برای افرادی که بهتازگی با سری بازی Metal Gear آشنا شدهاند، این بازی صرفا یک بازی اکشن ساده است. افراد زیادی با دیدن کاور بازی که فقط نشان دهنده یک سرباز و یک سری ابزار جنگی پشت سرش است، چنین دیدگاه اولیهای نسبت به این بازی پیدا میکنند. هرچند اگر چند ساعت به تجربه این بازی بنشینند و با خون آشامها، سایبورگها و تئوریهای توطعه مختلفی که در تارو و پود داستان این بازیها تنیده شده، میفهمند که چقدر در اشتباه بودهاند. سری بازی Metal Gear همیشه در بطن داستان جدی و حماسیاش، اتفاقات و شخصیتهای عجیب و غریبی داشته و این موارد دیوانه وار بخش جدا نشدنی بازیهای این مجموعه بودهاند.
در این مطلب به 10 مورد از این اتفاقات عجیب و غریب دنیای بازی Metal Gear اشاره میکنیم. اگر هنوز بازیهای قدیمی این مجموعه را تجربه نکردهاید برای جلوگیری از لو رفتن بخشهایی از داستان بازی از خواندن این متن پرهیز کنید.
10- حرکات رایدن در بازی Metal Gear Rising: Revengeance
رایدن (Raiden) در بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty سرباز سادهای بود که هیچ تجربهای در میدان عملیاتی نداشت و تمریناتاش را در محیط واقعیت مجازی گذرانده بود. اما با گذر زمان، رایدن هم به آرامی در دنیای دیوانهوار بازی Metal Gear غرق شد و در آخر به یک سرباز نیمه انسان-نیمه ربات تبدیل شد.
پس از گذشت 12 سال از اولین حضور رایدن در بازی Metal Gear، او به شخصیت اصلی بازی Metal Gear Rising: Revengeance که توسط استودیو پلاتینیوم گیمز ساخته شده بود تبدیل شد. در این بازی رایدن تبدیل به یک ابر سرباز مکانیکی (Cyborg) شده بود و حرکات و واکنشهای بسیار سریعاش، بیش از حد غیرمعمول بودند.
برای مثال، رایدن میتواند روی موشکهایی که به سمتاش شلیک میشود بدود و خودش را به دشمنان برساند، یا اینکه میتواند در کسری از ثانیه یک متالگیر ری (Ray) را مثل کاغذ خورد کند، این در حالی است که متالگیر ری در بازی Metal Gear Solid 2 دمار از روزگار بازیکنان در آورده بود و هنوز هم به عنوان یکی از سر سخت ترین متالگیرهای این سری شناخته میشود.
9- The Pain
تمامی اعضای گروه ویژه کبرا در بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater به نحوی عجیب و غریب بودند اما حساب شخصیت The Pain از بقیه جداست. این شخصیت توانایی کنترل زنبورها را داشت و اگر کیف کمریاش را خوب میگشتید میتوانستید یک ملکه زنبور هم در آن پیدا کنید. البته کنترل زنبورها توسط او تنها محدود به دستور دادن آنها به جابهجا شدن نمیشود. The Pain میتواند بهکمک زنبورها پرواز کند و از دهانش هم گلولههای زنبوری به سمت شما شلیک کند. ظاهرا بدن The Pain یک کندوی متحرک است. اطلاعات زیادی از اینکه او چطور میتواند زنبورها را کنترل کند در دست نیست، فقط میدانیم که او این توانایی را بعد از آلوده شدن به یک نوع انگل خاص بهدست آورده است.
8- دست Liquid Snake
شاید شما به وجود ارواح اعتقاد نداشته باشید، اما در دنیای بازی Metal Gear ارواح قطعا وجود دارند و میتوانند بهراحتی شما را تسخیر کنند. بعد از اینکه Revolver Ocelot دست راست خود را در مبارزه با Solid Snake از دست داد، دست راست Liquid Snake را که بهخاطر ویروس فاکسدای مرده بود به بازوی خود پیوند زد. این عمل عواقب خوشی برای او در پی نداشت و بازوی پیوند شده هنوز هم بخشی از روح Liquid Snake را در خود داشت. همین موضوع باعث تسخیر Revolver Ocelot توسط روح Liquid Snake، و بازگشت دوباره این شخصیت پس از مرگ میشود.
7- پایان بازی Metal Gear Solid: Peace Walker
وقایعی که در جریان این بازی میافتند از نظر عجیب و غریب بودن برای یک بازی Metal Gear معمولی بهنظر میرسند، اما پایان بندی آن حتی برای خود این مجموعه هم زیادی عجیب و غریب است.
داستان از این قرار است که یک سلاح هستهای (متالگیر) در کشور کاستاریکا وجود دارد که میتواند جنگی را شروع کند که دنیا را نابود خواهد کرد. این سلاح هستهای هوشیار میشود. هوشی که کنترل آنرا بر عهده گرفته در واقع روح The Boss (یا نمودار شخصیتی او که توسط تکنولوژی حفظ شده) است و در آخر این سلاح هوشیار تصمیم میگیرد برای جلوگیری از شروع یک جنگ خانمان برانداز، با غرق کردن خود در اعماق دریا، خودکشی کند.
6- Psycho Mantis
Psycho Mantis یکی از بهیاد ماندنی ترین شخصیتهای خلق شده توسط کوجیما است. این شخصیت مرموز که از بدو تولد تواناییهای ذهنی خارقالعادهای داشته، در کودکی با خواندن ذهن پدرش از در خطر بودن جان خود مطلع شد و برای جلوگیری از کشته شدن توسط وی، تمام روستای محل تولدش را به آتش کشید. این آتش سوزی به صورت خود Psycho Mantis هم آسیبهای شدیدی وارد کرد و ماسک زدن او بهخاطر محافظت از سوختگیهای عمیق روی صورتاش است. او در بازی Metal Gear Solid با شکستن دیوار چهارم، قدرتهای ذهنی خارقالعاده خود را به رخ بازیکن میکشید. خارج کردن کنترل بازی از دست بازیکن، سیاه کردن صفحه نمایش مانند وقتی که هیچ سیگنالی به تلویزیون نمیرسد و خواندن کارت حافظه کنسول و نظر دادن درباره فایل بازیهای کمپانی کونامی، بخشی از بلایایی است که Psycho Mantis سر بازیکن میآورد.
5- مکالمات سرهنگ کمپبل
هرچه به پایان بازی Metal Gear Solid 2 نزدیک میشویم مکالمات سرهنگ کمپبل (Campbell) عجیبتر از قبل میشوند. این درحالی است که در حین این تماسها، رایدن هم بدون لباس در حال چرخیدن در محیط بازی است. سرهنگ کمپبل هم مانند Psycho Mantis علاقه زیادی به شکستن دیوار چهارم، و حرف زدن مستقیم با بازیکن دارد. بعضی از تماسهای نهایی کمپبل شامل دستور دادن به بازیکن برای خاموش کردن کنسول و دادن اطلاعات ریز و درشت درباره بازی اول مجموعه هستند. البته جملات نامفهومی هم مانند « قیچی لازم دارم. 61.» در این مکالمات رد و بدل می شوند که هیچ منطقی پشتشان نیست.
4- مرگ طبیعی The End
یکی دیگر از اعضای گروه ویژه کبرا، شخصیت The End است که مرحله مبارزه با او یکی از طولانیترین نبردهای بازی است. The End یک تکتیر انداز ماهر است که از تیرهای بیهوش کننده برای متوقف کردن اسنیک استفاده میکند و هربار که او را هدف قرار دهد، بعد از بیهوش شدن، اسنیک را به جایی بسیار دورتر از محل مبارزه منتقل میکند. بازیکن میتواند مانند دیگر مبارزات بازی با سختی فراوان او را شکست دهد، یا اینکه از یک تکنیک شکستن دیوار چهارم دیگر استفاده کند.
اگر بعد از رسیدن به مرحله مبارزه با The End تاریخ دستگاه خود را یک هفته جلو ببرید، او بهخاطر کهولت سن دار فانی را وداع خواهد گفت و میتوانید به راحتی از مبارزه با او پرهیز کنید.
3- دردسرهای جانی
جانی (Johnny) در بسیاری از نسخههای بازی Metal Gear به عنوان سربازی که مشکل گوارشی دارد حضور داشته و در نهایت در بازی Metal Gear Solid 4: Guns of The Patriots بهعنوان یکی از اعضای جوخه یکم RAT معرفی میشود. بارها دیده شده که جانی مجبور میشود وسط منطقه جنگی پست خود را بهخاطر این مشکلات ترک کند و درنهایت در قسمت چهارم، یکی از سربازان دشمن او را درحال انجام عملیات پیدا میکند. در دو قسمت بازی Metal Gear Solid 5 هم به روشهای مختلف به وضعیت جانی اشاره شد و این موضوع به نوعی در حال تبدیل شدن به یکی از نمادهای این مجموعه است.
2- نردبان بیپایان
یکی از طولانی ترین نربانهای تاریخ بازیهای ویدیویی را میتوان در بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater تجربه کرد. بالا رفتن از این نردبان حدود دو دقیقه طول میکشد و با اینکه زمان زیادی بهنظر نمیآید، ولی خیره شدن به Naked Snake درحالی که هیچ کاری جز بالا رفتن از نردبان نمیکند و هیچ دیالوگی هم در این دو دقیقه وجود ندارد تحمل این سکانس را سختتر از حالت عادی میکند. تنها دلخوشی بازیکن میتواند به پخش شدن قطعه محبوب Snake Eater در حال بالا رفتن از این نردبان بیپایان باشد.
1- رایدن مکزیکی
قطعا یکی از عجیب و غریب ترین لحظات مجموعه Metal Gear زمانی است که رایدن به مکزیک میرود و با پوشیدن پانچو و کلاه مکزیکی سعی در یکی شدن با جماعت اطراف دارد. این رفتار اصلا با شخصیت تند خوی رایدن در این بازی همخوانی ندارد و اصلا معلوم نیست دلیل وجود چنین سکانسی در بازی چیست. البته نقشه رایدن آنطور که میخواست پیش نمیرود و مردم محلی در یک چشم به هم زدن متوجه یک سرباز سایبورگ تا دندان مسلح و حیوان رباتیکاش میشوند. رایدن هم در حالی که داشت وارد سیستم فاضلاب میشد، با برداشتن کلاهاش و گفتن جمله « خداحافظ رفقا» به زبان اسپانیایی، به هر چه عجیب و غریبتر شدن این صحنه کمک شایانی میکند.