مطابق روال سالهای گذشته، در جریان سال 2023 نیز شاهد انتشار بازیهای ویدیویی باکیفیت و ماندگاری برای پلتفرمهای مختلف بودیم و همانطور که انتظار میرفت، هریک از این آثار موفق شدند تا بازیکنهای متعددی را به خود جلب کنند. با این حال، همچنان بازیهای ناموفق گوناگونی روانه مارکتها شدند که از نظر جوانب متفاوتی در جلب رضایت منتقدین و بازیکنها ناموفق بودند و نتوانستند حداقل رضایت ممکن را کسب کنند. میزان شکست برخی از این پروژهها حتی به گونهای بود که سبب به خطر افتادن سرنوشت سایر پروژههای جدید استودیوهای سازنده آنها شده باشد یا بازیکنها دیگر تحت هیچ شرایطی به تبلیغات پیش از عرضه بازیهایشان توجه نکنند. با در نظر داشتن نکات مطرح شده، تصمیم گرفتیم تا در این مطلب به بررسی و معرفی مختصر 10 مورد از بدترین بازیهای سال جاری میلادی بپردازیم.
مشابه با سایر نسخههای منتشر شده از این فرنچایز طی سالیان اخیر، بازی NBA 2K24 نیز متاسفانه به علت تمرکز و اتکا بیش از اندازه به پرداختهای درون برنامهای و عدم فراهم آمدن شرایط لازم برای کسب یک تجربه کامل و دلچسب از بازی، نارضایتی بسیاری از بازیکنها را به همراه داشته است. البته نباید فراموش کرد که به عنوان یک مجموعه شبیه سازی از ورزش بسکتبال و ارائه گیم پلی جذاب و اعتیاد آور، نقاط قوت بازی میتواند تاحدوی تاثیر اهمیت پرداختهای درون برنامهای بازی را کاهش دهد. با این حال، همچنان وجود این نوع پرداختها میتواند تمامی جوانب مثبت بازی را زیر سایه خود مخفی نگه دارد!
اگر فقط به دنبال یک دلیل مناسب برای بیان این نکته که عرضه سالیانه نسخههای جدید بازی Call of Duty یک تصمیم مناسب و شایسته برای شرایط فعلی این مجموعه نیست، باشیم، باید به اقدام اخیر شرکت اکتیویژن و انتشار بسته گسترش دهنده نسخه پیشین این فرنچایز در قالب یک بازی مستقل طی سال جاری اشاره کنیم. کوتاه بودن بخش داستانی و کمپین بازی Call of Duty: Modern Warfare 3 با انتقادات بسیار شدیدی از جانب طرفداران و منتقدین مواجه شد. بخش آنلاین و چند نفره بازی نیز محتوا جدید به خصوصی را در اختیار بازیکنها قرار نمیدهد و تیم سازنده صرفا به استفاده از نسخه ریمستر شده مپهای قدیمی بسنده کرده است. احتمالا تنها ویژگی این بازی را میتوان بخش زامبی محور و جهان باز آن معرفی کرد که با گذشت زمان این بخش نیز تبدیل به یک تجربه تکراری میشود.
مطالب مرتبط: معرفی بازیهای بیکیفیت اما به شدت سرگرمکننده
سال 2023 را میتوان بازه زمانی مناسبی برای بازیهای ژانر وحشت و دلهره آور دانست. با این وجود، بازی Quantum Error در لیست این دسته از آثار قرار نمیگیرد و در تحقق وعدههایش پیرامون ارائه یک تجربه دلهره آور در دل کهکشانها موفق ظاهر نمیشود. سیستم مبارزات بازی یا اتفاقات داستانی تحت هیچ شرایطی درگیر کننده نیستند و در کنار آنها، مشکلات فنی بازی به قدری زیاد است که احتمالا سبب کنار گذاشته شدن آن توسط بازیکنها در همان ساعات ابتدایی خواهد شد.
بازی Flashback در جریان سال 1992 در دسترس بازیکنها قرار گرفت و باوجود اینکه شامل المانها یا مکانیزمهای چندان تاثیر گذاری برای پروژههای بعد از خود در آن زمان نبود، جایگاه به خصوصی را در دل بسیاری از بازیکنهای آن زمان کسب کرده است. بازی دوم این فرنچایز طی ماههای اخیر منتشر شد و متاسفانه نتوانست موفقیت نسخه پیشین را تجربه کرده و به محبوبیت مشابهی در میان بازیکنها برسد. در هنگام تجربه بازی، ضعفهای متعدد سیستم مبارزات به همراه وجود باگها و مشکلات فنی شدیدا بازیکن را آزار میدهد و بعید به نظر میرسد که اشخاص حتی بتوانند برای چندین ساعت این عنوان را تجربه کنند.
شکی وجود ندارد که یکی از بزرگترین شکستها و پروژههای ناموفق امسال، بازی The Lord of the Rings: Gollum ساخته استودیو Daedalic Entertainment بوده است. تمرکز اصلی این بازی روی یکی از مهمترین شخصیتهای جهان فرنچایز ارباب حلقهها، گالوم قرار دارد و گیم پلی آن شامل مکانیزمها و المانهای مخفی کاری است. بازی در همان روزهای ابتدایی انتشارش با نقدهای بسیار کوبندهای مواجه شد و بازیکنها نیز شدیدا نسبت به شرایط بسیار بد بازی از نظر گیم پلی، جلوههای بصری و جوانب فنی معترض بودند. میزان نارضایتی اشخاص به گونهای بود که استودیو مذکور وادار به متوقف کردن تمامی فعالیتها و برنامههایش برای پروژههای آینده شد!
برخلاف میزان موفقیت و محبوبیت فرنچایز The Walking Dead در مدیوم تلویزیون و جذب میلیونها مخاطب در سرتاسر دنیا، این فرنچایز از شانس و اتفاقات دلچسبی در صنعت بازیهای ویدیویی برخوردار نبوده است. بارزترین نمونه برای این موضوع، بازی The Walking Dead: Destinies محسوب میشود. این بازی به بازیکنها اجازه میدهد تا تمامی رخدادهای سریال تلویزیونی را بدون ایجاد تغییرات به خصوص، شخصا تجربه کنند. اما ضعفهای فنی بازی به خصوص در زمینه جلوههای بصری و مکانیزمهای مخفی کاری یا مبارزه آن سبب شدند تا خیلی زود این بازی به یکی از بدترین و ضعیفترین پروژههای امسال بدل شود.
یکی دیگر از آثار منتشر شده در ژانر وحشت که کیفیت فوقالعاده ضعیفی را داشته و با نارضایتی اکثریت بازیکنها مواجه شد، بازی Stray Souls است. بازی از جوانب مختلفی آشفته است و برخلاف لحظات ابتدایی بخش پرولوگ، بازیکن با پیشروی هرچه بیشتر در جهان بازی و تجربه جوانب مختلف آن بیش از هرزمانی از خرید خود ناامید و پشیمان میشود. میتوان گفت که بازی نام برده در تمامی زمینهها یک تجربه ناموفق تلقی میشود و ویژگیهای مثبت آنقدر کم است که حتی امکان بازگو کردنشان وجود ندارد!
بازی Overpass در جریان سال 2020 منتشر و بلافاصله تبدیل به یکی از بدترین بازیهای آن زمان شد. به همین خاطر، انتظارات چندان زیادی از دنباله جدید این مجموعه وجود نداشت و توجهات به مراتب کمتری در قیاس با سایر موارد این مطلب نسبت به آن معطوف شده بود. متاسفانه، بازی Overpass 2 نیز مسیر مشابهی را با نسخه پیشین طی کرده و کیفیت نامطلوبی را دارا است. بازی محتوا چندان زیادی را به بازیکن هدیه نمیدهد، سیستم کنترل و هدایت وسایل نقلیه حاضر در آن به شدت آزار دهنده است و وجود معایب فنی متعدد این بازی را به یکی از بدترین پروژههای امسال بدل کرده است.
مطالب مرتبط: معرفی بازیهای جذابی که امتیاز کمتر از ۷۰ گرفتهاند
عنوان Roguelike و جهان باز استودیو Systemic Reaction شامل ویژگیهای مثبتی نظیر جهان اسکاندیناویایی و مبارزات نسبتا سرگرمکننده است. اما در نقطه مقابل، بازی Ravenbound دارای ضعفها و مشکلات بیشتری در قیاس با ویژگیهایش است. برای مثال جهان بازی بسیار وسیع است، اما کاملا بیروح و تهی به نظر میرسد و محتواهای درگیر کننده چندان زیادی را در اختیار بازیکن نمیگذارد. از طرفی، ماموریتهای بازی احساس تکراری بودن و کاملا یکنواختی را به بازیکن القا میکنند و سیستم لوت کردن آن شامل معایب آزار دهندهای است. درنهایت نیز باید خاطر نشان کرد که مشکلات فنی بازی بیش از هرچیزی تجربه بازیکنها را تحت تاثیر قرار میدهد و بعید است شخصی این بازی را با وجود این دسته از مشکلات، به صورت کامل تجربه کند.
بیشک ایدههای به کار رفته در پروسه ساخت بازی ED-0: Zombie Uprising روی کاغذ شدیدا جذاب و هیجان انگیز هستند. این بازی در دسته آثار سبک Roguelike قرار میگیرد و جهان آخرالزمانی و زامبی محور آن میتواند پیش از شروع بازی توجه هرشخصی را به خود جلب کند. با این حال، همه چیز با شروع تجربه بازی دگرگون شده و کلیت بازی به یکی از طاقت فرساترین تجارب هربازیکنی بدل میشود. سیستم کنترل پروتاگونیست بازی به طرز دور از انتظاری آزار دهنده است و جلوههای بصری بازی تحت هیچ شرایطی حداقل کیفیت مورد انتظار را ندارند. البته جوانب منفی بازی محدود به این زمینهها نشده و شامل موارد دیگری از جمله باگهای متعدد یا سرگرمکننده نبودن سیستم مبارزات نیز میشود.