بازی های برتر نسل هشتم که نباید از دستشان داد - قسمت اول

هر روز به انتشار کنسول‌های نسل جدید نزدیک‌تر می‌شویم، پلی استیشن 5 و ایکس باکس سری ایکس پاییز امسال منتشر خواهند شد و تاریخ انتشار دقیق آن‌ها در آینده‌ای نزدیک اعلام می‌شود. این بدین معنی است که بازیکنان قرار است بازی‌های جدید زیادی را روی این کنسول‌های نسل جدید تجربه کنند. اما قبل از آن، در این مطلب به معرفی بازی‌های نسل فعلی‌ای می‌پردازیم که باید قبل از رفتن سراغ کنسول‌های نسل جدید آن‌ها را تجربه کرده باشید. برخی از این بازی‌ها گرایش بازیکنان را برای مدتی در دنیای بازی‌سازی شکل داده‌اند مانند بازی The Withcer 3: Wild Hunt و بازی Apex Legends. برخی دیگر از این بازی‌ها شروع سری بازی‌هایی هستند که انتظار می‌رود در آینده روی کنسول‌های نسل جدید به خوبی عمل کنند، و برخی از بازی‌های این لیست صرفا آن قدر خوب هستند که نباید از دستشان بدهید.

فکر کردن به اینکه چگونه استودیوهای معروف و توانا طی هفت سال گذشته توانستند اثرات بزرگی روی این صنعت عظیم بگذارند دیوانه‌وار است. برای اینکه بفهمید صنعت بازی‌سازی طی چند سال چگونه از بازی‌های نسل گذشته رشد کرده است باید این بازی‌ها را امتحان کنید، و پس از آن می‌توانید داخل بازی‌های نسل جدید غوطه‌ور شوید و کاملا آماده در آغوش کشیدن ابداعات جدید این بازی‌ها باشید.

بازی Apex Legends برای ایکس باکس وان، پلی استیشن 4 و رایانه شخصی

ژانر بتل رویال در پلتفرم‌های نسل فعلی متولد شد و به ژانری همه‌گیر تبدیل شد، هزاران بازیکن به بازی‌هایی مانند بازی PlayerUnknown's Battlegrounds، بازی Fortnite و بازی Call of Duty: Warzone هجوم آوردند. ولی بازی Apex Legends یکی از بهترین بازی‌های بتل رویال است، و نه فقط به خاطر حرکات و مکانیک‌های شلیک کردن زیبای این بازی، هرچند که یکی از دلایل مهم خوب بودن این بازی همین مسئله است.

دلیل خاص بودن این بازی نحوه خاص داستان‌گویی قسمت به قسمت آن است. در نسل قبلی کنسول‌ها، ما بازی‌های قسمت قسمتی‌ای مانند بازی The Walking Dead و بازی Life is Strange از استودیوی Telltale را داشتیم. ولی این بازی‌ها مانند تماشای پیوسته‌ سریال‌های شبکه نتفلیکس بودند، می‌توانید باز هم به عقب برگردید و قسمت‌های این بازی‌ها را به صورت پیوسته تا آخر دنبال کنید. این بازی‌ها احساسی که تماشای سریال‌های تلویزیونی به مخاطب می‌دهند را منتقل نمی‌کنند، این سریال‌ها تنها یک بار به روی شبکه می‌آمدند و همین یک بار باید آن را تماشا می‌کردید.

بازی Apex Legends دقیقا مانند سریال‌های تلویزیونی نیست ولی خیلی به آن‌ها نزدیک است و این باعث می‌شود که این بازی به یکی از اورجینال‌ترین و خاص‌ترین بازی‌های قسمتی تبدیل شود. از شروع فصل پنج این بازی با نام Fortune’s Favor، نقشه‌ها و برهم‌کنش بین شخصیت‌های بازی حدودا هر هفته تغییر می‌کنند و سازگار می‌شوند. این تغییرات با قسمت‌های جدید بخش ماموریتی بازی Apex Legends که هر هفته منتشر می‌شوند هم‌خوانی دارند.

به عنوان مثال، در بخشی از فصل پنج این بازی، کریپتو و واتسون با هم رابطه‌ای دوستانه برقرار می‌کنند. سپس در قسمت جدید بخش ماموریتی مشخص شد که کریپتو به قهرمانان خیانت کرده و زندگی واتسون را در خطر قرار داده است. چند هفته بعد، مشخص شد کازتیک خائن اصلی داستان بود و از آنجایی که از رابطه دوستانه کریپتو با واتسون احساس رضایت نمی‌کرده، برای کریپتو پاپوش دوخته است.

تمام این داستان‌ها در بازی شکل می‌گرفتند، حال در فصل شش بازی تمام این سه کارکتر با هم رابطه سردی دارند. اگر با آن سه در یک گروه بازی کنید می‌بینید که حال و هوای ناخوش‌آیندی در گروه حکم‌فرما خواهد شد. و اگر طی ماهی که این اتفاقات در داستان بازی رخ دادند به بازی مراجعه نکرده باشید روحتان هم خبردار نخواهد بود که علت این شرایط ناخوش‌آیند چیست. باید برای اینکه از شرایط و حال و هوای بازی با خبر باشید تمام قسمت‌های آن را مشاهده کنید.

این نحوه داستان‌گویی به شدت جالب و تحسین‌برانگیز است، استفاده از طرح بازی برای تکامل یک پروژه از بازی‌ای با ژانر بتل رویال به یک بازی قسمت به قسمت با داستانی که آن را پیش می‌برد واقعا جذاب است. هیچ بازی‌ای مانند بازی Apex Legends این کار را انجام نمی‌دهد و صرفا به خاطر تماشای این نحوه داستان‌گویی هم که شده باید این بازی را تجربه کنید، چرا که ممکن است این شیوه پردازش داستان در بازی‌های نسل جدید به چیز جدیدی تحول پیدا کنند.

بازی Bloodborne برای پلی استیشن 4

نمی‌توان انکار کرد که هیدتاکا میازاکی (Hideta Miyazaki) بدون شک یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین طراحان عصر مدرن است، مخصوصا پس از اینکه او مدیریت تیم تولید بازی مشکل‌دار Demon’s Souls را بر عهده گرفت و آن را تبدیل به بازی زیبایی کرد. شاهکار بعدی او یعنی بازی Dark souls میدان بازی‌سازی را تحت تاثیر قرار داد.

پس از اینکه میازاکی با موفقیت پروژه‌ای فانتزی و تاریک را به پایان رساند، تصمیم گرفت که دنیای گاثیک و زیبای بازی Bloodbrone را به وجود بیاورد. تصمیم به تولید پروژه‌ای اورجینال در بخشی از دنیای بازی‌سازی که تحت سلطه پروژه‌های شناخته شده قرار گرفته بود حرکتی جسورانه به حساب می‌آید که باید قدر آن را دانست.

بازیکنانی که این بازی را تجربه کردند به طور کامل غرق دنیای شهر یارنام شدند. بازی Bloodborne یکی از بازی‌هایی است که وقتی شروعش می‌کنید، هرچقدر هم که بازی سخت شود نمی‌توانید آن را رها کنید. این موضوع یکی از قسمت‌های دلپذیر پروژه‌های میازاکی به حساب می‌آید. تمرکز او روی این است که بازیکنان احساس کنند دستاورد بزرگی را محقق کرده‌اند و او برای اینکه چنین احساسی در بازیکنان به وجود بیاورد آن‌ها را وادار به مبارزه با دشمنان قدرتمند و بی‌رحمی می‌کند که پشت بازیکنان را به خاک می‌مالانند. ولی اگر از پس مشکلات بازی بربیایید و دشمنان خود را شکست دهید، احساسی باارزش به شما دست خواهد داد که کمتر در بازی‌ای آن را حس می‌کنید.

بازی Bloodbone یکی از بهترین کارهای استودیوی Fromsoftware به حساب می‌آید، دنیای این بازی پر از جزئیات است و دقت بالای طراحی آن حیرت‌انگیز است. ساخت گاثیک شهر هارنام هنگامی که روز جای خود را به شب می‌دهد سراسر زیبایی است. هارنام شهری نیست که بخواهید در آن زندگی کنید ولی قطعا شهری است که زیبایی‌های آن را تحسین کنید. علاوه بر آن، میازاکی استاد طراحی دنیا و مراحل بازی است. او حتی گفته است که طراحی بخش‌هایی از این بازی از طراحی‌های محبوب خود او به حساب می‌آیند. یارنام به خاطر همین طراحی دقیق عمودی و افقی زنده به نظر می‌آید، راه‌های این شهر دائما با هم در ارتباط هستند و مسیرهای جالبی را ایجاد می‌کنند که اکثرا در نهایت دوباره به خود شهر ختم می‌شوند.

این بازی دارای داستان و تاریخچه‌ای غنی و جذاب است و بیش از نصف داستان بازی حتی در عصر اینترنت و بازاریابی مدرن هم جایی منتشر نشده‌ است. باید بدون پیش‌فرض ذهنی سراغ این بازی بروید و از آن لذت ببرید.

بازی Bloodborne قطعا یکی از بهترین بازی‌ها نسل فعلی است و حتی ممکن است ریمیک آن برای کنسول‌های نسل جدید منتشر شوند. این بازی را از دست ندهید.

بازی Call of Duty: Warzone برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و رایانه شخصی

همه با بازی‌های Call of Duty آشنایی دارند، ولی هنگامی که شرکت Activision تصمیم گرفت بازی بتل‌ رویال مستقلی به نام Warzone منتشر کند این سری شکل جدیدی به خود گرفت و به سطحی جدید ارتقا یافت. این بازی که روی بازی Modern Warfare پایه‌گذاری شده است، چیزی به هواداران تحویل می‌دهد که مدت‌ها بود انتظار آن را می‌کشیدند: بازی رایگان چندنفره Call of Duty. و این بازی واقعا بسیار خوب است.

این بازی تنها پروژه‌ای ضعیف برای ورود به بازار بازی‌های ژانر بتل رویال نیست. بازی Warzone حقیقتا بازی بتل رویالی عالی است که دائما با انتشار فصول جدید، پلی‌لیست‌های جدید و داستان جذاب آن در حال تغییر است و با بازی‌های سری Call of Duty ارتباط برقرار می‌کند، به خصوص‌ بازی‌ Black Ops Cold War که برای کنسول‌های نسل جدید منتشر خواهد شد.

بازی Warzone بر خلاف بسیاری از بازی‌های بتل رویال دیگر بازیکنان را برای مدتی طولانی درگیر خود می‌کند، از دلایل موفقیت این بازی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: کنترل‌های عالی آن، سکانس‌های سینمایی پر زرق و برق و جالب آن و سیستمی خلاقانه در زندان گولاگ که باعث می‌شود از فشاری که در اغلب بازی‌های بتل رویال وجود دارد کاسته شود. از آنجایی که Warzone بازی‌ای رایگان است حتما پیشنهاد می‌کنیم که این بازی را امتحان کنید.

بازی Death Stranding برای پلی استیشن 4 و دستگاه رایانه شخصی

یکی از دلایلی که بازی Death Stranding پروژه‌ای موفق و عالی به حساب می‌آید این است که تا زمان انتشار این بازی کسی از آن خبر نداشت و بازیکنان با ذهنیتی خالی سمت آن رفتند. برای مدتی طولانی هواداران شاهد تریلرهایی بودند که در آن‌ها نورمن ریدس (Norman Reedus) به کودکی چنگ می‌انداخت و اشباحی تاریک در ویرانه‌هایی پرسه می‌زدند. در توییتر عکس‌هایی منتشر شد که در آن‌ها هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) با گروهی از بازیگران معروف در حال صحبت بود و در پایان نتیجه تمام این موارد تجربه‌ دنیای عجیب و بی‌رحمی بود که کوجیما در بازی Death Stranding ترسیم کرده است.

پس از اینکه کوجیما به طرز پرتنشی از شرکت Konami جدا شد، بازیکنان منتظر بودند که او پس از یک دهه ساخت بازی‌های اکشن جاسوسی و رزمی، پروژه جدید خود را تولید کند و این پروژه باعث شد که همه او را به عنوان یکی از بهترین طراحان تمام زمان در نظر بگیرند. دنیای بازی‌سازی بدون کوجیما مانند دنیای فیلم‌سازی بدون دیوید لینچ (David Lynch) است. مغزهای خلاقی که انتظارات ما از رسانه را به چالش می‌کشند باعث می‌شوند که مخاطبان راه‌های جدیدی برای لذت بردن از بازی‌ها بیابند. بازیکنان نسل فعلی به همین دلیل از فضای ویران‌شهری بازی Death Stranding راضی خواهند بود.

جدا از هیجان مواردی مانند Breached Things و Bridge Babies، ساخت دوباره Chiral Network که شبکه‌ای جهانی در بازی به حساب می‌آید واقعا لذت‌بخش است. در این بازی می‌توانید با رفتن به جاده‌ها و پناه‌گاه‌ها مسیر خود و دوستان آنلاینتان را ساده‌تر کنید. قدم‌های این بازیکنان آنلاین دنیای مرده و ترسناک بازی را با صدایی تکراری و لذت‌بخش پر می‌کند. شاید برایتان عجیب باشد که بازی‌ای در مورد راه رفتن کنار پرتگاه‌ها، حمل کردن چندین جعبه و تلاش برای آرام کردن یک نوزاد به این میزان جذاب باشد، ولی حتما باید آن را امتحان کنید.

بازی Destiniy 2 برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، دستگاه رایانه شخصی و استادیا

قبل از اینکه به توضیح این بازی بپردازیم باید گفت که بازی Destiny 2 برای پلی استیشن 5 و ایکس باکس وان منتشر خواهد شد. این بازی در استادیا، دستگاه رایانه شخصی و Xbox Game Pass هم در دسترس خواهد بود.

با رسیدن فصل پاییز احتمالا شاهد تصویری متفاوت از بازی Destiny 2 باشیم. اگر هنوز این بازی را تجربه نکردید، تا اعمال تغییرات گسترده و رفتن محتویات جالب آن به گاوصندوق بازی (the Vault) وقت کمی دارید، کسی نمی‌داند کی این محتویات به بازی برمی‌گردند.

در حال حاضر، بازی Destiny 2 نماد یکی از بهترین بازی‌های زنده سبک MMO است، حتی با وجود اینکه اخیرا مسیر سخت و پرمشکلی را طی می‌کند. اما حتی پس از انتشار یک یا دو سیزن نه چندان جالب بعد از انتشار افزونه عالی Shadowkeep، بازی Destiny 2 همچنان بازی شوتر بسیار خوبی محسوب می‌شود که دارای محتویات بسیار زیاد و گسترده‌ای است. افزونه بزرگ بعدی این بازی آبان ماه منتشر خواهد شد که Beyond Light نام دارد، در این افزونه چیزهای جالب زیادی به این بازی اضافه خواهند شد. همزمان با این اتفاق، مقداری از محتویات اوایل بازی Destiny 2 از جمله چند شورش اول بازی به منظور باز شدن جا برای محتویات جدید، از بازی حذف و آرشیو خواهند شد. اگر هنوز بازی Destiny 2 را تجربه نکردید یا هنوز فرصت آشنایی با Leviathan، The Scourge of The Past یا شورش‌های Crown of Sorrows  را نداشتید، اکنون فرصت مناسبی در اختیار شماست.

واقعا این بازی ارزش زمانی که برای آن می‌گذارید را دارد. با وجود اینکه شورش‌های بازی قدیمی هستند همچنان عالی به شمار می‌روند. شورش‌های بازی قطعا نقطه اوج بازی Destiny هستند که نیاز به سطح بالایی از کار تیمی و ارتباط دارند. در این شورش‌های تیمی شش نفره برای پشت سر گذاشتن مشکلاتی که در نگاه اول غیرقابل شکست می‌آیند با هم همکاری می‌کنید. با افزایش قدرت شخصیت‌های بازی این ماموریت‌های کمی آسان‌تر شدند ولی همچنان به شدت خلاقانه، عجیب و جالب هستند.

استودیوی Bingie می‌داند که چطور باید بازی‌های شوتر خوبی تولید کرد و اگر به نگرش MMOی بازی Destiny 2 علاقه ندارید، باید بهترین قسمت‌ها و ایده‌های این بازی را امتحان کنید. دوستان خود را جمع کنید، نکات ابتدایی را یاد بگرید، چند ویدئوی آموزشی ببینید و تا شورش‌های بازی حذف نشدند از آن‌ها لذت ببرید.