق نبوده و تمرکزش روی بازیهای انحصاری بوده است، در طرف دیگر هم ایکس باکس دقیقا وضعیت برعکس را داشته و در عین حال که پشتیبانی خوبی از عناوین غیر انحصاری داشته، اما در ساخت و عرضه آثار انحصاری موفق عمل نکرده است. سونی در چند سال اخیر توانسته در هر دو زمینه موفق ظاهر شود و همین باعث شده تبدیل به یکی از بهترین گزینهها برای مشتری باشد. البته در دو یا سه سال اخیر ایکس باکس و نینتندو توانستهاند مشکلات خود را تا حد زیادی بهبود دهند و در حال حاضر هر سه غول گیمینگ تقریبا به تعادلِ لازم در ارائه محتوا رسیدهاند.
به سراغ مبحث پلی استیشن و موفقیتهایش بازگردیم. جز ارائه محتوا (که البته بزرگترین نقطه قوت پلی استیشن است) یکی دیگر از دلایل موفقیت ادامه دار پلی استیشن در طول نسلهای مختلف، قابلیت «وفق پذیری» با شرایط بوده است. وفق پذیری و راه آمدن با جریان آب، باعث شده سونی در طول دههها موفقیتی پایدار داشته باشد و در عین حال که مجبور به قربانی کردن برخی چیزها شده، توانسته در ازای آنها به موفقیتهای بسیار بیشتری برسد که قربانیها را ارزشمند میکردند. برای مثال در دوران پلی استیشن 1 بود که این کنسول توانست سهم بزرگی از نینتندو در بازار گیمینگ را از آن خود کند و در دوران پلی استیشن 2 نیز بازار را به قبضه کرده بود و با تکیه بر تمام نقاط قوت کنسولِ قبلی (یعنی PS1)، توانست مسیری برای خود هموار کند که آیندهاش را تضمین میکرد.
کمپانی سونی بخشی از سهام استودیو FromSoftware را خریداری کرد
کمپانی سونی با پلی استیشن 3 اشتباهات خود را مرتکب شده بود و حال دیگر جایی برای اشتباهِ بیشتر وجود نداشت. این شرکت میخواست دوباره به جایگاه نخستِ خود دست یابد و چنین هم شد. در اواخر نسل هفتم بود که سونی بازیهای موفقی عرضه کرد و آماده خیز برای نسل بعدی شد، از اشتباه قبلی خود درس گرفت و با این داشتهها، نسل هشتم را تبدیل به موفقترین دوران کنسولیِ خود کرد. بله، البته که Ps Vita هم فاجعه بزرگی بود که پلی استیشن در دوران حرفهای خود مرتکب شد و قطعا کسی جز خود سونی مقصر این بحران نیست. بعد از این اشتباه تمرکز کمپانی روی بازیهای باکیفیت و با بودجه بالا گذاشته شد و توانست خاطرات بد آن دوران را از اذهان پاک کند. همین مسئله برای نینتندو هم روی داد و دیدیم که این کمپانی هم وقتی سوییچ را عرضه کرد، به چه موفقیتهایی دست یافت و توانست دوباره به میدان بازی برگردد.
البته که میان این همه دلیل برای موفقیت پلی استیشن، از بازاریابی و مارکتینگ حرفهای سونی نیز نباید غافل ماند. بازایابی از روزهای اولِ تاسیس پلی استیشن از نقاط قوت این شاخه سونی بوده است. نمونههای زیادی برای اثبات این ادعا داریم، از اعلام قیمتِ تاریخی PS1 گرفته، تا نحوه آموزش به اشترام گذاشتن بازیهای استفاده شده در PS4، حضور کوین باتلر (Kevin Butler) در دوران پلی استیشن 3 و شعار «بزرگی در انتظار شماست» یا همان Greatness Awaits برای پلی استیشن 4، همه و همه روی مارکتینگ پلی استیشن تاثیر داشتند و باعث شدند که نام و برند PlayStation در بازار شناخته شود و به محبوبیت خارق العادهای دست یابد.
در کنار این، تصمیمها و انتخابهای هوشمندانه بوده است که باعث شدهاند سونی بتواند جای پای پلی استیشن را تثبیت کند و نام و شهرت آنها را هر روز قویتر از دیروز سازد. البته که باز هم باید گفت، پلی استیشن هم از روز تولد خود تا حالا تصمیمهای اشتباه، کم نداشته است و انتخابهای نا به جا نیز انجام داده (که بارزرترین آنها در دوران پلی استیشن 3 به چشم میخوردند). اما باز هم با این حال تصمیمهای درست و زیرکانه پلی استیشن بر تصمیمهای اشتباه میچربند و کاری میکنند که بخش بد ماجرا چندان به چشم نیاید. قیمتگذاری همیشه یکی از نقاط قوت پلی استیشن بوده است، که البته به نظر میرسد اخیرا دچار کمی مشکل شده و باز هم شاهد تصمیمات نه چندان خوب از جانب سونی در خصوص قیمتگذاری هستیم.
گرانتر کردن قیمت بازیهای انحصاری پلی استیشن 5 و برخی گزارشهای مالی که از جانب این کمپانی منتشر شدند، باعث ایجاد برخی ذهنیتهای منفی در ذهن کاربران نسبت به پلی استیشن و سونی شدند. در هفته پیش هم شاهد این بودیم که قیمت کنسول پلی استیشن 5 در مناطق زیادی افزایش یافت که بیشترین مقدارِ آنها تا 50 یورو بود. قطعا سونی آنقدر محبوب است و توانسته خود را ثابت کند که بتواند گاهی اوقات کارهای اشتباهی انجام دهد که مردم از آن چشم پوشی کنند، اما باید امیدوار بود که این کمپانی چندان به این کار عادت نکند و با تکرار آنها، وضعیتِ فوق العاده خود را به خطر نیندازد.
حال که از گذشته و تاریخچه PlayStationنوشتیم، شاید آینده پلی استیشن نیز برایمان جالب باشد. اینکه بگوییم کنسول PS5 قرار است موفق باشد و نسل درخشان دیگری برای سونی رقم بزند، چندان حدس هوشمندانهای نیست و این مسئله تقریبا بر همه روشن است. با وجود کمبود قطعات و مشکلات تامین کالا، کنسول پلی استیشن 5 به خوبی در حال فروش است و سرعت خوبی نیز در پیشرفت خود دارد. اگر تعارضات پشت پرده حل شوند و مشکل کمبود قطعات نیز برطرف شود، تصور کنید که نمودارهای پیشرفت کنسول چه رشدی خواهد داشت! از منظر محتوا نیز پلی استیشن 5 بسیار بهتر از هر کنسولِ دیگرِ پلی استیشن عمل کرده. بازی Marvel’s Spider-Man: Miles Morales، بازی Horizon Forbidden West، بازی Ratchet and Clank: Rift Apart و بازی Returnal فقط در دو سال عرضه شدند و بازیهای بسیار بیشتری نیز در راه عرضه هستند.
نکتهای که در سیاستهای جدید پلی استیشن به چشم میخورد، استراتژی سونی برای سرمایهگذاری در بازار PC است. تا الان بازی Horizon Zero Dawn، بازی Days Gone، بازی Marvel’s Spider-Man و بازی God of War که انحصاری پلی استیشن 4 بودند برای رایانههای شخصی عرضه شدهاند و میدانیم که نسخه PC بازی Uncharted: Legacy of Thieves و بازی The Last of Us Part 1 نیز در دست ساخت قرار دارند و بهزودی عرضه خواهند شد. مشخص است که بازیهای انحصاری دیگری هم قرار است این روند را طی کنند و از کنسول به رایانههای شخصی عازم شوند، اما سوال اینجاست که آیا روزی فرا خواهد رسید که سونی همزمان با عرضه بازی خود روی کنسولش، آن را برای رایانههای شخصی هم منتشر کند؟ با توجه به موفقیت عظیم بازیهای این شرکت در پلتفرم استیم و اضافه شدن استودیوهای پورت بازی کنسولی روی PC به تیم پلی استیشن، میتوان چنین حدسی زد و منتظر ماند که شاهد انتشار همزمان بازیهای پلی استیشن برای کنسول و PC در یک روز باشیم؛ به اصطلاح سادهتر، این مسئله دیر و زود خواهد داشت، اما سوخت و سوز نه. این مورد را هم میتوان به یکی از چندین دلیل موفقیت و رشد سریع پلی استیشن اضافه کرد و در چند سال آینده نتیجه آن را هم دید.
در کنار همه این موارد، به نظر میرسد که خیلی زود شاهد ورود سونی و پلی استیشن به عرصه بازیهای سرویس محور خواهیم بود، برنامهای که قطعا پرخطرترین نقشه سونی در میان استراتژیهایش است. سونی تا الان به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای سازنده عناوین تک نفره و داستان محور شناخته شده و حال میخواهد این شهرت و موفقیت خود را وارد دنیای بازیهای چند نفره هم بکند. به نظر میرسد که این شرکت در حال حاضر 10 بازی سرویس محور در دست ساخت دارد که در طول سه سال آینده منتشر خواهند شد! نکته ترسناک ماجرا اینجاست که بیشتر بازیهای سرویس محور در زمان عرضه اصلا خوب ظاهر نمیشوند و بعد از عرضه نیز وضعیت خیلی جالبی به خود نمیبینند، که بیشتر به دلیل رقابتِ زیاد در بازار و عدم پشتیبانی مناسب است. باید دید که پلی استیشن میتواند با جامعه هواداران بزرگی که دارد و استودیوهایی که به خدمت خود در آورده، از این بلا جانِ سالم به در ببرد و در عرصه عناوین سرویس محور هم موفقیت خود را تکرار کند یا نه.
البته که نباید انتظار داشت تمام بازیهای لایو سرویس سونی موفق باشند و تبدیل به اثری قابل تحسین شوند. حتی اگر فقط چند مورد از این 10 بازی بتوانند عملکرد خوبی از خود به جا بگذارند، سونی قادر به تاسیس بنیادی مناسب خواهد بود که بر اساس آن ادامه بازیهای سرویس محور خود را توسعه دهد. برای رسیدن به چنین هدفی سونی باید در اتخاذ تصمیمهای خود نهایت دقت را به خرج دهد، از کیفیت آثار گرفته تا قیمت گذاری آنها و ارائه محتوای زیاد پس از عرضه، من جمله مواردی هستند که برای زنده و پابرجا ماندن بازیهای سرویس محور حیاتی هستند و اگر یک بازی موفق به رعایت حتی یکی از آنها نشود، با خطرِ از دور خارج شدن مواجه میشود، چرا که فضای رقابتی بازیهای سرویس محور خیلی داغ است و شرکت کنندگان جدید باید با قدرت و سرمایه کامل خود وارد آن شوند. اگر پلی استیشن بتواند در این زمینه هم موفق ظاهر شود، این مورد را هم میتوانیم به یکی از دلایل موفقیت پلی استیشن در آینده اضافه کنیم.
با کنار هم گذاشتن تمام موارد و دلایلی که با هم شمردیم و بررسی کردیم، میتوان به راحتی گفت که آینده برای پلی استیشن روشنتر از همیشه است و با چند حرکت هوشمندانه دیگر، این شرکت میتواند حتی بزرگتر و بهتر از قبل به فعالیت خود در صنعت بازیهای ویدیویی ادامه دهد.