دو
دسته بازیکن در دنیای گیمینگ وجود دارد: افرادی که برای امتیاز بازی میکنند،
افرادی که برای داستان بازی میکنند. این مقاله، همانطور که از تیتر آن مشخص است،
کاملا در ارتباط با دسته دوم است.
بهترین
داستانها در بازیهای کامپیوتری، اگر به خوبی پیاده سازی شوند، میتوانند تاثیری
حتی بیشتر از یک فیلم یا کتاب داشته باشند. این شما هستید که باعث اتفاق افتادن آن
شدهاید. شخصیتهایی را درگیر میکند که در طول زمان عاشقشان شدهاید و با آنان
ارتباط برقرار کردهاید. در جهان واقعی سختی کشیدید و جنگیدید تا در دنیای بازی
پیشرفت کنند و هنگامی که بهترینها یا بدترینها برای آنان اتفاق میافتد، شما حس
بیشتری دارید زیرا شما انجامش دادید. شما آنجا بودید.
بازیها میتوانند این تاثیر را توسط تکنیکهای زیادی تولید کنند. به عنوان مثال: نویسندگی خوب، نقل داستان از طریق محیط و یا حتی مکانیکها و کنترلهایی که باعث شوند شما به صورت فیزیکی گرفتاری شخصیت را احساس کنید. این موارد باعث میشود انتخاب و رتبهبندی بهترین داستانها کاری سخت و بحثبرانگیز شود. هر فرد بازی مورد علاقه خود را دارد. آیا بازی مورد علاقه شما در این لیست هست؟
بازی Uncharted 2: Among Thieves
توسعه
دهنده: استودیو ناتیداگ
سال
انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم:
PS3 – PS4
قطعا
برای ماندگاری طولانی نیتن دریک (Nathan Drake) دلیلی وجود دارد. و این دلیل تنها دستان سریع یا قلاب او نیست. درست است
که گیمپلی پر از صحنههای اکشن و هیجان انگیز، به همراه نبردهای خطرناک و پر از
اسلحه، همیشه قسمت زیادی از جذابیت بازی بودهاند اما این بازی در ذات خود داستانی
خارقالعاده دارد. سخت است که بین نسخههای مختلف بازی بهترین داستان را انتخاب
کنیم اما به این نتیجه رسیدیم که بازی Uncharted
2: Among Thieves با اختلاف کمی از آخرین نسخه سری، بازی
Uncharted 4: A Thief's End،
بهترین داستان را داراست. از صحنه مشهور قطار اول بازی گرفته تا مثلثهای عشقی
درهم، شخصیتهای منفی پیچیده و هیولاهایی که برای پُر تر شدن اضافه شدهاند. این
بازی پر از پیچیدگی و سورپرایز است و باعث میشود حس ایندیانا جونز را داشته باشید.
بازی Call
of Duty 4: Modern Warfare
توسعه
دهنده: استودیو Infinity Ward
سال
انتشار: ۲۰۰۷
پلتفرمها:
کنسولهای PS4, Xbox One, Xbox 360, PS3, Wii, Nintendo
DS, رایانههای شخصی و مک
شاید
باورتان نشود اما واقعا یک بازی Call of Duty با
داستانی عالی وجود دارد؛ بازی Call Of Duty 4:
Modern Warfare. اینطور نیست که هیچ یک از عناوین قبل از آن سعی در تولید
داستان نکرده باشند، موضوع این است که بازی Modern
Warfare توانست تولید یک داستان برای یک بازی جنگی
را به نحو احسن پیاده سازی کند و تجربهای شبیه به یک فیلم را رقم بزند. تصمیم کلیشهای
صنعت بازیسازی، تبدیل شخصیت بد داستان به روسها، را دور انداخت و به جای آن شما
را مجبور کرد با جنبشی پرقدرت به نام the
Ultranationalist Party مبارزه کنید که در حال تلاش
برای سرنگونی فدراسیون روسیه است. گروه SAS
بریتانیا با روسها همکار میشوند تا نقشههای Ultranationalistها را شکست دهند، یک سلاح اتمی و فردی به نام خالد الاسد (Khaled al-Asad) و تعداد زیادی ماموریت که
دائم در حال تغییر و تحول هستند در بازی وجود دارند تا از تکراری شدن جلوگیری
کنند. همه اینها دست به دست هم میدهند تا یکی از درگیرکننده ترین و سینماییترین
تجربههای بازی تک نفره در یک FPS را
بسازند. بازی تا جایی پیش میرود که گاهی باعث احساساتی شدن شما خواهد شد.
بازی Hotline Miami
توسعه
دهنده: استودیو Dennaton Games
سال
انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرمها: PS4,
PS3, PS Vita, Android, رایانههای شخصی، لینوکس
چه کسی
گفته بازیهای پر از خشونت نمیتوانند داستانهای درگیر کننده داشته باشند؟ زندگی
روزمره Jacket در
میامی ۱۹۸۹ شامل بیدار شدن، چک کردن پیامهای تلفنی برای شنیدن پیامهای رمزآلود
و بعد رانندگی کردن به مکانی که افراد مشکوک مافیا در آن حضور دارند و کشتن هرکسی
که در دیدش است میشود. علاوه بر اینها، مثل همه مردم عادی، قبل از این قتلها یک
ماسک حیوان به صورتش میزند. داستان بازی Hotline
Miami در همان حال که تشخیص واقعیت برایتان سختتر
میشود، شدت میگیرد. Jacket
دائما از کابوسها و خیالاتش رنج میبرد و مطمئن نیست راهنماییهایی که دریافت میکند
واقعی است یا نه و یا حتی چه کسی در حال کنترل کردن اوست. و حتی بعد از اتمام بازی
داستان تمام نشده است. داستان حتی نزدیک تمام شدن نیز نیست.
توسعه
دهنده: Square Enix
توسعه
دهنده: استودیو Square Enix
تاریخ
انتشار: ۱۹۹۴
پلتفرمها:
کنسولهای SNES, PSOne, Game Boy Advance,
اندروید، IOS
در
حالی که عناوین اخیر سری بازی Final Fantasy
گرافیک را ارتقا بخشیدند، داستان هیچوقت بهتر از نسخه ششم نشد. بازی Final Fantasy 6 داستانی پیچیده در ارتباط با مرگ جادو به وسیله پیشرفت بدون اخلاق را
تعریف میکند و یکی از بزرگترین گروههای تشکیل دهنده جنگ و صلح را داراست. این
بازی به بازیکنان اجازه میدهد هرکدام از کاراکترهای مورد نظر خود را به عنوان
رهبری مناسب ببینند و هر چیز جای مناسبی در داستان دارد. لحظاتی مثل اجرای بینظیر
اپرا، کشف اصل و نسب مخفی و یا از خودگذشتگی قهرمانانه، در طول بازی پخش شدهاند
اما موردی که بیش از موارد دیگر به چشم میآید، شخصیت منفی بازی است. کفکا (Kefka) یکی از غافلگیرکنندهترین دشمنانی است که
تا به حال دیدهایم و سناریو بازی در ساخت و معرفی این دشمن بیرحم، کاری فوقالعاده
انجام داده است
توسعه
دهنده: استودیو Remedy Entertainment
سال
انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرمها:
کنسول ایکسباکس 360 و رایانههای شخصی
احتمالا
از بازی که شخصیت اصلی آن نویسنده است، توقع داستانی خوب را دارید. داستان بازی Alan Wake شما را ناامید نخواهد کرد. با
الهام از بهترین کارهای نویسندگانی مثل استیفن کینگ (Stephen
King) و دیوید لینچ (David
Lynch)، بازی، یک نویسنده و همسرش را به شهری کوچک
به دنبال آرامش، میفرستد اما تنها چیزی که انتظارشان را میکشد، ترس است. بازی در
بیگانه نشان دادن فضای طبیعی جهان، مخصوصا در هنگامی که آلن به دنبال همسر گمشدهاش
میگردد و در راه به تعداد زیادی انسان تسخیر شده که در تلاش برای صدمه زدن به او
هستند برمیخورد، فوقالعاده عمل میکند.
آلن،
مثل یک رمان نویس خوب، نمادگرایی را جدی میگیرد. از نور برای مبارزه با سایههایی
که، چه به صورت تلویحی و چه به معنای واقعی سعی در از پا در آوردن او دارند، استفاده
میکند. زمانی که کلمات شناور دشمن او میشوند، همه چیز جالبتر هم میشود. نثری
که در بازی خواهید یافت، قسمتبندی و نحوه نمایان شدن داستان، نشانه ای بارز از
کیفیت نویسندگی در این بازی است. آلن هیچگاه از واقعی بودن یا نبودن قضایا مطمئن
نیست. او فقط میداند که عاشق همسرش است و شاید این موضوع برای شناخت او کافی
باشد.
بازی Undertale
توسعه
دهنده: Toby Fox
تاریخ
انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرمها:
کنسولهای PS4, Ps Vita,
لینوکس و مک
بازی Undertale به شدت عجیب است. هیولاها و انسانها
و جادو در این بازی وجود دارد. اما علاوه بر این موارد، نشانههایی از بروز (یا
بروز ندادن) همدردی وجود دارد. خلاصه کردن داستان عجیب بازی در یک یا دو خط یک
چالش سخت است، اما مهمترین نکتهای که باید در ارتباط با بازی Undertale بدانید، این است که در زیر
پوسته عجیب و ترسناکش، قلبی مهربان وجود دارد. یکی از قویترین امکانات در داستانگویی
در بازیهای کامپیوتری، تاثیر تصمیمهای بازیکن بر روند روایت داستان است. تعدادی
از بازیها در تلاش برای عمق دادن به داستان به وسیله زیاد کردن تعداد انتخابهای
بازیکنان شکست خوردهاند. بازی Undertale به علت تعداد زیاد پایانهایش ویژه است و هر پایان میتواند شوک احساسی
عظیمی به شما وارد کند.
توسعه
دهنده: استودیو Square Enix
سال
انتشار: ۱۹۹۵
پلتفرمها:
کنسولهای SNES, PSOne, PS3, Wii, Nintendo DS, PSP,
اندروید و IOS
طبق تجربه،
سفر در زمان وسیله خوبی برای روایت داستان نیست. اما در بازی Chrono Trigger، سفر در زمان به عنوان یک
ظرافت روایی میدرخشد. بازی به سادگی در یک فستیوال شهری شروع میشود، اما خیلی
زود کرونو (Crono) و
دوستانش به یک ماجراجویی بزرگ پرتاب میشوند که باعث میشود کرونو با غارنشینها،
شوالیههای نفرین شده و روباتهایی که به دنبال انسانیت هستند دوست شود. دنیای
همواره در حال تغییری که کرونو در آن سفر میکند، موارد زیادی در ارتباط با وضعیت
انسانها برای آموختن دارد. ممکن است تکنولوژی تغییر کند اما مردم، فارغ از زمانهای
که در آن زندگی میکنند، همیشه ظرفیت یکسانی برای عشق، حرص، تعلق خاطر، نفرت و شرف
دارند. بازی همچنین میداند چه زمانهایی اجازه ساکت شدن فضا و نزدیکتر شدن
بازیکنان و نگاهی متفاوت به شخصیتها را بدهد. شاید فهم خطزمانی بازی اندکی سخت
باشد اما درک هدف کاراکترها قطعا اینگونه نیست.
بازی Soma
توسعه
دهنده: استودیو Frictional Games
سال
انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرمها:
کنسول ایکسباکس وان، پلیاستیشن4، رایانههای شخصی و مک
این
داستان علمی تخیلی کاراکتر سایمون جرت (Simon
Jarrett) را دنبال میکند که سعی دارد بفهمد چگونه از
یک مرکز تحقیقاتی زیردریا سردرآورده است. به جای استفاده از مبارزه، بازی از مخفیکاری
و پازلها استفاده میکند تا داستان ناراحت کننده سایمون را تعریف کند. هرچه از
داستان بازی، قبل از شروع آن، کمتر بدانید بهتر است. اما چیزی که بهتر است بدانید،
ویژگی خاص و جدا کننده این بازی از دیگر بازیها، که سبکی مشابه دارند است. بسیاری
از بازیهای ترسناک با استفاده از اجبار بازیکن به نبرد با دشمنان قویتر و مدیریت
منابع بسیار محدود، سعی در ایجاد تنش دارند. تنش در بازی Soma
کاملا بر پایه داستان بازی و نحوه روایت آن است. زیرا اگر صادق باشیم، خیره شدن به
معنای هوشیاری و زندگی و آنچه ما را انسان میکند، واقعا ترسناک است. بدون نیاز به
هیولاها و آدم فضاییها.
بازی
Grand
Theft Auto: San Andreas
توسعه
دهنده: استودیو Rockstar Games
سال
انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرمها:
ایکسباکس، پلیاستیشن2، پلیاستیشن3، Xbox
360، اندروید، IOS، رایانههای شخصی و مک
داستانهای
صعود از فقر به ثروت سری بازیهای GTA همواره
جذاب هستند و بازی San Andreas
بهتر از تمام نسخههای دیگر بازی است. در طول داستان حماسی بازی، شخصیت اصلی از
یکی از فقیرترین خلافکاران شهر، تبدیل به یکی از مورد احترامترین شهروندان San Andreas میشود و در نهایت تبدیل به شخصی
با نفوذ، قوی و پولدار در نقطهای معادل تپههای هالیوود در بازی میشود. ممکن است
بازی را با دعوا با خلافکارانی در محله Los
Santos شروع کنید، اما تا انتهای بازی به دزدیدن جتهای
جنگی از آشیانههای فرودگاه خواهید رسید. چیزی که واقعا داستان بازی را به پیش میبرد،
شخصیت اصلی بازی، کارل (Carl)
است. کارل، با وجود تمام خلافکاریهایش، یکی از بااخلاقترین شخصیتهای سری است.
همچنین، Tenpenny که
توسط ساموئل ال.جکسون (Samuel L.Jackson) صداپیشگی
شده است در حد خندهدار و غیر قابل باوری خبیث است که غیرممکن است نخواهید نتیجه
اعمالش را به طرز لذتبخشی در آخر بازی مشاهده کنید.
توسعه
دهنده: استودیو LucasArts
سال
انتشار: ۱۹۹۸
پلتفرمها:
PS4, PS
Vita، اندروید، IOS،
مک و رایانههای شخصی
در گذر
زمان از خاص بودن و زیبایی بازی Grim Fandango کاسته نشده است. این بازی زندگی پس از مرگ را مانند برزخی که چندان با
دنیای ما متفاوت نیست در نظر گرفته. به عنوان مثال، شخصیت اصلی بازی، مانی کالاورا
(Manny Calavera)
را در نظر بگیرید: او در نقش فرشته مرگ معرفی میشود که شغل دومش راهنمای مسافرت
است و روحهای تازهوارد را به نهمین بخش دنیای زیرین هدایت میکند. در طول سفر ،
با تعداد زیادی قهرمان و شخصیت شروری که هردو به یاد ماندنی هستند، روبرو میشوید
که هرکدام تاثیر غیرقابل جبرانی بر سفر Manny در
سرزمین مردگان میگذارند. ویژگیهای کلاسیک فیلمهای نوآر همه جا هستند: زنی اغواگر،
جنایتکاری پر زرق و برق و این حقیقت که سیگار کشیدن به صورت رسمی معیار گذراندن
زمان است. اما بازی Grim Fandango
همچنین، با الهام گرفتن از اسطورههای آزتک و فرهنگ مکزیک، تبدیل به عنوانی خاص میشود.