توجه داشته باشید که در این مطلب، پایان بازی Alan Wake 2 فاش میشود.
داستان بازی Alan Wake 2 ادامه مستقیم از پایانی است که در عنوان اصلی این بازی در سال ۲۰۱۰ دیده شد. این بازی به گسترش داستان و شخصیتها میپردازد و پاسخهایی برای سوالات پیش آمده در بازی اصلی ارائه میدهد، اما در عین حال، رازهای بیشتری را هم در داستان خود معرفی میکند. اگرچه نیازی نیست که بازیکنان حتما بازی Alan Wake را برای لذت بردن از این دنباله، تجربه کنند، اما هر دو بازی شامل داستانی هیجان انگیز از رویدادهای منحرف کننده واقعیت و رشتههای در هم پیچیدهای است که به صورت عمدی، دنبال کردن آنها توسط بازیکنان دشوار است.
در طول وقایع بازی Alan Wake، شخصیت آلن ویک (Alan Wake) ماهیت آنچه را در که در حال رخ دادن است، کشف کرده و از استعداد خود برای متوقف کردن این هیولا که تهدیدی برای واقعیت است، استفاده میکند. آلن ویک پس از فداکاری برای نجات دادن شهر برایت فالز (Bright Falls) و عزیزانش، در نوعی برزخ گرفتار میشود. در پایان بازی اصلی، شخصیت آلن ویک را میبینیم که میگوید «این دریاچه نیست... اقیانوس است». حالا ۱۳ سال از به دام افتادن آلن ویک در این «اقیانوس» ماورایی میگذرد و آلن ناامیدانه در تلاش است که با نوشتن یک رمان، که در آن بر این هیولا پیروز میشود، راه حلی دائمی برای مخمصه خود پیدا کند.
منطقه Dark Place، شخصیت Dark Presence و شخصیت Mr Scratch
شخصیت شرور بازی Alan Wake، موجودیتی است که به عنوان The Dark Presence شناخته شده و در بعد دیگری به نام The Dark Place، زندگی میکند. جایی که قوانین تثبیت شده واقعیت تاثیر ضعیفی در آن جا دارد. این نیروی بدخواه به طور خاص، به هنرمندان و افرادی که تخیلی روشن دارند، میرسد. این نیروی شرور، میتواند با استفاده از هنر، به تغییر در واقعیت بپردازد و قصد دارد تا با کنترل افراد با استعداد، سلطه خود را بر جهان افزایش دهد و آن را به جایی که همه تا ابد به پرستش او میپردازند، تبدیل کند. با توجه به مهارتهای نویسندگی استثنائی آلن ویک، Dark Presence، آلن را مورد هدف قرار میدهد و برای نوشتن رمانی ترسناک، ذهن او را دستکاری میکند. اگر این رمان به شکلی که The Dark Presence میخواست نوشته میشد.، سناریو تغییر واقعیت به معنای واقعی کلمه برای این هیولا محقق میشد.
مطالب مرتبط: بزرگترین تفاوتهای بازی Alan Wake 2 با نسخهی اول
در مواقعی که آلن ویک تحت تاثیر کامل این نیروی خصمانه قرار میگیرد، به شخصیتی ملقب به Mr.Scratch، تبدیل میشود. در این شکل، آلن داستان را دقیقا به شکلی که لازم است مینویسد و رویدادهای جهان واقعی را بر اساس آن تغییر میدهد. این فرآیند نسخههای خطرناکتری از واقعیت را ایجاد میکند و باعث شکستگی و همپوشانی در تار و پود هستی میشود. همزمان با آن، آلن ویک وارد دنیایی از کابوسهای تکراری میشود که بر اساس تردیدها و ترسهای او شکل گرفتهاست. در میان رویاها و ترکیبی از دنیای واقعی، او در حال دست و پنجه نرم کردن برای بازیابی حواس و حافظه خود است. هدف، پیشی گرفتن از تأثیر ترکیبی Dark Presence و Mr. Scratch، بازپس گیری کنترل خود و تغییر مسیر داستان به نقطهای که به نابودی این هیولا منجر میشود، است.
در بازی Alan Wake 2، این درگیری بر سر ویرایش واقعیت، موجب کشانده شدن ماموران FBI، ساگا اندرسون (Saga Anderson) و الکس کیسی (Alex Casey) به این فضای در حال تغییر میشود. آنها به عنوان قهرمانانی که به آلن ویک در اصلاح واقعیت کمک میکنند، وارد رمان آلن میشوند و با ترکیب نیروها در فضا و زمان فرا بعدی، به دنبال ایجاد پایانی هستند که در نهایت توقف وحشت و بازگشت همه چیز به حالت عادی، را با خود به همراه دارد. با این حال، آنها خود را در حال حرکت در حلقههای تکراری فریبنده و شکستهای سورئال که توسط Dark Presence تنظیم شده است، مییابند. زندگی آنها در پیش نویسهای دائما در حال تغییر، پیچیده میشود و آنها مجبور به زیر سوال بردن عقل خود میشوند. زیرا داستان نه تنها ادراک آنها، بلکه کل دنیای اطرافشان را تغییر میدهد و منظرهای روایی را ایجاد میکند که در آن، واقعیت مفهومی انعطافپذیر و گریزان است.
در نهایت، آلن ویک از طریق قدرت کارگاهی حاضر در مکان ذهنی ساگا، به توانایی برقراری ارتباط با او دست مییابد و پلی ارتباطی میان خلا Dark Place برای این دو شخصیت، شکل میگیرد. پس از اینکه آلن ماهیت تهدید قریبالوقوع را برای ساگا شرح میدهد، این دو به طراحی یک نقشه مشترک مشغول میشوند. به همان اندازه که Dark Presence قدرتمند است، به همان اندازه هم محدود به قوانین هنریای است که با آنها به دستکاری واقعیت میپردازد. در چنین حالتی، نمیتوان یک پایان خوش را از هیچی خلق کرد. پایانها باید با قراردادهای ژانری مطابقت داشته باشند، باید تعادلی در داستان وجود داشته باشد و قهرمان داستان باید بهای چنین پایانی را بپردازند. این پیچ و تاب فاوستی، در حال تبدیل کردن شخصیت الکس کیسی به Scratch جدید است و باعث میشود که در نهایت او دنبال آلن و ساگا در Dark Place بشتابد.
سرنوشت شخصیتهای آلن، ساگا و کیسی در بازی Alan Wake 2
در یک رویارویی با کیسی به عنوان Scratch، ساگا موفق میشود که Dark Presence را به طور موقت از جسم کیسی بیرون بکشد و آن را به بدن آلن منتقل کند. پس از آن، ساگا در حرکتی متهورانه، به آلن ویک شلیک میکند. این عمل ظاهرا منجر به مرگ آلن و Dark Presence میشود و به صورت موقت، سلطنت قریبالوقوع این هیولا متوقف میشود؛ زیرا پس از مرگ این دو، آرامش دنیا را در بر میگیرد. در اینجای داستان، به نظر میرسد که ساگا از شکل گیری بدترین سناریو ممکن جلوگیری کرده است. در حالی که ساگا در حال تماس با خانوادهاش است تا ببیند حالشان خوب است یا خیر، کیسی هم به خود میآید و از ساگا میپرسد که «تمام شد؟».
پس از آن، دقیقا زمانی که هر دو آنها به طور نگران کنندهای سردرگم و گیج هستند، صفحه سیاه میشود و تیتراژ پایانی بازی Alan Wake 2 پخش میشود. مفهوم آن این است که آنها یک بار دیگر خود را در Dark Place آشنا و در عین حال غرق در سرگردانی و نا مطمئن توانایی فرار از آن جا، مییابند.
مطالب مرتبط: مقایسه بازی Alan Wake 2 و بازی Control
البته، در اواسط تیتراژ پایانی، صحنهای پخش میشود که در آن، آلن ویک از خواب بیدار میشود و میگوید :«این یک حلقه نیست... یک مارپیج است». بازی Alan Wake 2، همچون بازی اول، با پایانی باز به داستان خاتمه میدهد. چیزی که به ظاهر موجب افزایش خطرات میشود. به نظر میرسد که این سه شخصیت واقعا در این مکان زندانی شدهاند اما حالا با داشتن تجربه کاوش در Dark Place و رویارویی با Dark Presence، آنها دانش و ابزارهایی دارند که میتوانند با استفاده از آنها به یافتن راه خروج و شکست این هیولا بپردازند. جدای از این رویدادهای مهم، سؤالات باز متعددی در مورد شخصیتهای داستان وجود دارد که تقریباً مطمئناً در محتوای آینده به آنها پرداخته خواهد شد.