تولدِ «داستان» همزمان است با شروع بشریت. از زمانی که انسان خلق شد، به نوعی داستان نیز خلق شد. داستانِ خوردن سیب توسط آدم و حوا را همه بلد هستیم. در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، داستان بخش وسیعی از زندگیمان را تشکیل میدهد. روزهای سخت، روزهای شاد و روزهای شیرین و تلخ، هر کدام داستانهای منحصر به خودشان را دارند. هر کدام اگر به خوبی روایت شوند، میتوانند مخاطب را برای ساعتها میخکوب کنند. بررسی این موضوع که داستان تا چه اندازهای در زندگی روزمرمان نفوذ کرده است، در این مطلب قابل گنجاندن نیست؛ اما میتوان گفت: «داستان بخش جدا نشدنی روزهایمان است. داستان همان چیزی است که باعث میشود صبحها با آرزوی اتفاق افتادن آن از خواب بیدار شویم و شبها با مرور اتفاقات، به خواب برویم. داستان همان چیزی است که عاشقمان میکند، داستان همانی است که باعث میشود گاهی به مرز جنون برسیم و گاهی نیز اشک روی گونههایمان جاری شود. داستان همه چیز است.» به همین دلیل در این مطلب به معرفی بهترین بازی های داستان محور چند سال اخیر از دید سایت معتبر متاکریتیک میپردازیم.
این عنصر جدا نشدنی، در قالب آثار هنری نیز به چشم میآید. از یک نقاشی ساده گرفته تا موسیقیهای بتهوون، با آنکه بیکلام است، اما داستانی را روایت میکند. نوتهای زیر و بم در کنار نوتهای بالا، به مانند فراز و نشیبهای زندگی هستند. گاهی حتی یک قطعه بیکلام میتوانند بیشتر از موسیقیای که خواننده دارد، شما را تحت تاثیر خودش قرار دهد. این موضوع در قالب آثار سینمایی و تلویزیونی ادامه پیدا میکند. اگر داستان نباشد، فیلم و سریالی نیز وجود ندارد. داستانی نباشد، ستارهای نیز در سینما و تلویزیون نمیدرخشد.
عنصر حیاتی روزهایمان، پایش به بازیهای ویدئویی نیز کشیده شده است اگر داستانی نباشد، بازی هم نیست. داستان نباشد، نیتن دریک (Nathan Drake) هم در کار نخواهد بود. طی سالهای اخیر، آثار بزرگ و کوچکی با محور بازیهای داستان محور منتشر شدند. خیلیها بر این باورند که دهه اخیر، جزو بهترین دهههای تاریخ صنعت بازیهای ویدئویی در زمینه داستان سرایی بوده است. در دههای که بعضی از کارگردانان و خالقین بازیهای ویدئویی، بازی های داستان محور را مرده خطاب کردند؛ آثاری مانند بازی God of War، بازی The Last of Us، بازی BioShock Infinite و ... خلق شدند. درست در همان زمانی که ساخت بازیهای آنلاین بیشتر به نفع سازندگان و ناشرین بود، استودیوهایی که پا روی آرمانهایشان نگذاشتند و به بازیکنان این اجازه را دادند تا طعم شیرین یک داستان خوب را در قالب بازیهای ویدئویی بچشند.
در ادامه ما به بهترین بازی های داستان محوری میپردازیم که طی دهه اخیر، بالاترین نمرات را از سایت متاکریتیک (Metacritic) دریافت کردهاند.
بازی Detroit: Become Human
عرضه در سال: ۲۰۱۸ میلادی
نمره متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
دیوید کیج (David Cage) جزو افرادی در تاریخ صنعت بازیهای ویدئویی است که نامش با بازی های داستان محور گره خورده. کمتر کسی مثل دیوید کیج را میتوان پیدا کرد که تا این اندازه به دنیای بازی های داستان محور آشنایی داشته باشد و بتواند ایدههای نابی را در پیشبرد چنین آثار ارائه دهد. آخرین ساخته کیج، بازی Detroit: Become Human نام دارد که یکی از بهترین بازی های داستان محور است. اثری که شما را وارد روایتی متفاوت از دنیایی میکند که زیاد با ما فاصله ندارد. دنیایی که هوش مصنوعی، به یار و یاور انسانها تبدیل شدهاند و کارهای مختلفی را انجام میدهند. از نظافت گرفته تا حتی مامور پلیس بودن.
بازی Detroit: Become Human به طور همزمان داستان سه اندروید را روایت میکند که به دنبال آزادی هستند. اندرویدهایی که خواهان برداشتن قدمهایی فراتر از چیزی که برایشان برنامه ریزی شده است، هستند. شما در این میان باید با انتخاب خط روایی درست، هدف را پیش ببرید. هر اشتباهی در انتخاب حتی یک دیالوگ غلط، ممکن است به طور کامل پایان بازی را تغییر دهد. چندین پایان برای بازی مهیا شده است که باعث بالا رفتن احساس تجربه دوباره بازی میشود.
بازی Until Dawn
عرضه در سال: ۲۰۱۵ میلادی
نمره متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
داستان بازی Until Dawn درباره گروهی از دوستان است برای آخر هفته، به جایی دنج سفر میکنند؛ بیخبر از آنکه چه چیزی در انتظارشان است. یکی از عواملی که باعث شده تا این بازی در لیست بهترین بازی های داستان محور حضور داشته باشد، مکانیزمهایش است. به این صورت که در بازی Until Dawn، بیشتر از اینکه دکمههای عقب و جلو مهم باشد، دایره و مثلب و ... مهم هستند. انتخابها باید به بهترین شکل ممکن صورت بگیرند و در غیر این صورت، با اتفاقی ترسناک مواجه خواهید شد. بازی Until Dawn در سبک ترس نیز قرار دارد.
بازی Death Stranding
عرضه در سال: ۲۰۱۹ میلادی
نمره متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
دهه اخیر اتفاقات فراموش نشدنی کم نداشت، اما یکی از مهمترین آنها بیشک جدایی هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) از کونامی (Konami) بوده است. کوجیما جزو خلاقترین کارگردانهایی است که در حال در صنعت بازیهای ویدئویی فعالیت میکند. البته نباید از قدرت بالای او در نویسندگی نیز چشم پوشی کرد. با جدایی کوجیما از کونامی، خالق مجموعه بازی Metal Gear با ایجاد استودیویی به دنبال ساخت یک بازی جدید رفت. بازی Death Stranding سرانجام تمام درگیریهای کوجیما و کونامی است. اثری که شما را در نقش پیامرسانی قرار میدهد که مهمترین موجود دنیا را به این طرف و آن طرف میبرد.
نظرات درباره بازی Death Stranding به شدت متفاوت است. بعضیها آن را بهترین بازی سال ۲۰۱۹ میلادی میدانند و بعضی دیگر نیز آنبه عنوان یک بازی ضعیف خطاب میکنند.. به هر حال، برای اینکه بدانید در کدام یک از دو دسته یاد شده قرار دارید، تنها کافی است چند ساعت پای تجربه بازی Death Stranding بنشینید. اما هر دو گروه روی یک موضوع که بازی یکی از غنیترین داستانسراییهای کوجیما را دارد، هم نظر هستند. بازی Death Stranding یکی دیگر از بهترین بازی های داستان محور است.
بازی Uncharted: The Nathan Drake Collection
عرضه در سال: ۲۰۱۵ میلادی
نمره متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
استودیوی ناتی داگ را میتوان ستاره درخشان آثار داستان محور معرفی کرد. استودیویی که ساختههای آن، جزو مطرحترین و با افتخارترین آثار بازی های داستان محور هستند. یکی از مجموعههایی که میتواند دل هر بازیکنی را در کسری از ثانیه ببرد، بازی Uncharted است. اثری که شما را با داستانهای زندگی نیتن دریک (Nathan Drake) آشنا میکند. فردی که به دنبال آثار و گنجینههای با ارزشمند در سراسر جهان، سفر میکند و گاهی نیز در این سفرها، با افراد و گروههایی مواجه میشود که کشتن او برایشان کاری ندارد. به لطف استودیو Bluepoint Games در سال ۲۰۱۵ میلادی، بازی Uncharted: The Nathan Drake Collection که مجموعه از سه نسخه ابتدایی سری است، بازسازی و منتشر شد. اثری که به طرفداران جدید مجموعه بازی Uncharted که احتمالا با بازی Uncharted 4: A Thief's End با آن آشنا شدهاند این امکان را میدهد که بیش از پیش نیتن دریک را بشناسند. سه نسخهای که در این بازی قرار دارد، هر کدام قابلیت تبدیل شده به یکی از بهترین بازی های داستان محور را دارند که طی چند سال اخیر تجربه کردهاید.
بازی Horizon Zero Dawn
عرضه در سال: ۲۰۱۷ میلادی
نمره متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
یکی از آثاری که در دهه اخیر توانست در دسته آیپیهای موفق خلق شده قرار بگیرد، بیشک بازی Horizon Zero Dawn است. اثری که روایتی متفاوت از قرن ۳۱ است. دنیایی که در آن موجودات ماقبل تاریخ حکمرانی میکنند. اما به جای خون، در رگهایشان الکتریسیته جریان دارد و به جای گوشت نیز تکههای آهن پوست بدنشان را تشکیل میدهد. هر کدام از این موجودات، ویژگیهای منحصر به فردی دارند. شما در قالب شخصیتی به نام الوی (Aloy)، باید به دنبال هدفی واحد پیش بروید. هدفی که در میان آن، با انسانها و شخصیتهای متفاوتی آشنا میشوید و در کنارش، با موجودات یاد شده نیز مبارزه میکند. بازی Horizon Zero Dawn به شدت سرگرم کننده است و یکی از بهترین بازی های داستان محوردر چندسال اخیر است.
بازی The Witcher 3
عرضه در سال: ۲۰۱۵ میلادی
نمره متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
یکی از دلایلی که باعث شد استودیو CD Projekt RED به شهرت امروزی برسد، بیشک عرضه مجموعه بازی The Withcer و به طور متمرکزتر، بازی The Witcher 3: Wild Hunt است. اثری که خاتمه دهنده داستان سه گانه گرالت (Geralt) است و باری دیگر او را در میان نبردی بین عشق و زندگی قرار میدهد. بازی The Witcher 3 به قدری در به تصویر کشیدن یکی داستان بینظیر است که طی سالهای اخیر و بعد از عرضه آن، کمتر اثری توانست حتی به چند قدمی آن نزدیک شود. یکی از المانهای اصلی و اساسی در بازیهای نقش آفرینی، داستان است. نکتهای که به بهترین شکل ممکن در بازی The Witcher 3 پیاده شده است. بازی میتواند برای ساعتها شما را سرگرم کند و اگر کمی با مکانیزم آن آشنا شوید، به یکی از فراموش نشدنی تجربههایتان تبدیل شود. بازی The Witcher 3 بدون شک در لیست بهترین بازی های داستان محور براساس امتیاز متاکریتیک جای میگیرد.
بازی BioShock Infinite
عرضه در سال: ۲۰۱۳ میلادی
نمره متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
اگر قرار باشد لیستی از افرادی درست کنیم که توانستهاند با آثارشان جان دوباره و یا دوچندانی به بازیهای داستان محور بدهند، بیشک باید در کنار نام دیوید کیج، نام کن لوین (Ken Levine) را نیز نوشت. کن لوین با خلق بازی BioShock، به ویژه بازی BioShock Infinite، در جدیدی را به سوی آثار داستان محور باز کرد. دری که کمتر خالقی ریسکش را به جان میخرد. بازی BioShock Infinite جزو عجیبترین آثاری است که در دهه ۲۰۱۰ میلادی منتشر شده. در حالی که در نقش بوکر دیویت (Booker DeWitt) یک کارگاخ خصوصی به شهر پرنده کلمبیا میروید، با دختری به نام الیزابت کاماستاک (Elizabeth Camstock) آشنا خواهید شد. داستان بازی به قدری پیچیده و بزرگ است که نمیتوان به سادگی ان را خلاصه کرد؛ همینقدر بدانید که بازی BioShock Infinite میتواند یکتنه به یکی از بهترین بازی های داستان محور چند دهه اخیرتان تبدیل شود.
بازی God of War
عرضه در سال: ۲۰۱۸ میلادی
نمره متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که در صورتی آشنایی با بازیهای ویدئویی، بازی God of War را تجربه نکرده باشد. سه گانه نخست بازی God of War، روایتی جذاب و نفسگیر از مبارزه کریتوس (Kratos) – ایزد جنگ – با ایزدان یونان بود. درگیریها و مواجه شدن او با زئوس (Zeous)، جزو بینظیرترین روایتهایی بوده که طی سالهای اخیر در قالب یک بازی به تصویر کشیده است. پس از گذشت بیشتر از پنج سال از عرضه آخرین نسخه مجموعه سه گانه بازی God of War، استودیو سانتامونیکا (Santa Monica) دست به ریسکی بزرگ زد. بازی God of War، باری دیگر جان دوباره گرفت، اما نه با آن داستانی که انتظارش را میکشیدیم. کریتوس از یونان به نورس رفته است و در آنجا زندگی آرام مشغول است. تا جایی که همسر او میمیرد و درخواستی از کریتوس و پسرش دارد؛ بردن خاکسرش به بلندترین کوه. همین درخواست باعث میشود تا کریتوس و پسرش با اتفاقات بزرگ و کوچکی مواجه شوند. داستان بازی God of War به شدت جذاب است و آن را در میان بهترین بازی های داستان محور قرار میدهد. همچنین تجربه این بازی پیش از عرضه نسخه جدیدش در سال آینده، میتواند جذاب باشد.
بازی The Last of Us
عرضه در سال: ۲۰۱۳ میلادی
نمره متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
سال ۲۰۱۳ میلادی مصادف بود با نزدیک شدن کنسول پلی استیشن 3 به شکستی واقعی. سونی در سال ۲۰۱۳ میلادی، در خطرناکترین و همینطور حساسترین دورههای حیاتش قرار داشت. فروش پایین کنسول پلی استیشن 3 خیلیها را بر این باور سوق داده بود که بخش گیمینگ سونی رو به زوال است و به زودی تعطیل خواهد شد. تا اینکه فرشته نجاتی به اسم بازی The Last of Us، جان دوبارهای به سونی داد. بله؛ بازی The Last of Us به مانند یک فرشته نجات است. فرشتهای که در آخرین دقایق، درست همانجا که امیدی وجود نداشت، به کمک پلی استیشن آمد. این عنوان که یکی از بهترین بازی های داستان محور تاریخ است به تجربهای منحصر به فرد و خاص برای مخطبانش تبدیل شد. داستان جوئل (Joel) و الی (Elie)، به قدری جذاب، نفسگیر، درام و میخکوب کننده است که تا سالیان سال، حس و حال تجربه بازی به مانند روز اول در ذهنتان خواهد ماند.
بازی Red Dead Redemption 2
عرضه در سال: ۲۰۱۸ میلادی
نمره در سایت متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
بودن اثری از راکستار (Rockstar) در این لیست به شدت ضروری است. هم بازی GTA V و هم بازی Red Dead Redemption 2 صلاحیت قرار گرفتن در این رده را دارند. اما به این دلیل که بازی Red Dead Redemption 2 جدیدتر است، تصمیم گرفتیم تا به این بازی بپردازیم. بازی Red Dead Redemption 2 روایتی متفاوت از دنیای غرب وحشی است. دنیایی که به جای ماشینهای خوش رنگ، اسبهای زین شده حضور دارند و به جای گوشیهای هوشمند، روزنامههای کاغذی اتفاقات روز را به اهالی شهر و روستا اطلاع میدهند. بازی Red Dead Redemption 2 بلوغ راکستار در ساخت آثار Open-Wolrd و داستانی است؛ از گیمپلی گرفته تا گرافیک، از داستان گرفته تا ماموریتها. بازی Red Dead Redemption 2 میتواند با دنیا و اکوسیستم فوق العادهاش، برای ساعتها شما را میخکوب خودش کند و یکی از بهترین تجربهها در میان بازی های داستان محور را به شما هدیه دهد.
به طور حتم طی سالهای اخیر، دهها بازی داستانی جذابِ دیگر نیز منتشر شدند که بعضی از آنها لیاقت قرار گرفتن در این لیست را داشتند. اما سعی شد تا در این مطلب، به مهمترین و در عین حال بهترین آنها بپردازیم. هر کدام از بازیهای یاد شده، از داستانی غنی بهره میبرند. داستانی که در صورت وفق گرفتن با آنها، میتوانید ساعتها لذت ببرید.
نظر شما درباره این آثار چیست؟ خوشحال میشویم نظراتتان را با ما و کاربران سایت به اشتراک بگذارید.