سال 2020 برای طرفداران بازیهای مستقل سالی بسیار پربار بود. عرضه قسمت دوم بازی Spelunky و بازی جدید استودیو خوشنام Supergiant Games در این سال در کنار بسیاری از عناوین جدید و خلاقانه دیگر، تقریبا بازیکنان را از بازیهای پرخرج و بزرگ بینیاز کردند. برخی از این بازیها مانند بازی Hades و بازی Spiritfarer توانستند پا به پای عناوین AAA و پرخرج کمپانیهای بزرگ بازیسازی، چه در زمینه فروش و چه در زمینه کسب عناوین بهترین بازی سال رقابت کنند و بار دیگر اهمیت بالای بازیهای مستقل را به جامعه ویدیوگیم گوشزد کنند. در این مطلب به معرفی بهترین بازی های مستقل سال 2020 میپردازیم. با ما همراه باشید.
بازی Bugsnax
اگرچه نمایشهای اولیه بازی Bugsnax بازیکنان را بهیاد بازی Knack که اوایل عرضه پلی استیشن 4 منتشر شد، انداختند؛ اما این بازی با وجود ظاهری گول زننده، پس از عرضه تبدیل به یکی از بهترین بازیهای خانوادگی و شاد سال 2020 شد. در این بازی شما در نقش یک خبرنگار بی نام و نشان قرار میگیرید که برای کشف ماهیت واقعی موجودات عجیب جزیره Snaktooth، به این جزیره سفر میکند.میل به کشف جانوران (در واقع خوراکیها) مختلف در محیط بازی و عکس برداری از آنها، میتواند ساعتها کودکان را سرگرم کند و شباهت این مکانیک به پیدا کردن پوکیمانها علاوه بر پازلهای نسبتا ساده در نقاط مختلف محیط میتواند جاذبه دیگری برای سرگرمی کودکان باشد. طراحی موجودات عجیب و غریب جزیره Snaktooth هم کاملا در راستای جذب مخاطبان کم سن و سال انجام شده و حتی حال به هم زنترین موجودات بازی هم با چشمان خنده دارشان خنده بر لبان بازیکن مینشانند.
البته این موضوع که مخاطب اصلی این بازی کودکان هستند به معنی داستان سطحی و پیش پا افتاده بازی نیست. خط داستانی این بازی با وجود ظاهر ساده و گول زنندهاش، در بعضی مواقع اندکی تاریک و ترسناک هم میشود و حتی شخصیت پردازی و مکالمههای شخصیتهای داستان هم در مقایسه با بازیهای مشابه در این سبک قدمی رو به جلو محسوب میشوند. البته دیدن پایان بد داستان بازی Bugsnax چندان برای کودکان مخاطب این بازی جالب نخواهد بود. با این حال بازی Bugsnax یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 است.
بازی Fall Guys
در تابستان گذشته بود که ناگهان سیل عظیمی از بازیکنان که در شرایط قرنطینه بهدنبال یک بازی متفاوت و سرگرم کننده بودند، به سرورهای بازی Fall Guys هجوم آوردند و این بازی را تبدیل به پدیده نوظهور سال 2020 تبدیل کردند. در روزهای ابتدایی سرورهای این بازی توانایی میزبانی از تعداد بسیار زیاد کاربران را نداشت و حتی برای چند روز بسیاری از کاربران در اتصال به سرورهای این بازی با مشکل مواجه میشدند؛ اما این ضعف سرورهای بازی هم نتوانست جلوی علاقه شدید کاربران به این بازی و موجودات بامزهاش را بگیرد و بازی Fall Guys را که نسبت به دیگر بازیهای سبک بتل رویال خشونت بسیار کمتری دارد توانست با جذب یک و نیم میلیون بازیکن در روز اول عرضه، تبدیل به یکی از غیرمنتظرهترین بازیهای موفق سال 2020 کند.
هدف بازیکنان در این بازی کاملا ساده است، با گذر از مراحل سکو بازی مختلف بازی آخرین نفری باشید که زنده میماند (یا اولین نفری باشید که به تاج آخرین مرحله میرسد). همین هدف ساده در گیمپلی بازی توانست رقابت شگفت انگیزی میان بازیکنان ایجاد کند و بازی کردن این بازی را با دوستان به تجربهای لذت بخش (و اعصاب خرد کن) تبدیل کند.
با توجه به موفقیت چشمگیر این بازی و برنده شدن جایزه بهترین حمایت کاربران از یک بازی، استودیو Meditonic با استخدام افراد بیشتر به پشتیبانی بهتر از این بازی و تقویت سرورهای آن ادامه میدهد و با عرضه محتوای جدید در هر ماه، بازیکنان را مجبور به تجربه دوباره این بازی میکند تا به یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 تبدیل شود.
بازی Moving Out
یکی از بهترین تجربههای بازی دو نفره در کنار دوستان در سال 2020، اسباب کشی در شرایط عجیب و غریب در بازی Moving Out است. شاید در ابتدا ایده گیمپلی بازی Moving Out احمقانه بهنظر برسد، اما کمک به جا به جایی وسایل یک خانه برای اسباب کشی هیچوقت به این اندازه سرگرم کننده و استرس زا نبوده است.
این بازی خط داستانی خاصی ندارد و تنها مکالماتی که در جریان بازی شنیده میشود، مکالمات بازیکنان با یکدیگر برای جا به جایی اسباب خانه و هماهنگی برای جا به جایی اسباب خانه به کمک یکدیگر و قرار دادن آنها در فضای پشت کامیون (یا هر وسیله نقلیه مناسب اسباب کشی) است. گیمپلی دوست دداشتنی و فضای شاد بازی Moving Out آن را به یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 تبدیل میکند.
بازی Bloodroots
عرضه بازی Hotline Miami تاثیر بسیار بزرگی روی بازیهای مستقل پس از آن گذاشت. عناوین زیادی سعی کردند با شبیه سازی گیمپلی سریع و سخت این بازی در بازاری که همچنان تشنه تجربه یک عنوان سخت و دیوانهوار در این سبک بود به موفقیت برسند، اما تقریبا همه آنها بدون اضافه کردن کوچکترین المان جدیدی به گیمپلی و خلق مکانیکهای تازه به بازی با شکست مواجه شدند. اما در این میان بازیهایی هم هستند که با خلق یک گیمپلی beat 'em up جذاب و نوآورانه بازیکنان را شیفته خود میکنند.
دومین بازی ساخته شده توسط استودیو Paper Cult Games قدم بزرگی در راه شناخته شدن این استودیو خلاق میان بازیکنان و طرفداران بازیهای beat 'em up برداشته است. در بازی Bloodroots بازیکنان در نقش یک چوببر بخت برگشته قرار میگیرند که توسط عدهای در برف و بوران بهحال مرگ رها شده است. هدف اصلی چوببر بازی Bloodroots، گرفتن انتقام از این افراد است و از هر وسیلهای برای گرفتن انتقام خود استفاده میکند. به معنای واقعی کلمه!
بازیکن میتواند از همه اشیاء موجود در محیط بازی به عنوان سلاح برای از بین بردن دشمنان استفاده کند؛ تنها چیزی که جلوی استفاده مرگبار از این اشیاء قرار میگیرد، قوه تخیل خود بازیکن است. با وجود اینکه سلاحهای مرگباری مانند تبر، نیزه و انواع سلاح گرم هم در بازی وجود دارند، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که سوار بر یک لنگه کفش عظیم الجثه دشمنانتان را له نکنید. البته شما هم مانند همه دشمنان داخل بازی با یک ضربه سلاخی خواهید شد و نوار سلامتی در بازی وجود ندارد. البته تنها دشمن چوببر در این بازی افرادی که به خون او تشنهاند نیستند و محیط بازی هم به اشکال مختلف سد راه بازیکن خواهد شد. بازی Bloodroots که یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 است ارزش تکرار بسیار بالایی دارد و سرعت بالای گیمپلی این بازی در کنار خشونت کارتونی اما خونین آن، قطعا بازیکنان را برای بازگشت به مراحل برای پیدا کردن اسلحههای بیشتر و ثبت رکوردهای جدید در نقشههای فوق العاده بازی ترغیب خواهند کرد.
بازی Huntdown
با محبوبیت روز افزون و همهگیر شدن بازیهای پر زرق و برق در دو نسل اخیر، وظیفه زنده نگه داشتن حس نوستالژی بازیهای کلاسیک به دوش بازیسازان مستقل گذاشته شده است. بازی Huntdown دقیقا با همین هدف توسط استودیو Easy Trigger Games ساخته شده است. زنده نگه داشتن حس خوب بازیهای پیکسلی دستگاههای آرکید دهه هشتاد میلادی و ادای دینی به این دوران طلایی.
گیمپلی این بازی تقریبا مشابه بازیهای بزرگ سبک اکشن دوبعدی کلاسیک است اما یک قدم رو به جلوی بزرگ به نام پناه گرفتن هم به آن اضافه شده است. مکانیکی که در کمتر بازی دو بعدی دیده میشود اما با پیاده سازی بی نقص آن در بازی Huntdown، بعید است بازیهای اکشن دو بعدی که در آینده ساخته میشوند بدون استفاده از این مکانیک حرف تازهای برای گفتن داشته باشند.
بازیکن میتواند در نقش سه مزدور با خصوصیات قهرمانان فیلمهای اکشن دهه هشتاد قرار بگیرد. هر کدام از این سه شخصیت از سلاحها و حرکات مخصوص به خود بهره میبرند و در مقابل آنها، گروههای خلاف کار مختلف که آنها هم از استریوتایپهای خلاف کاران کلاسیک در دهه هشتاد الگو برداری شدهاند قرار خواهند گرفت. قابلیت بازی سه نفره با دوستان بهصورت آفلاین هم در بازی وجود دارد.
بازی Huntdown از دید بسیاری از سایتهای معتبر بهعنوان یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 شناخته میشود و استودیو Easy Trigger Games در اولین تجربه بازیسازی خود کاملا موفق بوده است.
بازی If Found…
در سالهای اخیر بازیهای زیادی در سبک رمان تعاملی منتشر شدند اما تقریبا همه آنها (بهعنوان یک رمان تعاملی) بیش از حد به مکانیکهای گیمپلی وابسته بودند. تنها جاذبه این بازیها جاذبههای داستانیشان است و هیچ بازیکنی برای تجربه گیمپلی سرگرم کننده به سراغ چنین بازیهایی نمیرود.
اعضای استودیو DREAMFEEL با درک درست این موضوع، گیمپلی بازی If Found را به سادهترین شکل ممکن طراحی کردهاند و بازیکن به کمترین میزان تعامل با دنیای بازی برای پیشروی در داستان نیاز دارد. تمام داستان بازی If Found در دفترچه خاطرات کسیو (Kasio) جریان دارد و سبک گرافیکی زیبای بازی هم کاملا حس ورق زدن یک دفترچه خاطرات قدیمی را به بازیکن منتقل میکند. در ابتدا، تنها مکانیک گیمپلی این بازی یک پاک کن است که با تکان دادن آن صفحات دفترچه خاطرات کسیو پاک میشوند و در ادامه، قابلیت نقاشی کردن در صفحات دفترچه خاطرات هم به بازیکن داده میشود.
در ابتدای بازی، کسیو که یک فضانورد است متوجه میشود یکی از سیارات منظومه شمسی درواقع یک سیاه چاله است و جاذبه این سیاه چاله به آرامی او را به سمت خود میکشاند. با گیر افتادن در این سیاه چاله، کسیو به مرور خاطرات خود و ماجراهایی که تا به حال در زندگیاش گذرانده تا به این نقطه برسد میپردازد.
با اینکه تمام کردن بازی If Found تنها حدود دو ساعت زمان میبرد، در همین مدت زمان کوتاه داستان ساده اما تاثیر گذار این بازی قطعا احساسات بازیکن را برمیانگیزد و تا مدتها ذهن بازیکن را تحت تاثیر این ماجراجویی کوتاه قرار میدهد تا به یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 تبدیل شود.
بازی Ikenfell
بازی Ikenfell داستان دختری بهنام ماریت (Maritte) را روایت میکند که مخفیانه به مدرسه جادوگری Ikenfell میرود تا دلیل بازنگشتن خواهرش در تعطیلات تابستان را پیدا کند. در این میان تعدادی از دوستها و همکلاسیهای خواهرش هم به ماریت برای ورود به برخی نقاط مدرسه کمک میکنند و در مقابله با موجودات جادویی مدرسه با او همراه میشوند.
در مجموع شش شخصیت قابل کنترل در بازی وجود دارند که متخصص استفاده از یک عنصر در جادوهای خود هستند و هر کدام از آنها از هشت نوع تاکتیک مختلف در مبارزات بازی بهره میبرند. در مجموع بازیکن 48 گزینه مختلف برای استفاده روی دشمنان در اختیار دارد که باید آنها را با توجه به نقاط ضعف و قوت دشمنان استفاده کند.
نحوه استفاده از قابلیتهای شخصیتها در مبارزات بازی Ikenfell از بازیهای بزرگی مانند بازی Paper Mario: The Thousand Year Door و برخی بازیهای کلاسیک مجموعه Final Fantasy الگو برداری شده است و ارتقای بهترین مکانیکهای مبارزات این بازیها، مبارزات نوبتی بازی Ikenfell که یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 است را در سطح بهترین بازیهای نقش آفرینی نوبتی سالهای اخیر قرار میدهد.
بازی Spelunky 2
طرفداران بازی Spelunky سالها منتظر انتشار قسمت دوم این بازی و غرق شدن دوباره در دنیای بیرحم این بازی هستند. اما در نگاه اول، بازی Spelunky 2 آنطور که بازیکنان انتظارش را داشتند با بازی اول تفاوت ندارد و تقریبا تمامی مکانیکهای گیمپلی بازی اول و قابلیتهایی که با گذشت زمان به این بازی اضافه شدند در قسمت دوم هم حضور دارند؛ اما با جزئیات و عمق و تاثیر گذاری بسیار بیشتر در گیمپلی بازی.
بازی Spelunky اولین بازی ساخته شده در سبک پلتفرمرRogue like بود و در قسمت دوم سختی مراحل این بازی دوچندان شدهاند تا بازیکن برای اتمام هر مرحله عذاب بیشتری بکشد. مراحلی که بهصورت تصادفی توسط موتور بازی خلق میشوند و در کنار روحها، مواد مذاب، موجودات کشنده و صد البته فروشنده شاتگان به دست بازی، تنها به قصد کشتن بازیکن طراحی شدهاند.
در بازی Spelunky 2، بازیکن در نقش آنا (Ana Spelunky) قرار میگیرد که برای پیدا کردن پدر و مادرش به ماه سفر میکند. البته شخصیتهای قابل بازی بسیار بیشتری هم در بازی وجود دارند که هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند. مراحب بازی هم با توجه به شخصیتی که بازیکن انتخاب میکند بهشکل تصادفی طراحی میشوند.
همانطور که انتظار میرفت، بازی جدید درک یو (Derek Yu) یک شاهکار مانند نسخه اول است که در لیست بهترین بازی های مستقل سال 2020 جای میگیرد و میتواند سالها بازیکنان را در سیاه چالههای مخوف خود غرق کند.
بازی Spiritfarer
بهتصویر کشیدن غم و اندوه از دست دادن عزیزان در داستان بازیهای ویدیویی همیشه تاثیر گذارتر از دیگر مدیومها بوده است. اما داستان استلا (Stella)، شخصیت اصلی بازی Spiritfarer، با دیگر بازیهایی که با موضوع فقدان عزیزان در داستانشان سر و کار دارند متفاوت است.
استلا در دنیای پس از مرگ مسئولیت کنترل کشتی کِران (Charon) را برعهده میگیرد و بهعنوان ناخدای کشتی مردگان در دنیای پس از مرگ کار خود را شروع میکند. این کشتی با گذر از رودخانه Styx، ارواح سرگردان را از دنیای فانی به دنیای مردگان منتقل میکند. وظیفه استلا این است که به افرادی که به تازگی جان خود را از دست دادهاند و سوار کشتی مردگان شدهاند، کمک کند تا روحشان در آرامش قرار بگیرد.
گیمپلی بازی هم از پیچیدگی خاصی برخوردار نیست و تنها بهانهای برای انجام درخواستهای نسبتا ساده ارواح و به آرامش رساندن آنهاست. البته تمام جریان بازی در کشتی مردگان جریان ندارد و استلا انجام ماموریتهایش به جزایر و شهرهای مختلف سر خواهد زد و سبک گرافیکی زیبای بازی، بازیکن را برای یافتن مناطق جدید و دیدن زیباییهای دنیای بازی ترغیب میکند.
بازی Spiritfarer برخلاف دیگر بازیهای مشابه که به سرنوشت ارواح در دنیای پس از مرگ میپردازند، تمرکزش را روی پروسه مرگ و ورود به دنیای مردگان میگذارد. ماجراجویی جدید استلا در رودخانه Styx یکی از احساسیترین تجربههای سال 2020 و یکی از بهترین بازی های مستقل سال 2020 است و تلفیق خاطرات زندگی استلا با درخواستهای ارواح سرگردان این بازی را بین برترین بازیهای مستقل این سال قرار میدهد.
بازی Hades
یکی از بهترین بازیهای منتشر شده در سال 2020 قطعا اثر جدید استودیو خوشنام Supergiant Games است که پیش از این با خلق بازی Transistor و بازی Bastion، مهارت خود را در خلق عناوین جدید نشان داده است.
بازی Hades در سال 2020 با گیمپلی و خط داستانی منحصر بهفردش روح تازهای به بازیهای اکشن Rogue like دمید و در مراسم بهترین بازیهای سال 2020 در رقابت با بازیهای بزرگ و پرخرج این سال توانست جوایز بهترین بازی مستقل سال و بهترین بازی مبارزهای سال را از آن خود کند.
در این بازی بازیکن در نقش زگریوس (Zagreus) ایزد خون و فرزند هیدیس (Hades)، قرار میگیرد. تنها هدف زگریوس در این بازی فرار از دنیای مردگان و خانه همیشگیاش، رسیدن به سرزمین الیمپوس و دیدار با خویشاوندان و نزدیکاناش است. اما خروج از سرزمین مردگان اصلا آسان نخواهد بود و برای گذر از هر منطقه در این سرزمین، زگریوس باید از سد مبارزان نامداری که زمانی در زندگیشان بزرگترین مبارزان زمان خود بودهاند و حالا تحت فرمان هیدیس، قصد متوقف کردن او را دارند، بگذرد.
سرعت مبارزات در بازی hades بسیار بالاست و با وجود اینکه طراحی مراحل در هر منطقه از بازی با هر بار شروع دوباره تغییری نمیکند، انتخاب سلاحهای متفاوت سبک مبارزات را به کلی تغییر میدهند و این موضوع اصلا برای بازیکن آزار دهنده نمیشود. البته هر سلاح هم حالتهای متفاوت و مخفی مخصوص به خود را دارد و پیدا کردن این قابلیتهای فرعی سلاحهای بازی به یکی از لذت بخشترین تجربههای بازیکن در طول بازی تبدیل میشود.
با وجود اینکه بازی Hades یک بازی مستقل محسوب میشود، میزان توجه به جزئیات و ریزه کاریهای سازندگان در این بازی از بسیاری از بازیهای نسل هشتم به شکل چشمگیری بیشتر است. استودیو Supergiant Games در این بازی علاوه بر خلق یک ایزد جدید در دنیای یونان باستان، به بهترین شکل شخصیت او را بسط داده است و از هیچ تلاشی برای نشان دادن داستان زگریوس به نحو احسن کوتاهی نکرده است.
در بازی Hades در مجموع بیش از 300هزار کلمه دیالوگ ( شامل 21000 خط دیالوگ صوتی برای شخصیتهای بازی)، کتیبهها و نوشتههای مختلف در محیط بازی بهکار برده شده است. این تعداد کلمات، بیش از مجموع کلمات به کار رفته در هر دو اثر تاریخی هومر یعنی ایلیاد و ادیسه، و دو کتاب از مجموعه کتابهای حماسی ارباب حلقهها است. این اعداد نشان دهنده عظمت اثر خلق شده توسط این استودیو است که در حد و اندازههای بزرگترین آثار حماسی تاریخ (و حتی بزرگتر از آنها) ظاهر شده است. تمامی این موضوعات بازی Hades را در میان بهترین بازی های مستقل سال 2020 قرار میدهند.
نظرتان را درباره برترین بازیهای مستقل سال 2020 با ما در میان بگذارید.