زمانی که یک بازی جدید را شروع میکنید چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارند، از کنترلها و مکانیکهای گیمپلی تا پیشزمینه داستان. بازیها هم این اطلاعات را از روشهای مختلف در اختیار شما میگذارند. برخی از آنها شما را به مراحل آموزشی میفرستند، برخی به یک پیام متنی ساده اکتفا میکنند و برخی هم این اطلاعات را در یک کتاب یا فیلم قرار میدهند.
اما گاهی اوقات بازیها پا را فراتر از این میگذارند و داستان را طوری روایت میکنند که حتی شخصیت اصلی هم از اتفاقات گذشته خبر ندارد. ممکن است این شخصیتها بخشی از خاطرات خود فراموش کرده یا حافظه خود را بهطورکلی ازدستداده باشند. درهرصورت، این ویژگی کشف رازهای بازی را جذابتر میکند و شما بیشتر درگیر داستان شگفتانگیز آن میشوید.
علاوه بر این، فراموشی داشتن شخصیتها میتواند فراتر از بخش آموزشی برود و زمینهساز یک پیچش داستانی غیرمنتظره شود. بازیهای زیادی هستند که شخصیت اصلی آنها گذشته خود را به یاد نمیآورد، اما عناوین این لیست بهترین استفاده را از این ویژگی میبرند و یک تجربه فراموشنشدنی ارائه میدهند.
البته قبل از شروع به شما هشدار میدهیم که متن زیر بخشی از داستان بازیها را لو میدهد
کلمه Amnesia به معنی فراموشی است و بازی Amnesia: The Dark Descent هم شما را در نقش شخصیتی به نام دنیل (Daniel) قرار میدهد که دچار فراموشی شده است. دنیل در یک قلعه متروک به هوش میآید و تنها سه چیز را به یاد میآورد: نامش، محل زندگیاش و اینکه یک موجود خطرناک قصد کشتن او را دارد. شما باید یادداشتهایی که دنیل درگذشته نوشته است را پیدا کرده و مانند تکهها پازل در کنار یکدیگر بگذارید تا از حقیقت ماجرا باخبر شوید. هدف شما و دنیل این است که از این قلعه مخوف جان سالم بدر ببرید و بیاطلاعی شما از اتفاقات گذشته همه چیز را ترسناکتر میکند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ بازی که در سال ۲۰۲۳ مستحق بازسازی هستند
شخصیت کلاود (Cloud) در بازی بازی Final Fantasy 7 وضعیت پیچیدهای دارد، زیرا خاطرات او به طور کامل از بین رفتهاند و گذشته یک فرد دیگر جایگزین آنها شده است. کلاود درگذشته یک سرباز ساده بوده و در یکی از مأموریتها با دوستش زک (Zack) همراه میشود که یکی از ابر سربازان (Super soldier) شرکت شینرا (Shinra) است. زک و کلاود در یکی از پالایشگاههای ماده سمی ماکو (Mako) با شخصیتی به نام سفیروث (Sephiroth) درگیر میشوند و او را شکست میدهند، اما نیروهای شینرا بلافاصله آنها را دستگیر میکنند.
این دو نفر به دانشمند شرور شینرا یعنی هوجو (Hojo) سپرده میشوند و او سلولهای خاصی را به بدن آنها تزریق میکند. با اینکه کلاود و زک موفق به فرار از دست هوجو میشوند، اما کمی بعد دوباره مورد حمله سربازان شینرا قرار میگیرند و زک جان خود را از دست میدهد.
از سوی دیگر، تشعشعات ماده شیمیایی ماکو بر روی سلولهایی که هوجو به بدن کلاود تزریق کرده بود تأثیر میگذارند و نهتنها حافظهاش را پاک میکنند، بلکه خاطرات زک را هم در ذهنش قرار میدهند. بازی بازی Final Fantasy 7 نگاهی جالب به بحث خاطرات و فراموشی دارد که نتیجه آن داستانی هیجانانگیز و حیرتآور است.
خط داستانی سری بازی The Witcher با چیزی که در کتابهای آن نوشته شده متفاوت است. به همین دلیل ما در بازیها شاهد اتفاقاتی هستیم که در کتابها وجود ندارند. برای مثال، شخصیت گرالت آو ریویا (Geralt of Rivia) از ابتدای نسخه اول بازی تا پایان نسخه دوم هیچ حافظهای از گذشته خود ندارد. او حتی معشوقهاش ینیفر (Yennefer) را هم به یاد نمیآورد و ساحرهای دیگر به نام تریس (Triss) او را همراهی میکند.
اگرچه در نسخه سوم بازی گرالت حافظه خود را به دست میآورد و به دنبال ینیفر میرود، اما یک شخصیت فراموششده دیگر هم هست که به کمک او نیاز دارد؛ دخترخواندهاش سیری (Ciri). بااینکه گرالت هنوز هم بخشی زیادی از حافظه خود را به دست نیاورده است، ولی با تمام توان به مسیر خود ادامه میدهد و به شکار هیولاها میپردازد.
بازی Star Wars: Knights of the Old Republic از عنصر فراموشی برای ساخت یک پیچش داستانی بسیار مهیج استفاده میکند. شما در سفرهای خود به نقاط مختلف کهکشان داستانهایی از قدرتطلبی دو سیث (Sith) بزرگ یعنی دارث رِیوِن (Darth Revan) و شاگردش دارث ملک (Darth Malak) میشنوید که باعث جنگ و ویرانی در کهکشان شده است اما بعداً مشخص میشود شما رِیوِن هستید و ملک برای رسیدن به قدرت شما را کنار زده است.
فهمیدن این موضوع هم داستان را پیچیدهتر میکند و هم دو گزینه پیش رویتان قرار میدهد: اینکه به سمت نیمه روشن فورس (Force) بپیوندید و ملک را شکست بدهید، یا به سمت تاریک آن بازگردید و قدرت را بهدست بگیرید. شما که هم سیث بودهاید و هم جدای، حالا باید از خود بپرسید به کدام سمت خدمت خواهید کرد؟
بیشتر بخوانید: معرفی تمامی بازیهای تایید شده از سری جنگ ستارگان
پس از اینکه لینک (Link) در نبرد با کلمیتی گانون (Calamity Ganon) شکست میخورد، پرنسس زلدا چند نفر را مأمور میکند تا لینک را به معبد بیداری (Shrine of Awakening) ببرند و خودش به جنگ گانون میرود. لینک تقریباً صدسال بعد از خواب بیدار میشود، اما حافظه خود را به طور کامل ازدستداده و اتفاقات گذشته را به یاد نمیآورد.
کمی بعد او با روح پادشاه سرزمین هایرول (Hyrule) روبرو میشود که از او میخواهد این سرزمین زیبا را آزاد کند. گرچه هدف اصلی لینک در این ماجراجویی بزرگ شکست گانون و آزادکردن هایرول است، اما او میتواند با بازدید از مکانهای مختلف سرزمینش خاطرات خود را نیز به یاد بیاورد. علاوه بر این اگر بازیکنان تمامی خاطرات لینک را بازیابی کنند، میتوانند شاهد یک کاتسین (Cutscene) اضافی در انتهای بازی باشند.
بازی Disco Elysium مفهوم فراموشی را به سطح دیگری میبرد. شخصیت شما در یک هتل قدیمی بیدار میشود و به معنای واقعی کلمه هیچ حافظهای ندارد. او حتی نمیداند که کیست، کجاست، چهکاره است یا در چه سالی زندگی میکند. از نحوه کار ابزارهای ساده تا مفاهیم بزرگ زندگی همه برای این شخصیت یک پدیده ناشناخته هستند و شما در بازی به درک آنها میپردازید.
کمی بعد از شروع بازی شما با ستوان کیم کیتسوراگی (Kim Kitsuragi) آشنا میشوید که به شما خبر میدهد مسئول بررسی یک قتل در نزدیکی هتل شدهاید. همانطور که حدس میزنید، شخصیت شما یک کارآگاه است که وظیفه تحقیق درمورد پروندههای جنایی را دارد، اما آیا میتواند به سؤالات بیشمار زندگی خود هم پاسخ دهد؟
بازی Disco Elysium یک بازی نقشآفرینی پیچیده است که فرایند یادگیری خود را به شکل جذابی با داستان ترکیب میکند. هر بار که شما دنیای ایزومتریک (Isometric) این بازی را تجربه کنید، چیزهای بیشتر و بیشتری درمورد آن یاد میگیرید و علاقه شما به شروع دوباره بازی بیشتر میشود. به همین دلیل، دیسکو الیزیوم عنوانی است که میتوانند شما را ساعتها سرگرم کند.