باسها یا غولهای آخر یک بخش هیجانانگیز از دنیای گیم هستند. آنها معمولاً در پایان هر مرحله قرار دارند و مهارتهای بازیکنان را به چالش میکشند. دنیای بازیها پر از غول آخرهای هیجانانگیز است که با مبارزات نفسگیر خود به یک خاطره فراموشنشدنی تبدیل شدهاند. با این که سازندگان بیشتر تمرکز خود را روی باسفایتها میگذارند، اما بعضی مراحل از غول آخر بازی هم جذابتر هستند.
این مراحل شما را به یک ماجراجویی هیجانانگیز میبرند که پر از لحظات بهیادماندنی است. بعضی از این ماجراجوییها آنقدر زیبا هستند که جذابیت غول نهایی بازی را کمتر میکنند. البته ساخت چنین مراحلی راحت نیست و سازندگان باید نوآوری و خلاقیت بالایی داشته باشند.
آنها باید از مکانیکهای خلاقانه استفاده کنند و چالشی منحصر بهفرد را به بازیکنان ارائه دهند. در این مطلب ما چندین مورد از خوشساختترین مراحل دنیای گیم را معرفی میکنیم. این مراحل با گیمپلی فوقالعاده خود، تأثیر غولهای نهایی را کمرنگ میکنند.
بازی Horizon Zero Dawn در یکدنیای پسا آخرالزمانی جریان دارد، جایی که تمدن بشر نابود شده است و رباتهای خطرناک زمین را تسخیر کردهاند. شما در نقش یک دختر یتیم به اسم ایلوی (Aloy) قرار میگیرید. ایلوی میخواهد هویت مادرش را کشف کند و راز پیدایش این رباتها را بفهمد. او برای این کار به خرابههای باستانی سفر میکند و با رباتهای مخوف روبهرو میشود.
در مرحله The Womb Of The Mountain شما باید با یک ربات غولپیکر به اسم دثبرینگر (Deathbringer) مبارزه کنید. این ربات از دشمن اصلی بازی یعنی هیدس (Hades) محافظت میکند و با شکستدادن آن به پایان بازی میرسید. اگرچه این مبارزه مهیج و نفسگیر است، اما بهاندازه سفر کردن در دنیای Horizon و آشنا شدن با شخصیتهای دوستداشتنی آن جذاب نیست. خوشبختانه این پایان داستان ایلوی نیست و ماجراجویی شگفتانگیز او در بازی Horizon Forbidden West ادامه پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: بهترین غول آخرها در تاریخ بازیهای ویدیویی
بازی Spider-Man 2 پر از مأموریتهای مهیج است که هرکدام یک داستان جذاب را تعریف میکنند. یکی از این داستانها مربوط به میستریو (Mysterio) است و برداشتی متفاوت از این شخصیت را به هواداران ارائه میکند. داستان میستریو شامل سه مأموریت شگفتانگیز و یک باسفایت ناامیدکننده است. شما در مرحله Funhouse of Doom به آپارتمان مخفی میستریو میروید و با هزارتوی ترسناک او روبهرو میشوید. این هزارتو پر از تلهها ذهنی است که مو را به تن شما سیخ میکنند.
بااینحال، باسفایت میستریو اصلاً جالب نیست و مرحله Funhouse of Doom را به بدترین شکل ممکن تمام میکند. مبارزه این غول آخر خندهدار در یک سوپرمارکت اتفاق میافتد، جایی که مرد عنکبوتی با یک ضربه میستریو را شکست میدهد. دیدن این مبارزه کمدی در آخر یک مرحله حماسی واقعاً ناامیدکننده است و باعث میشود همه جذابیتهای آن را فراموش کنید.
مرحلهی Castle Infiltration یک نمایش خیرهکننده از مکانیکهای مخفیکاری در بازی Assassin's Creed 2 است. این مرحله توانایی پارکور اتزیو (Ezio) را در مقابل بناها زیبای دوره رنسانس (Renaissance) به چالش میکشد. همین بهتنهایی کافی است تا غول آخر این مرحله را فراموش کنید. هر چه نباشد، نفوذ به یک قلعه مستحکم بسیار جذابتر از جنگیدن با یک پیرمرد است.
علاوه بر این، داستان و اتمسفر بینظیر بازی Assassin's Creed 2 باعث مهیجتر شدن این مرحله میشوند. اگرچه مبارزه با رودریگو بورجیا (Rodrigo Borgia) بهاندازه مرحله Castle Infiltration جذاب نیست، اما تأثیری در محبوبیت بازی Assassin's Creed 2 ندارد. درهرصورت، این بازی جایگاه خاصی در بین هواداران سری Assassin’s Creed دارد و یکی از برترین عناوین این مجموعه است.
بازی Red Dead Redemption 2 یکی از برترین بازیهای جهان باز (Open World) است. این بازی در غرب وحشی جریان دارد و تجربه زندگی در نقش یک یاغی (Outlaw) را به بازیکنان ارائه میکند. داستان بازی Red Dead Redemption 2 پر از مراحل مهیج و فراموشنشدنی است؛ از سرقت بانک و مبارزه با مأموران دولتی تا حمله به قطارهای باربری.
بااینحال، مبارزه با غول آخر نهایی بازی Red Dead Redemption 2 عمق و هیجان مراحل دیگر را ندارد. شما در آخر این بازی با مایکا بل (Micah Bell) میجنگید، کسی که به گروه شما خیانت کرده و شخصیتهای زیادی را به قتل رسانده است. اگرچه این مبارزه بسیار احساسی است، اما مثل مرحله Train Robbery از مکانیکهای پیچیده بازی استفاده نمیکند و صرفاً یک تعقیب ساده را در مقابلتان میگذارد.
اگر بخواهیم فهرستی از هیجانانگیزترین مراحل بازی Mass Effect 3 درست کنیم، مرحله Citadel Seige در رتبه اول قرار میگیرد. این مرحله شامل جمعآوری یک تیم جنگجو و برنامهریزی تاکتیکهای دفاعی برای مقابله با حمله ریپرها (Reaper) است. وسعت این مرحله و روابط احساسی بین شخصیتهای آن باعث میشوند Citadel Seige به یک خاطره فراموشنشدنی تبدیل شود.
هرچند که باسفایت پادشاه ریپرها (Reaper Sovereign) تا حدودی ضعیف است و جذابیت مرحله Citadel Siege را ندارد. این باسفایت بهاندازه مراحل دیگر بازی مهیج نیست و تنها هواداران را ناامید میکند. امیدواریم نسخه بعدی بازی Mass Effect این مشکل را نداشته باشد و یک باسفایت خاطرهانگیز را به بازیکنان ارائه دهد.
مرحله The Royal Menagerie یک سفر مهیج است که بازیکنان را به مناطق دوردست سیاره هایدالین (Hydaelyn) میبرد. این مرحله در سال ۲۰۱۷ و بهعنوان بخشی از بسته گسترشدهندهی Stormblood به بازی Final Fantasy 14 اضافه شد. مرحله The Royal Menagerie در اصل یک مأموریت نجات است و شما را به جنگ موجودی افسانهای به نام شینریو (Shinryu) میفرستد.
با این که غول آخر شینریو از نظر گرافیکی خیرهکننده است، اما از لحاظ مکانیکی فرقی با هیولاهای ساده بازی ندارد. حرکات تکراری شینریو باعث میشوند این مبارزه خستهکننده به نظر برسد و مانند قسمتهای دیگر The Royal Menagerie جذاب نباشد.
مرحله اول بازی Halo: Reach با نام The Winter Contingency شناخته میشود و یک مقدمه بینظیر برای بخش داستانی این بازی است. شما در نقش یکی از اعضای تیم نوبل (Noble) قرار میگیرید و باید سیستمهای ارتباطی نیروهای کاوننت (Covenant) را نابود کنید.
طراحی این مرحله فوقالعاده است و اوج هنر استودیوی بانجی (Bungie) را نشان میدهد. بازیکنان در این مرحله با مکانیکهای متنوع بازی آشنا میشوند و ویژگیهای دشمنان را یاد میگیرند. اگرچه مبارزه با لشکر زیلوتها (Zealot) بسیار چالشبرانگیز است، اما بهاندازه مرحله The Winter Contingency پیچیده نیست.
مأموریت The Assault On Shadow Moses یک شاهکار بینظیر در بحث مخفیکاری و روایت است. این مأموریت در یکی از جزایر آلاسکا (Alaska) جریان دارد، جایی که گروه تروریستی فاکسهاوند FOXHOUND)) با ربات هستهای خود دولت آمریکا را تهدید میکند. شما در نقش سالید اسنیک (Solid Snake) قرار میگیرید و باید این ربات غولپیکر را نابود کنید.
نفوذ به این جزیره نظامی بسیار هیجانانگیز است و شما را با چالشهای متفاوتی روبهرو میکند؛ از دوربینهای مداربسته و سربازهای نگهبان تا پازلهای پیچیده. بااینحال، مبارزه پایانی بازی در مقابل لیکوئید اسنیک (Liquid Snake) کمی ناامیدکننده است و خلاقیت مراحل قبلی را ندارد. البته این مبارزه از لحاظ داستانی شگفتانگیز است و احساسات شما را تحتتأثیر قرار میدهد.
بیشتر بخوانید: معرفی ۱۰ غول آخر که شکست دادنشان زمان زیادی نیاز دارد
مرحله Arkham Mansion یکی از پرحادثهترین قسمتهای بازی Batman: Arkham Asylum است. این مرحله در یک عمارت قدیمی جریان دارد که متعلق به بنیانگذار تیمارستان آرکام (Arkham Asylum) یعنی آمادئوس آرکام (Amadeus Arkham) است. عمارت آرکام (Arkham Mansion) پس از دیوانهشدن آمادئوس به یکی از بخشهای تیمارستان تبدیل میشود و از آن برای درمان بیماران استفاده میکنند. شما در ابتدای مرحله Arkham Mansion باید چند گروگان را از کتابخانه این عمارت نجات دهید، اما کمی بعد میفهمید که همه چیز یک تله بزرگ است.
در همین لحظه، مترسک (Scarecrow) وارد عمارت میشود و کتابخانه را پر از گازهای سمی میکند. این گازها بتمن را به دنیای کابوس میبرند، جایی که او لحظه مرگ پدر و مادرش را از نزدیک میبیند. بااینحال، غول آخر این مرحله بهاندازه قسمتهای دیگر آن شگفتانگیز نیست. این غول آخر ویکتور زز (Victor Zsasz) نام دارد و شما میتوانید بهراحتی او را شکست دهید. سادهبودن مبارزه با این غول آخر با اتفاقات مرحله Arkham Mansion همخوانی ندارد و تنها باعث ناامیدی هواداران بتمن میشود.
داستان زندگی نیثن دریک (Nathan Drake) پر از ماجراجوییهای بهیادماندنی است. او در این ماجراجوییها به کشورهای مختلف سفر میکند و با دشمنان مختلف روبهرو میشود. اگرچه همه ماجراهای نیثن دوستداشتنی هستند، اما مرحله Sink or Swim از بازی Uncharted 3 حس و حال خاصی دارد. این مرحله بازیکنان را به یک کشتی در حال غرقشدن میبرد و در مقابل دزدان دریایی قرار میدهد.
با این که مبارزه با جان تالبوت (John Talbot) به عنوان یک غول آخر، یک پایان رضایتبخش برای Uncharted 3 است، اما در مقایسه با مرحله Sink or Swim حرفی برای گفتن ندارد. این مبارزه تمرکز زیادی روی صحنههای سینمایی دارد و آزادی کمی به بازیکنان میدهد. به همین دلیل، مرحله Sink or Swim در سطح بالاتری از باسفایت تالبوت قرار میگیرد و لحظات جذابتری را به شما ارائه میکند.