پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

محمدجواد عبداللهی‌ پور محمدجواد عبداللهی‌ پور
2 سال و 7 ماه و 20 روز پیش

خوشبختانه مدتی است که بازی‌‌های ویدیویی به عنوان هنر شناخته می‌شوند و می‌دانیم که هنر فرم‌های متفاوتی دارد. از طرفی دیگر اهالی هنر نیز همه نوع سلیقه دارند و از عناصر متفاوتی لذت می‌برند. اما در این میان یک عنصر است که باعث می‌شود اثری هنری نسبت به رقبایش بیشتر هیاهو به پا کند و آن هم پیچیدگی است. در تمامی مدیوم‌هایی که به نوعی هنر به حساب می‌آیند شاهد چنین چیزی هستیم و حالا قصد داریم در بازی‌های ویدیویی این حالت را بررسی کنیم.

 

شاید بتوان گفت که بازی‌ها از ابتدا به دنبال داستان‌های مستقیم بودند،  کمتر کسی برای سرگرم شدن به دنبال یک ماجرای پیچیده می‌رفت. اما همانطور که می‌دانید سلیقه‌‌های متفاوت همیشه وجود دارند و پس از گذر مدت زمانی زیاد، نهایتا در صنعت بازی‌های ویدیویی فرصتی به عاشقان پیچیدگی داده شد تا بازی‌های خودشان را بسازند و پس از اولین بازی با داستانی پیچیده دیدم که چگونه این روند ادامه دارد شد و حالا شاهد هستیم که سالانه بازی‌‌های ویدیویی با داستان‌هایی پیچیده تولید می‌شوند.

 

بگذارید بازی The Last Of Us‌ را مثال بزنیم. این سری محبوب و دوست داشتنی داستانی غم‌انگیز درگیر کننده و گیرا دارد، همینطور بسیار سخت است که متوجه جریانات داستان نشوید. اما از طرفی دیگر بازی‌های متفاوتی با داستان‌هایی پیچیده وجود دارند که هر کسی نمی‌تواند فقط با جلو بردن مراحل آن‌ها را متوجه شود. نکته مهم در رابطه با این بازی‌ها این است که داستان آن‌ها نیازمند است تا در یک بازی ویدیویی تعریف شود و در غیر اینصورت گیرایی و معنی کلی خود را از دست خواهد داد. پس با ما همراه باشید تا این عناوین خاص که به صنعت بازی‌‌های ویدیویی وجهه‌ای متفاوت می‌بخشند بپردازیم و 10 بازی با داستان‌هایی پیچیده را با هم بررسی کنیم.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Kingdom Hearts

 

بسیاری معتقدند بازی Kingdom Hearts یک کراس‌اُور بزرگ بود که مکانیک‌های نقش آفرینی را به دوش می‌کشید و ماهیت مستقلی نداشت. حتی اگر فرض را بر درست بودن این مسئله بگذاریم، باز هم با انتشار نسخه‌های بعدی شاهد شکل گیری دنیای عظیم بازی Kingdom Hearts بودیم و دیدیم که چگونه همه چیز بسیار خاص و هیجان انگیز شد. البته سری بخشی از این حالتش را مدیون به اسپین‌آف‌هایی است که در 10 سال اخیر منتشر کرده است و بسیاری از منتقدان از آن‌ها انتقاد می‌کنند، اما با این حال نتیجه کلی ماجرا چیزی شده است که حالا شاهدش هستیم. دخیل بودن مسئله زمان و البته سفر در زمان در این بازی بسیار دیوانه وار و جذاب است و می‌تواند پیچیدگی بسیار خاصی داشته باشد. بدون شک برای عنوانی که بسیاری از بازیکنان آن را نمی‌شناسند و با نام بازی کودکانه از آن یاد می‌کنند، چنین پیچیدگی نشان دهنده عمق و پر بودن داستان آن است.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Final Fantasy XIII

 

سری Final Fantasy از آن دسته فرانچایز‌هایی است که باید خوب به داستانش توجه کرد، چرا که اکثر بازی‌های این سری پیچیده هستند و بدون شک یکی از دلایل محبوبیتش نیز همین داستان‌های پیچیده است. اگر بخواهیم مثالی ملموس برای آن بزنیم بهتر است به سراغ نسخه بازی‌سازی بازی Final Fantasy VII برویم که درست مانند بازی Kingdom Hearts پیچیدگی‌ منحصر به فردی دارد. اما با این حال، نسخه 13 از سری Final Fantasy پیچیده ترین بازی از سری به حساب می‌آید. از پیچیدگی در نام شخصیت‌ها گرفته تا پیچیدگی‌های داستانی که آنقدر زیاد هستند که می‌توانند در مواقعی باعث خستگی ذهنی در بازیکنان شوند. همانطور که می‌دانید این نسخه از بازی یکی از مورد انتقاد ترین بازی‌های سری است و بدون شک این مسئله بی دلیل نیست. بسیاری از کاراکتر‌های بازی پیچیدگی‌های خاصی دارند که توسط مخاطب درک نمی‌شود. اما تمام این ضعف‌ها و مشکلات در شخصیت پردازی و نام‌گذاری شخصیت‌ها، باز هم نمی‌تواند از خاص بودن داستان اصلی ماجرا بکاهد. ضعف‌ها و داستان ناب این بازی با نسخه دوم ادامه پیدا کرد و در نسخه سوم از سه‌گانه Final Fantasy XIII به پایان رسید. جالب است بدانید پیچیدگی ماجرا در این سری هم به لطف سفر در زمان رخ داده بود. شاید اگر بازی در مقطع زمانی دیگری ساخته می‌شد و ضعف‌های بزرگی نداشت، به یکی از خاص ترین نسخه‌‌های سری تبدیل می‌شد.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

سری Metal Gear Solid

 

در این بخش دیگر کاری به سفر در زمان نخواهیم داشت، اما باز هم با «زمان» کار داریم. هیدئو کوجیما در این عنوان، به کمک زمان، کاری کرده است که نیازمند تفکر بسیار است.  در این سری محبوب، بازی‌های بسیاری وجود دارند که ما را با خود به آینده و گذشته می‌برند و موجب می‌شوند تا دنبال کردن وقایع کمی دشوار باشد. اما زمانی که بنشینید و همه چیز را کنار هم بگذارید می‌بینید که همه اتفاقات به بهترین شکل کنار هم چیده خواهند شد.

 

البته تنها پیچیدگی سری Metal Gear Solid در نسخه‌های متفاوت با زمان‌های مختلف نیست. این سری پر شده است از شخصیت‌هایی که مرگشان را جعل می‌کنند و یا بدل‌هایی دارند که به جایشان می‌میرند. همچنین دیالوگ‌های بازی‌ها نیز بسیار خاص و عمیق است و اغلب طعنه‌‌های سیاسی بزرگی به ابرقدرت‌ها می‌زند که در مواقعی نیاز به تفکر دارد. به طور کلی باید سری را عاشقانه دوست داشته باشید و از آن لذت ببرید تا بتوانید همه چیز را در آن درک کنید و کنار هم بچینید. در غیر اینصورت ممکن است گاهی اوقات احساس کنید بازی‌ و بازیسازان شما را دست انداخته‌اند. البته این کار همیشگی کوجیما است!

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Death Stranding

 

تا به این بخش از لیست تمامی بازی‌‌های پیچیده، ساخته دست سازندگان ژاپنی بودند و حالا با بازی Death Stranding به دومین بازی ساخته شده توسط هیدئو کوجیما خواهیم رسید، سازنده‌ای که به گونه‌ای متفاوت فکر می کند و همه‌چیز را از نگاهی دیگر بررسی می‌کند.

 

همانطور که می‌دانید بازی Death Stranding قدم بزرگ کوجیما برای ساخت یک عنوان جدید بود که بتواند کاملا خودش آن را کنترل کند و در نهایت هم شاهد این بودیم که اگر کوجیما به خودی خود داستانی بنویسد و آن را به بازی تبدیل کند به چه نحوی پیش خواهد رفت. نظر‌های ضد نقیضی در مورد بازی Death Stranding وجود دارد و برخی از بازیکنان هم از تجربه آن صرف‌نظر کردند چون نمی‌توانستند داستان و ماجرای بازی را درک کنند که البته در بسیاری از بخش‌ها حق داشتند. متاسفانه هنوز هم کسی نمی‌داند دقیقا در بازی Death Stranding چه گذشت اما اگر از آن لذت کافی برده باشید، می‌توانید حس کنید که داستان بازی به نوعی پایه گذاری برای یک فرانچایز بود و فقط در تلاش بود تا سوال‌هایی را برای مخاطب ایجاد کند. شاید چندان باب میلمان نباشد اما اینطور که پیداست کوجیما قصد نداشت به اکثر سوالات پیش آمده پاسخ دهد. در هر حال امیدواریم در دنباله داستان که هنوز مشخص نیست ساخته شود یا نه، به این سوالاتمان پاسخ داده شود، مشتاقانه دوست داریم متوجه شویم در آمریکای از هم پاشیده چه اتفاقی افتاده بود.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Destiny

 

بالاخره به یک بازی غیر ژاپنی رسیدیم اما شاید برایتان سوال باشد که بازی Destiny چگونه داستانی پیچیده دارد؟ بدون شک در حال حاضر داستان بازی Destiny پیچیدگی خاصی ندارد اما در روز‌های ابتدایی عرضه، به خاطر مشکلاتی که در روایت داستان داشت، بخش‌هایی مهم از ماجرای اصلی بازی را نامفهوم جلوه می‌داد که خوشبختانه به مرور با دریافت بسته‌های گسترش دهنده بیشتر، بهتر و بهتر شد. البته پیش داستان بازی اول در سری Destiny عمیق و طولانی بود و می‌توانست موجب شود گهگاهی گیج شوید که البته بخشی از این پیچیدگی را به برنامه مخصوص تلفن‌‌های هوشمندش مدیون خواهد بود. اگر یادتان باشد هر دو بازی در سری Destiny برنامه‌هایی مخصوص دارند. در بازی ابتدایی بخش عظیمی از پیش داستان بازی در کارت‌‌هایی خاص نوشته شده بود که می‌توانستید از طریق همین برنامه خاص آن‌ها را مطالعه کنید. متاسفانه این عمل چندان جذاب نبود و باعث خستگی بازیکنان می‌شد، البته این کار در فرمت یک بازی اول شخص شوتر با درون مایه‌هایی طنز جوابگو نبود! بخشی از نامگذاری‌ها نیز برای یاد آوری و سپردن در ذهن سخت بود، اما به طور کلی زمانی که می‌توانستید همه چیز را در کنار هم بچینید و شکل و شمایل اصلی داستان را متوجه شوید، می‌دیدید که داستان بازی به چه اندازه جذاب است، همچنین این که توانستید داستانی با پیچیدگی‌های خاص را متوجه شوید نیز به شما اعتماد به نفسی خاص می‌داد. البته در حال حاضر بازی چنین حالتی ندارد و داستانش به راحتی قابل فهم است.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Bioshock

 

در این بخش می‌خواهیم به سراغ یکی از عناوینی برویم که پیچیده ترین داستان و البته لذت بخش ترین آن‌ها را دارد و شاید پادشاه داستان‌های پیچیده در بین بازی‌های ویدیویی باشد. سری بازی Bioshock که توسط ذهن خلاق کن لوین (Ken Levine) دوست داشتنی خلق شده است از پیچیدگی‌هایی لذت بخش برخوردار است که مانند یکی از فیلم‌های کریستوفر نولان (Christopher nolan) شما را درگیر خود می‌کند و در انتها در کمال رضایت همه چیز را برایتان توضیح می دهد و حس لذت بردن از این داستان پیچیده را به عهده خودتان می‌گذارد. داستان بازی‌های سری Bioshock مانند عناوین دیگر در لیست نیستند که فقط از یک نوع پیچیدگی خاص بهره ببرند. در این عناوین شاهد پیچیدگی‌ها در روابط عاطفی، در داستان کلی و حتی در گیم پلی هستیم که هیچ کدام از آن‌ها آزار دهنده نیستند. شما مانند شخصیت اصلی داستان در دنیای بازی قرار خواهید گرفت و به دنبال کشف ماجرا به پیش می‌روید. البته فراموش نکنیم که در این سری از بازی‌ها نیز سفر در زمان و بازی با زمان وجود دارد! اگر به تجربه نسخه آخر از سری Bioshock پرداخته باشید، بدون شک سکانس بی نظیر قدم زدن الیزابت و بوکر روی اسکله را فراموش نخواهید کرد که مانند تالار آینه بود. لحظه‌ای که همه چیز برایمان توضیح داده شد.

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

بازی Bloodborne

 

داستان‌های پیچیده یکی از عناصر اصلی ساخته‌های استودیو Fromsoftware است. داستان‌هایی که بازی‌های سولز بورن به مخاطبان خود ارائه می‌دهند، همیشه از پیچیدگی‌های زیادی برخوردارند و بخشی از این پیچیدگی به خاطر این است که کسی در بازی به شما ماجرای اصلی را توضیح نخواهد داد، بنابراین اگر به دنبال ماجرا هستید باید بروید و تک تک توضیحات مخصوص به داستان بازی‌ها را از بخش انتهایی آیتم‌های بازی مطالعه کنید تا بتوانید داستان اصلی و البته پیش داستان بازی را متوجه شوید. البته همیشه کانال‌های یوتوب هم هستند که می‌توانند به کمکتان بیایند!

 

اما در بین تمامی بازی‌های ساخته شده در این استودیو، بازی Bloodborne است که پیچیده‌ترین و البته عمیق‌ترین ماجرا را در بین تمام این عناوین دارد. یکی از دلایل پیچیدگی خاص بازی Bloodborne تک بودن آن است. همانطور که می‌دانید بازی Bloodborne هیچگونه نسخه پیش درآمد ندارد که حداقل بخشی از داستانش را پوشش دهد. البته این بازی عناصر خاصی نیز دارد که از نویسنده سرشناس، اچ پی لاوکرافت قرض گرفته است و بدون شک این عناصر نیز در پیچیده‌تر کردن داستان تاثیرگذارند و فهمیدن ماجرای کلی بازی را برای مخاطب عام کمی سخت و دشوار خواهند کرد.

 

اما لذت نهایی فهمیدن ماجرای کلی بازی در انتهای داستان برای تک تک بازیکنان لذت بخش بود و حس دست‌یابی به یک حقیقت بزرگ را برای همه به همراه داشت. دستیابی به Insight!

 

پیچیده ترین داستان ها در تاریخ بازی های ویدیویی

سری Assassin’s Creed

 

بازی ‌های سری Assassin’s Creed می‌توانستند عناوینی بسیار ساده با داستان‌هایی مستقیم باشند که در آن‌ها اساسین‌ها در مقابل تمپلار‌‌ها قرار می‌گرفتند. اما در یوبی سافت همه چیز کمی تغییر جهت پیدا کرد و پای دستگاهی عجیب به بازی با نام انیموس باز شد که حالت ماتریکس گونه به کل سری داد. دستگاهی که به کمک آن شخصیت‌‌های امروزی می‌توانستند گذشته اجدادشان را تماشا کنند و ببینند که زندگی آن‌ها چگونه بود. قطعا داستان نسخه اول، داستانی همه‌چیز تمام بود که به راحتی می‌توانستیم متوجهش شویم، چرا که در این بازی همه‌چیز سر جای خودش بود، دزموند (Desmond) ، شخصیت اصلی ماجرا بود که هربار با اتصال به دستگاه داستان یکی از اجدادش را دنبال می‌کردیم. اما درست جایی که این شخصیت از سری حذف شد ماجرا پیچیده شد و روند درستش را از دست داد. همانطور که متوجه شدید برخی از بازی‌های درون لیست پیچیدگی‌های بی‌جا دارند و بدون شک این پیچیدگی در سری Assassin’s Creed از همان پیچیدگی‌های بی‌جا است، چرا که به نظر می‌رسد داستان سری بعد از حذف شخصیت دزموند یکشبه جمع شده است و صرفا برای ساخت بازی در عرصه‌های متفاوت، تغییر می‌کند.

 

بازی Gears Of War

 

سری بازی Gears Of War هم از آن دسته عناوینی هستند که باید داستان یکپارچه و مستقیمشان را حفظ می‌کردند، چرا که هسته داستانی این بازی کاملا مشخص است و همه چیز در ابتدا توضیح داده شده بود. در ابتدا گروهی از انسان‌‌ها بودند که برای مقاومت علیه بیگانگان دست به هرکاری می‌زدند. اما همه چیز به همین نحو باقی نماند.

 

ناگهان سازندگان بازی تصمیم گرفتند لوکاست‌ها را با انسان‌ها ادغام کنند تا بتوانند معنایی خاص به جریانات بازی ببخشند. بنابراین با خود فکر کردند چه می‌شود اگر لوکاست‌ها همان انسان‌های تغییر کرده باشند و حتی یکی از شخصیت‌های اصلی، یک لوکاست باشد! البته در این بخش قصد تخریب ماجرای پیچیده بازی را نداریم، در نهایت این داستان بازی Gears Of War است و چیزی است که توانایی تجربه‌اش را داریم، اما تغییر ناگهانی سری در داستان برای طرفداران کمی گیج کننده بود و بدون شک با توضیحات بیشتر در نسخه‌های بعدی همه چیز بهتر از قبل خواهد شد.

 

بازی Beyond: Two Souls

 

شاید بتوانیم این مطلب را به پنج بازی پیچیده برتر و پنج بازی پیچیده بد تقسیم کنیم. اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، بدون شک بازی Bioshock یکی از بهترین‌ها بود و از طرف دیگر بازی Beyond: Two Souls یکی از بازی‌های پیچیده بد خواهد بود. همه ما از عناوین ساخته شده توسط دیوید کیج (David Cage) خبر داریم و می‌دانیم که این کارگردان علاقه خاصی به ساخت بازی در این سبک دارد و البته با ساخت بازی‌های دوست داشتنی مناسبی که برایمان آماده کرده بود، از تیم خوبش قدردانیم. اما اتفاقی که با بازی Beyond: Two Souls شاهدش بودیم کمی گیج کننده بود. متاسفانه بازی آنقدر پیچیده و نامفهموم بود که مخاطبش را برای ادامه دادن داستان جذب نمی‌کرد. داستان بازی مانند وضعیت سریال The witcher شلخته تعریف می‌شد و مانند سکانس‌هایی مجزا و بی ربط از یک تئاتر محلی بود و در نهایت ارتباط این اتفاقات بدون هیچ توضیحی رها می‌شد. خوشبختانه اگر می‌توانستید همه این ناآگاهی‌ها را تحمل کنید، در انتها با پایان بندی جذابی همراه می‌شدید که همه چیز را برایتان جبران می‌کرد. اما تجربه بدی که در هنگام بازی کردن برایمان رخ داد چیزی نیست که بتوانیم آن را فراموش کنیم. بدون شک یکی از دلایل اصلی فراموش شدن بازی Beyond: Two Souls همین پیچیدگی‌های بی دلیل و سهل انگارانه بود.

 

نظر شما در رابطه با بازی‌های پیچیده چیست؟ نظر شما در رابطه با لیست چیست؟ کدام یک از عناوین مورد نظر شما در لیست حضور ندارند؟

 

برچسب ها: 10 برتر, Metal Gear Solid, Bioshock, Gears Of War
0 نفر این پست را پسندیده اند. این مطلب را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
مشاهده موارد بیشتر
نظر کاربران
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.