بازیهای با سبک هک اند اسلش (Hack and Slash) مدت زیادی است که در صنعت بازیهای ویدیویی دیده میشوند و طرفداران بسیاری را مجذوب خود کردهاند. با اینکه دنبال کردن یک داستان خوش ساخت یا مسابقه دادن در مسیرهای واقع گرایانه لذت بخش است، گاهی اوقات بهترین راه برای لذت بردن از یک بازی این است که منطق را رها کنید و خود را غرق در گردبادی از نبردهای شمشیری و جادویی کنید. این موضوع در پلی استیشن 5 نیز صادق است. اگرچه هنوز بازیهای هک اند اسلش زیادی برای این کنسولعرضه نشدهاند، اما میتوانید با قابلیت Backwards Compatibility از بازیهای قدیمی لذت ببرید. تمامی بازیهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، روی پلی استیشن 5 چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت دیجیتال موجود هستند.
سری بازی Devil May Cry یکی از قدیمیترین فرنچایزهای هک اند اسلش بهشمار میآید و حتی میتوان از آن بهعنوان یکی از پیشگامان بازیهای هک اند اسلشِ سه بعدی یاد کرد. با اینکه بازیهای این سری هیچوقت بینقص نبودند و مشکلات خاص خود را داشتند، بازی Devil May Cry 5 دوباره چشمها را به سمت این فرنچایز کشاند. در این بازی شخصیت محبوب دانته (Dante) و نیرو (Nero) دوباره بازمیگردند و شخصیت جدیدی بهنام وی (V) نیز معرفی میشود. هر سه شخصیت عالی هستند و گیمپلی فوقالعادهای را بهنمایش میگذارند. کپکام با سه سبک مبارزه متمایز و رویکردی منحصر به فرد نسبتبه شخصیت V، همراه با روایتی عجیب و غریب، نشان داد که چرا این بازی در ژانر هک اند اسلش بیرقیب است.
مطالب مرتبط: 15 بازی پلی استیشن 5 که گرافیکی خیره کننده دارند
سبک روگ-لایک که زمانی ژانر تازه و تخصصیای بود، با گیمپلی سخت و طاقتفرسا بر صحنه بازیهای مستقل مسلط بود. بسیاری از این بازیها روایتهای پیچیدهای را ارائه میدهند یا اصلاً داستانی ندارند، اما همه آنها از یک مکانیک خاص بهره میبردند: بازی کن، بمیر، تکرار کن! با این وجود، بازی Hades جنبههای متفاوتی نسبت به دیگر عناوین روگ-لایک دارد. بازیهای استودیو Supergiant Games به خاطر داستان محور بودنشان شناخته میشدند و اینبار این استودیو با تفسیری خوش ساخت از اساطیر یونان وارد صحنه شد. اما داستانِ آن تنها نقطه قوت آن نبود. گیمپلی بازی، با هربار مردن بهطور کلی تغییر میکند و باید دقیق روی ترکیب سلاحها و قدرتهایتان فکر کنید. با افشای تکههایی از داستان پس از هر مرگ، بازی Hades بازیکنان را تشویق میکند که به راه خود ادامه دهند و کشف کنند که در ادامه چه اتفاقی میافتد.
سری بازی Nier کمی غیر معمولتر از بازیهای معمولیای است که بازی کردهایم، اما این سری از همان ابتدا موفق نبود. زمانی که مشخص شد استودیو PlatinumGames، با کارنامه درخشانی مانند بازی Bayonetta و بازی Vanquish، وظیفه ساخت این عنوان را برعهده دارد، بسیاری به آن امیدوار شدند. خوشبختانه این امیدواری فروکش نکرد و در آخر با بازیای روبهرو شدیم که با داستان عجیب و غریبش در مورد رباتها و گیمپلی سرگرمکنندهاش، بسیاری از بازیکنان را برای ساعتها سرگرم کرد.
همانند سری بازی Devil May Cry، سری بازی Dynasty Warriors فرنچایز دیگری است که طی سالها الهام بخش بسیاری از عناوین هک اند اسلش بوده است. هر بازی از این سری بزرگتر از بازی قبلی است و داستانهای مربوط به سه پادشاهی چین در طول زمان به طور گسترده توسعه یافته است. اما اینها جنبه اصلی بازی نیستند. جنبه اصلی بازی، محیطهای عظیم و دشمنان بسیار زیادی است که در لحظه روی نمایشگر نشان داده میشوند. حرکات ترکیبی (Combo) زیادی در بازی وجود دارند و با دریافت نسخه Definitive Edition میتوانید با 83 شخصیت بازی کنید و همه جا را بهویرانه تبدیل کنید.
پیش از اینکه در سال 2018 دوباره شاهد حضور شخصیت کریتوس در دنیای بازیها باشیم، سری بازی God of War بیشتر بهخاطر گیمپلی هک اند اسلش دیوانهوارش شناخته میشد. بنابراین، وقتی زاویه دوربین تغییر کرد و همه چیز «جدیتر» شد، تردیدهایی در ذهن باقی ماند که آیا نسخه جدید گیمپلی بازی را تغییر خواهد داد یا خیر. خوشبختانه، این تغییر بهبهترین شکل انجام شد. دوربین بازی دستخوش تغییر بود و اینبار بازیکنان با دید سوم شخص وارد نبرد میشدند. کریتوس اکنون ریشهای بلندی دارد و سعی میکند پدر خوبی برای فرزندش باشد. اما بخش خوبِ قضیه اینجاست که این دو بازی مانند عناوین پیشینشان، با برخی از جذابترین وحشیانهترین نبردهایی که روی صفحه نشان داده شده است همراهاند.
سری بازی Monster Hunte همیشه به خاطر صحنههای باشکوهِ شکار هیولاهایش شناخته شده است. در حالی که قبلاً در شرق محبوب بود، انتشار بازی Monster Hunter: World موجب شد که این فرنچایز به شهرت جهانی برسد. این بازی استعدادی ذاتی این مجموعه را به زیبایی بهتصویر میکشد و محیطی وسیع پر از ابزارهای مختلف برای نبردهای حماسی را در اختیار بازیکنان قرار میدهد. زمانی که برای کشتن هیولاها آماده میشوید، پتکها و شمشیرهای عظیم فقط شروع کار هستند. بازیکنان در این بازی با یک تیم مناسب، میتوانند در کمترین زمان ممکن هیولاها را شکست دهند و از تک تک لحظات آن لذت ببرند.
مطالب مرتبط: برترین بازیهایی که شما را در پیشروی راهنمایی نمیکنند
بازی Ghostrunner و بازی Ghostrunner 2 بازیهای هک اند اسلش سریعی هستند که در یک ویرانشهرِ سایبرپانکی جریان دارند. بازیکنان در نقش یک نینجا، سناریوهای دشواری را تجربه میکنند که در آنها تنها با یک ضربه کشته خواهند شد. بازی اول به دلیل سرعت، دقت، و مبارزات فوقالعادهاش مورد ستایش قرار گرفت. بازی Ghostrunner 2 نیز همین گیم پلی هیجان انگیز را ادامه میدهد و عناصر جدیدی مانند نوار استقامت و یک مقر برای تعامل با بازیکنان را به آن اضافه میکند. هر دو بازی روایتی همهجانبه ارائه میدهند که آنها را به بهترینها در این سبک تبدیل میکند.
اصطلاحِ هک اند اسلش اغلب برای بازیهای سولز-لایک استفاده نمیشود؛ چون معمولا حملههای بیپروا منجر به مرگ میشوند. اما بازی Sekiro: Shadows Die Twice یک استثنا بهشمار میرود. این بازی بر مبارزات خشنتر و روانتر تأکید دارد و به جای «جاخالی دادن و ضربه زدن»، مبارزات شمشیری را به درگیریهای ریتمیک تبدیل میکند. ضربه زدن به دشمن اهمیت زیادی دارد، چون باید حالت بدنی (Posture) دشمن را بهم بزنید، پس نباید یکجا بشینید و همیشه به فکر جاخالی دادن باشید. در ابتدا ممکن است کمی طول بکشد به ریتم گیمپلی بازی عادت کنید، اما پس از یادگیری آن، جدا شدن از آن امکانناپذیر است.
بازی Shadow Warrior ابتدا در سال 1997 در کنار عناوینی مانند بازی Duke Nukem 3D عرضه شد، اما محبوبیت کمتری نسبت به عناوین دیگر داشت. در سال 2013 این بازی ریبوت شد، اما بازهم آنچنان از سوی بازیکنان استقبال نشد، البته بهاندازهای خوب بود که ساخت نسخه بعدی آن درنظر گرفته شود. بازی Shadow Warrior 2، نمونهای عالی از نحوه اصلاح یک بازی است. گیمپلی شمشیری و تفنگیِ دیوانهوارِ بازی از همه لحاظ در این بازی بهبود یافته است. شخصیت اصلی بازی، لو وانگ (Lo Wang)، عالی است و دیالوگهایش از همیشه خندهدارتر است. این بازی مکانیکهای قدیمی و جدید را ترکیب میکند و انواع سلاحهای سرد و گرم را به زرادخانه وانگ اضافه میکند که استفاده از هرکدام از آنها بسیار لذتبخش است.
بازی Left 4 Dead تاثیر قابل توجهی در صنعت بازیهای ویدیویی داشت، اثری که جانشین معنوی آن یعنی بازی Back 4 Blood نتوانست آن را تکرار کند. پس میتوان گفت فرصت خوبی برای استودیوهای دیگر فراهم شد تا بتوانند از این فرمول استفاده کنند. بازی Warhammer: Vermintide 2 دقیقا همین کار را انجام داد اما نه با زامبی، بلکه با موجودات افسانهایِ! این جنبه منفیای نیست، زیرا نبرد با موشهای زیرزمینی تجربه کاملا خاص و لذت بخشی است. بازی نبردهای نزدیک را در اولویت قرار میدهد و شما و تیمتان مستقیماً درگیر نبرد خواهید بود. خوشبخانه بخش کمپین بازی طولانی است و میتوانید ساعتهای زیادی از آن لذت ببرید.