طی سالیان اخیر شاهد شکل گیری تغییر و تحولات متعددی در صنعت تولید بازیهای ویدیویی بودهایم و این مدیوم بیشتر از هرزمانی به واقعیت نزدیک شده است. به لطف تکنولوژیهای مدرن و وجود جلوهها و جزئیات بصری قابل توجه، دیگر کمتر شخصی را میتوان یافت که منکر حقیقت نزدیک شدن جهان بازیهای ویدیویی به فیلمهای سینمایی شود. درون هر یک از بازیها بازیکنها شاهد صحنههای سینماتیک اکشن با کیفیتی هستند و گاهی میتوانند با فشردن دکمههای مخصوص اتفاقات مختلفی از این صحنهها را کنترل کنند. هر یک از این صحنهها یادآور سکانسهای اکشن از فیلمهای سینمایی است و به شدت بازیکنها را به وجد میآورند. از این رو تصمیم گرفتیم تا در این مطلب برخی از برترین صحنههای سینماتیک تاریخ حوزه ویدیو گیم را به شما معرفی کنیم.
بازی Uncharted: Lost Legacy – قطار در حال حرکت
سری بازیهای Uncharted همواره مملو از صحنههای اکشن سینماتیک اکشن بوده و تا مدتها هیچیک از آنها از ذهن بازیکنها از بین نرفته است. به همین دلیل، انتخاب یک مورد از صحنههای به یادماندنی این فرنچایز امر نسبتا دشواری محسوب میشود و احتمالا هر بازیکن، انتخاب متفاوتی را با دیگری خواهد داشت. اما صحنه تلاش شخصیتهای کلوئی، نادین و سم در بازی Uncharted: Lost Legacy به منظور رسیدن به یک قطار در حال حرکت یکی از برترین صحنههای سینمایی و اکشن این فرنچایز محسوب میشود. در این صحنه کلوئی و نادین میتوانند سوار قطار شوند و سم عقبتر از آنها ماشین را کنترل میکند. پروتاگونیست بازی ضمن از بین بردن دشمنان متعدد حاضر در قطار، میبایست همراه با دوست خود با یک باس فایت قدرتمند مواجه شود و سپس از قطار فرار کند.
بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater – تعقیب و گریز با ماشین
حدود دو دهه از انتشار بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater میگذرد. با این حال، همچنان برخی از اتفاقات این اثر در ذهن اکثریت بازیکنها باقی مانده و از آنها میتوان به عنوان یکی از برترین تجربههای سینماتیک ویدیوگیم یاد کرد. در جریان یکی از بخشها و ماموریتهای بازی، شخصیت Naked Snake از درون یک پایگاه نظامی همراه با EVA فرار میکند و در این بین یکی از رباتهای قدرتمند Shahogod آنها را تعقیب میکند. از آنجا که شخصیتهای نام برده توانایی مقابله با این ماشین کشنده را ندارند، تصمیم میگیرند تا به سمت یک پل حرکت کنند و در آن ناحیه، ربات مذکور را از بین ببرند. آنها برای تحقق این هدف مجبور میشوند تا روی پل از بمبهای C-4 کار بگذارند. سپس از راه دور به این بمبها شلیک میکنند تا ضمن از بین رفتن رباتهای Shahogod سایر دشمنان نیز نتوانند دیگر تعقیبشان کنند.
بازی Detroit: Become Human – تعقیب و گریز با کانر
به صورت کلی آثار توسعه یافته توسط دیوید کیج (David Cage) در مرز موجود میان بازیهای ویدیویی و فیلمها حرکت میکنند. در تمامی آثار این کارگردان بازیکنها حق انتخاب چگونگی پیشروی داستان و چگونگی اتفاقات آینده را دارند. مکانیزمهای گیمپلی نیز با هدف مشابهی طراحی شده و تمامی جوانب بازیهای توسعه یافته توسط کیج، تلاششان را به کار میگیرند تا یک تجربه کاملا واقع گرایانه را به بازیکنها هدیه دهند. بازی Detroit: Become Human نیز از این قائده مستثنا نیست. در بخشهای متعددی از این عنوان بازیکنها شاهد صحنههای سنیمایی جذابی هستند که در جریان هر یک از آنها میتوانند گاهی با فشردن دکمههای از پیش تعیین شده، روی رویدادهای پیشرو اثر بگذارند. اما صحنه تعقیب گریز با شخصیت کانر احتمالا بهترین تجربه سینماتیک را در طول تمامی اتفاقات این عنوان رقم میزند. حین این بخش بازیکنها از درون ساختمانهای مختلف، پشت بامها و اتوبانها عبور میکنند و کارگردانی فوق العاده به همراه جلوههای بصری بسیار مناسب طراحی شده برای این صحنه، همگی این صحنه تعقیب و گریز را به یک مورد فراموش نشدنی بدل کردهاند.
خطر اسپویل
بازی Death Stranding – پایان بندی بازی
اگرچه که شاید صحنه پایان بندی بازی Death Stranding در قیاس با سایر عناوین حاضر در این مطلب آن چنان صحنه سینماتیک اکشن و هیجان انگیز به خصوصی نباشد، اما از لحاظ احساسی بدون شک به تمامی بازیکنها شوک و استرس وارد میکند. پس از متصل سازی تمامی نواحی آمریکا از طریق شبکه کایرال و مواجهه با شخصیتهای مختلف، شخصیت سم اینبار وارد ساحل (Beach) ویژه آملی میشود. در این مکان پروتاگونیست بازی متوجه میشود که آملی و بریجت درواقع یک نفر بودهاند و رویداد انقراض یک امر اجتناب ناپذیر است. مدت زمان اندکی پس از شروع صحبتهای سم و آملی، میبینیم که یک خورشید شعله ور قرمز رنگ در پشت سر آنها قرار دارد و نهنگها و سایر جانوران دریایی با خروج از آب اقدام به خودکشی کردهاند. نماها این صحنه به بهترین شکل کادر بندی و کارگردانی شدهاند؛ در این صحنه نمیتوان تفاوتی میان بازی با یک فیلم هالیوودی پرهزینه را پیدا کرد!
چرا هیدئو کوجیما داستان بازی Death Stranding 2 را بازنویسی کرد؟
بازی A Way Out – فرار از زندان
از هر نظر که به بازی A Way Out نگاه کنیم، صرفا میتوان نتیجه گرفت که این عنوان یک اقتباس کامل از فیلم Escape Plan است؛ اما بدون شک در قیاس با فیلم مذکور، بازی صحنههای مرتبط با فرار از زندان را به شکل بهتری به تصویر میکشد. پس از آنکه تمامی جزئیات لازم برای فرار از زندان را طراحی و رعایت میکنید، شخصیتهای وینسنت و لئو سرانجام میتوانند با همکاری یکدیگر نقشهشان را عملی کرده و قدم در محیط خارج از زندان بگذارند. مطابق انتظار در این بین همه چیز برای آنها به خوبی پیش نمیرود و پیش از آنکه بتوانند از دسترس نگهبانها خارج شوند، بازیکنها با صحنه یا صحنههای سینماتیک کاملا هیجان انگیزی مواجه میشوند.
بهترین بازیهای دو نفره پلی استیشن 5
بازی The Order 1886 – تمامیت بازی
بازی The Order 1886 در سال ۲۰۱۵ به صورت انحصاری در دسترس کاربران کنسول پلی استیشن 4 قرار گرفت و در آن زمان با استقبال چندان خوبی از جانب مخاطبین یا منتقدین مواجه نشد. با این وجود، یکی از نکات مثبت و واضح این عنوان مشخصا القا یک حس و تجربه کاملا سینماتیک به مخاطب در طول تمام اتفاقات بازی است. مشخصا موارد و اتفاقات مختلفی برای تبدیل کامل یک بازی به یک تجربه سینمایی فراموش نشدنی لازم است، اما وجود انیمشینهای یکپارچه و بدون توقف در کنار جلوههای گرافیکی با کیفیت و کارگردانی سکانسها به بهترین شکل، همگی سبب شدهاند تا این بازی یک نتیجه رضایت بخش را در این زمینه به همراه داشته باشد.
بازی Spider-Man: Miles Morales – سکانس پل
استودیو بازی سازی Insomniac Games به خوبی در بازی Spider-Man: Miles Morales از پس خلق یک سیستم گیمپلی سرعتی در کنار کارگردانی مناسب رویدادهایی که به سرعت در جهان بازی به خصوص حین انجام ماموریتها رخ میدهند، برآمده است. بدون هیچگونه شکی، بهترین سکانس بازی مرتبط با زمانی است که مایلز میخواهد تعداد زیادی از شهروندان حاضر در اتوبوس را در هنگام عبور از پل و پیش از سقوط درون آب نجات دهد. در این صحنه بازیکنها فرصت کافی برای اتلاف وقت ندارند و قهرمان بازی با استفاده از تارهایش باید اتوبوس را روی آنچه که از پل باقی مانده، نگه دارد. تجربه این سکانس از بازی Miles Morales هیچگونه تفاوتی با مشاهده صحنههای مشابه از فیلمهای مردعنکبوتی ندارد.
۱۰ بازی جهانباز که درجه سختی طاقت فرسایی دارند
بازی Red Dead Redemption 2 – حمله به عمارت بریتویت
بازی Red Dead Redemption 2، آخرین ساخته برجسته تیم بازی سازی Rockstar دارای لحظات متعددی است که تجربه هر یک از آنها میتواند به شما احساس تماشای یک فیلم سینمایی با محوریت غرب وحشی را القا کند. در جریان ماموریت داستانی حمله به عمارت بریتویت، دار و دسته ون در لین به منظور یافتن جک یک حمام خون را درون این عمارت به راه میاندازند. هنگامیکه اعضای گروه به بخش ورودی عمارت میرسند، با به همراه داشتن سلاحهای گرم شروع به انجام مکالمات به خصوصی میکنند. موسیقی متن به کار رفته نیز بیشتر از هرچیزی در کنار کارگردانی و کادر بندیهای فوق العاده صورت گرفته سبب لذت بخشتر شدن و واقع گرایانه بودن این صحنه میشود. پس از کشتن تمامی نیروهای دشمن حاضر در عمارت، از آنجا که آرتور و داچ در یافتن جک ناموفق بودند، تصمیم میگیرند تا تمام عمارت را به آتش بکشند و پیامشان را به بهترین شکل برای طرف مقابل ارسال کنند!
بازی Battlefield 4 – ماموریت Shanghai Showdown
ماموریت Shanghai Showdown در بازی Battlefield 4 بدون هیچ شکی، یکی از به یادماندنیترین ماموریتهای تاریخ این فرنچایز است. در حین این ماموریت شما در مرکز اتفاقات هیجان انگیزی هستید که به صورت پیوسته رخ میدهند و راهی جز مقابله با تمامی آنها ندارید. در آغاز این ماموریت، شما به همراه سایر شخصیتها درون یک ون قرار دارید. پس از وقوع یک تصادف ناگوار و از راه رسیدن نیروهای دشمن، به ناچار میبایست وارد یک آسمان خراش شده و راهتان به سوی پشت بام را پیدا کنید. هدف اصلی استفاده از هلیکوپتر قرار گرفته در بالاترین نقطه این ساختمان است و اکشن نفسگیر مبارزه با دشمنانی که در این مسیر مقابلتان قرار میگیرند، این ماموریت را به صورت کامل به یک تجربه سینماتیک بدل کرده است.
هفت بازی پلی استیشن که بیشترین تروفی را دارند
بازی Ghost of Tsushima – قدرت ویژه پروتاگونیست
احتمالا بازی Ghost of Tsushima بیشتر برای جهان زیبا و رنگارنگ در کنار ارائه فرصت تجربه زندگی در قالب یک سامورائی، در میان بازیکنها شناخته شود. اما تحت هیچ شرایطی نباید از لحظات سینمایی این عنوان غافل شد. یکی از بهترین صحنههای سینماتیک این بازی، قطعا هنگامی است که پروتاگونیست حالت و قدرتهای ویژهاش را کسب میکند. پس از شکست دادن ژنرال Temuge، رنگها از بین رفته و میبینیم که شخصیت جین بدون هیچگونه رحمی مشغول کشتن نیروهای دشمن میشود. تجربه چنین صحنهای واقعا هیجان انگیز است و سیاه و سفید شدن صفحه، ارجاع بسیار مناسبی به فیلمهای قدیمی آکیرا کوروساوا (Akira Kurosawa) کارگردان برجسته کشور ژاپن محسوب میشود.